قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

اهمیت مساله مهدویت مثل اهمیت نبوت است چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است که همه انبیا برای آن آمده اند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیت هایی که خدای متعال در انسان قرار داده دوران ظهور دوران جامعه توحیدی است دوران حاکمیت توحید است دوران حاکمیت حقیقی دین دوران استقرار عدل است به معنای کامل و جامع این کلمه انبیا برای این آمدند

"جستجو در مطالب ویلاگ "

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سایت های کاریابی و کارآفرینی

چندین مقاله کاربردی برای کسب درآمد

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۳۵ ب.ظ

آموزش پردرآمد ترین شغلها

بهترین و نتیجه بخش ترین راههای پولدار شدن روشهای است که بر اصول و مبانی منطقی و معتبر استوار باشد نه روشهای احساساتی و تبلیغاتی که در برخی سایتهای اینترنتی برای جذب بازدید کننده و یا فروش محصولات به خورد ساده لوحان داده می شود.
راه پولدار شدن هرکسی بستگی به شرایط خاص او دارد. شرایط خودرا درک کنید تا کلیدهای افزایش در آمد خودرا پیدا کنید. انتظار معجزه یا پیدا کردن شاه کلید جادویی برای پولدارشدن نداشته باشید.شاه کلید شما برای پولدار شدن، همان درک موقعیت و یافتن توانائیهای منحصر به فردخود برای استفاده از فرصتهای موجود در جهت افزایش در آمد است.    دانـا، توانا و کوشا باشید تا به اهداف و آرزوهای خود زودتر برسید.

صرفه جوییهای کوچک چگونه سرمایه های بزرگ می شوند؟

از قدیم گفته اند: اندک اندک جمع گردد وانگهی دریاشود. اگر ما با هرسطح سواد وهرگونه سلیقه ای باشیم خودمان این موضوع بدیهی را درک می کنیم که از پس انداز کردن مبالغ ناچیز به تدریجی مبلغی نسبتا قابل توجه را پس انداز می کنیم حالا اگر این مبلغ به تدریج سرمایه گذاری هم بشود این پس انداز کوچک سرانجام به یک سرمایه خوب تبدیل خواهد شد و اگر این سرمایه گذاری روشمند هم باشد دیگه آنوقت آن پس انداز کوچک قطعا تبدیل به یک سرمایه بزرگ خواهد شد واینگونه است که ما ثروتمند می شویم.

پس انداز

مقاله ذیل با موضوع چگونگی تبدیل یک پس انداز کوچک به یک سرمایه بزرگ از تری سوج (Terry Savage) کارشناس اقتصاد و امور مالی در سایتهای مختلف از جمله در سایت آفتاب نشر شده که ارزش مرور کردن را دارد. (در این مطلب واحد پول از سنت و دلار به ریال و تومان تبدیل شده است.) سوالی که غالبا از من پرسیده میشود این است که چگونه ثروتمند شویم؟ آیا این کار با خرید سهام انجام میشود؟ آیا روش صحیح این است که حساب هر ریال را نگه داریم و در تنگدستی و سختی زندگی کنیم؟ آیا راه رسیدن به ثروت با ریسک فراوان طی میشود؟ آیا رسیدن به این هدف هوش و تحصیلات بالا میخواهد؟ یا اینکه همه اش به شانس بستگی دارد؟

پاسخ این است، برای رسیدن به ثروت، تنها یک راه وجود ندارد و تمام روشهای بالا برای عده خاصی ثروت به بار آورده است. اما شما با پیروی از چند دستور ساده میتوانید تمام احتمالات برای ایجاد ثروت را به نفع خود به کار ببرید.



۱) خرج شما باید کمتر از دخل باشد

این روش بیش از هر روش دیگر مورد بی توجهی قرار میگیرد، به این دلیل که بسیاری از افراد تصور میکنند برای انجام این کار باید استانداردهای فعلی زندگی خود را تقلیل دهند که برای بسیاری از افراد غیر ممکن است.

مطمئنا شما میتوانید بیلان شخصی خود را با صرفه جویی در سرگرمیهایی نظیر بیرون غذا خوردن، تغییر دهید. تهیه یک قوری چای یا قهوه در محل کار به جای نوشیدن یک فنجان قهوه ۱۰۰۰ تومانی یا چای ۸۰۰ تومانی (و بیشتر) بر نقدینه شما تاثیر خواهد داشت. اما بزرگترین تفاوت در زمانی است که شما درآمد خود را افزایش دهید.

بهتر است بودجه خود را به عنوان یک کیک در اندازه مشخص که باید برای تامین مخارج روزمره و صورت حسابها، به اندازه های مختلف بریده شود، در نظر نگیرید تا فکر و تلاش عملی شما به همین میزان محدود بماند و از رسیدن به ثروت و پولی که استعداد رسیدن به آنرا دارید باز بمانید بلکه به این فکر کنید که چگونه باید اندازه این کیک را افزایش دهید.

ابتدا ببینید که اوقات خود و البته پولتان را چگونه صرف میکنید. اگر زمان نسبتا زیادی را به کاری که آنرا "وقت گذرانی" می نامیم سپری میکنید و در طی آن مسلما پول خرج میکنید، باید تغییر روش داده و از وقت خود برای انجام کارهایی که درآمدی هم نسیب شما میکنند استفاده کنید.

این کارهای نیمه وقت میتوانند شامل استفاده از هر فن و هنری که دارید بشوند، از جمله نگهداری از کودکان، سالمندان یا بیماران، فروشندگی، ترجمه، تدریس خصوصی و مانند اینها. به یاد داشته باشید که درآمد حاصل از این کار اضافه را به طور صحیح سرمایه گذاری کنید تا بهترین استفاده را از آن برده باشید.

۲) کاری کنید که پولتان به نفع شما کار کند نه بر علیه شما


همانطور که تصمیم گیری صحیح مالی و دنبال کردن یک برنامه مرتب در سرمایه گذاری میتواند پول شما را به یاری قدرتمند تبدیل کند، تصمیمهای نادرست موجب میشوند که راه رسیدن به موفقیت پر از دست انداز شود.

مثال خوب این مورد استفاده از کارتهای اعتباری است. (از آنجایی که استفاده از این کارتها در ایران هم معمول شده است، مطالعه این بخش هم به کار ما می آید.) در آمریکا که استفاده از کارت اعتباری بسیار رایج است، تصمیمهای نادرست و نا آشنا بودن به حساب و کتابهای پنهان در پشت این ابزار ساده خرید، سالانه موجب ورشکستگی عده بسیاری میشود.

توجه کنید که بسیاری از کالاهایی که با کارت اعتباری خریداری میشوند، مدتها قبل از اینکه پرداخت قسطشان تمام شود از بین رفته یا مصرف شده اند. اگر در حال حاضر مقروض هستید، توجه کنید که با دوبرابر کردن حداقل مقدار قسط ماهانه یا تنها با افزودن مبلغ کوچکی به آن، سریعتر از زیر بار بدهی خود خارج خواهید شد.

۳) به خاطر داشته باشید، اگر آنرا نبینید، خرجش هم نمیکنی

به فیش حقوقی خود با دقت نگاه کنید، متوجه میشوید که قبل از اینکه به مبلغ نهایی برسید، مقداری از حقوق شما برای پرداخت بیمه، مالیات و مانند اینها کسر شده است. این پول قبل از اینکه شما بتوانید برایش تصمیمی بگیرید، به طور خودکار از فیش شما برداشته شده است.

شما میتوانید چنین برنامه ای را برای پس انداز شخصی خود مورد استفاده قرار دهید. شما میتوانید با بانک خود مشورت کنید و مقداری از مبلغ دریافتی خود را هر ماه برای یک سرمایه گذاری خاص یا خرید اوراق بهادار مصرف کنید یا اینکه مبلغ مشخصی را هر ماه در حساب طولانی مدتی قرار دهید.

این کار را با هماهنگی محل کار و بانک هم میتوانید انجام دهید تا این پس انداز دچار وقفه نشود. نکته مهم این است که اگر این پول در دست شما نباشد و "آنرا نبینید" خرجش هم نمیکنید.

۴) برای پس انداز و سرمایه گذاری خود اهدافی قائل شوید

آیا میل دارید در سنین ۴۰ یا ۵۰ سالگی صد میلیون تومان داشته باشید؟ هدفتان هر چه هست، باید برایتان مشخص باشد اما هرگز نباید برای خود هدفی در نظر بگیرید که کنترل روشهای رسیدن به آن از عهده شما خارج باشد.

اهداف شما نباید بر اضافه حقوق احتمالی شما تکیه کند، بلکه باید بر کوشش و توانایی شخص شما استوار باشند. شما میتوانید با تحصیل بیشتر، بر روی خودتان سرمایه گذاری کنید، به این ترتیب پس از پایان تحصیل یا به دست آوردن تخصص یا آموختن یک فن تازه، در شغل خود ارتقا یافته یا کار پردرآمد و جدیدی را آغاز کنید.

شاید لازم باشد در زمینه سرمایه گذاری بیشتر ریسک کنید یا شیوه زندگی خود را با پرداختن به شغلی که به جای حقوق ثابت، از کمیسیونهای بالا برخوردار است، تغییر دهید. قبل از هر چیز، ریسک و توانایی خود را ارزیابی کنید و ببینید که اگر بیشتر احتمالات به سود شما تمام شود، تا چه حد بر مبلغ دریافتی شما افزوده خواهد شد.

درضمن از وسواس و احتیاط بیش از حد در سرمایه گذاری و تصمیمهای کاری نیز دوری کنید که شما را از جزیره ای ثروتمندان و پولداران دور می کنید. تمام ثروتمندان از دریای ریسک و مشکلات رد شده اند تا به جزیره ای بهشتی ثروت و پول دلخواه رسیده اند.

رازهای ثروتمندشدن از زبان ثروتمندترین مرد جهان

ثروتمند شدن راز خاصی به معنی یک کلید جادویی که هرکه به آن راز دسترسی پیدا کرد فورا بدون برو برگشت ثروتمند شود ندارد اما روشها و شیوه های کاری خاصی هست که همچون فرمولی دقیق به نتایج خاصی منتهی می شود و هرکسی که آن الگوها را در پیش گیرد به موفقیت و ثروتمندی می رسد.

بدون شک همانگونه که بنده همیشه تکرار کرده ام مهمترین راز ثروتمند شدن دو چیز است: 1- اندیشه ای سالم و صحیح خودما 2_ کار و فعالیت درست و مداوم خودما بدون این دو راز مهم هیج راز و ترفند دیگری برای ثروتمند شدن کارایی ونتیجه ندارد.

بیش از این وقت شما را نگیرم. برای پاسخ به سوال اصلی که چگونه ثروتمند شویم ؟ است به پای صحبتهای ثروتمند ترین شخص دنیا بنشینیم و روشهای کاری ایشان را مطالعه نماییم تا بلکه بتوانیم با تدبر در آنها ما نیز روشها و ترفندهای بهتر و کارا تری برای ثروتمند شدن در پیش بگیریم.

 خوب همه می دانیم که: بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان است که 11 سال متوالی برنده این عنوان بوده و دارایی او در حدود 51 میلیارد دلار تخمین زده می شود. گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است. گیتس با دگرگونى مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید براى ایجاد بسترى جهت رشد خیلى زیاد در برنامه‌هاى کاربردى فکر خود را به منصه ظهور گذاشت.

گیتس از همان ابتدا و خیلى زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضرورى است که یک استاندارد صنعتى ایجاد شود. او همچنین مى‌دانست که اگر هرکسى زودتر و قبل از همه‌ به آنجا برسد فرصت و شانس مهم‌ترى براى داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.

ثروت گیتس به اندازه ای است که خارج از درک ما است و این خود هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را بر می انگیزاند. اما آنچه مهم می نماید شیوه کسب و کار گیتس است که در آن گیتس به مدیران هشدار مى دهد؛ «به همه کسب و کارها هشدار می دهم که حتی اگر تاکنون در صنعت خود بی رقیب هستید، ممکن است به زودی مورد هجوم بازیگران داد و ستد اینترنتی قرار بگیرید!»

در واقع گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری است که طلوع برق آسای وی همراه با شهرت و اقبالش، موید ظهور یک نظم تجارت جهانی جدید است. گیتس در شیوه کسب و کار خود جهت موفقیت و ثروتمند شدن زود تر به مدیران توصیه مى کند که با «الگوى زندگى اینترنتی» آشنا شوند؛ « دستهاى خود را بکار اندازید! بایستى با پست الکترونیک و دیگر ابزار دیجیتالى کار کنید و با روش کار آنها خوب آشنا شوید. باید به چشم ببینید که «سایت» اینترنتى رقیبان چگونه است. بایستى خود از کاربران اینترنت گردید؛ چندین کتاب در این زمینه بخوانید و سفر با شبکه جهانى را آغاز کنید!»

در این نوشتار برآنیم تا به توصیه‌هاى بیل گیتس برای ثروتمند شدن و موفقیت در کسب و کار اشاره کنیم تا با شیوه کسب و کار و رازهاى موفقیت این غول کامپیوترى و ثروتمند بی رقیب آشنا گردیم.

توصیه اول ثروتمند ترین مرد جهان: جریان اطلاعات‏ را خون زندگى بخش بدانید

ثروتمند ترین مردجهان(گیتس) عقیده دارد که شایسته ترین راه شاخص نمودن شرکت در میان رقیبان‏ و بهترین راه پیش افتادن از دیگران، بهره بردارى کارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوری، مدیریت و کاربرد اطلاعات است که سرنوشت برد و یا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گیتس برندگان آنهایى خواهند بود که با برپا کردن یک «دستگاه عصبى دیجیتالى سراسری»، جریان اطلاعات را در میان همکاران و مشترکهاى وابسته به خود، ساده و روان نمایند و در سایه آن، به بهینه سازى و یادگیرى پیوسته بپردازند.


گیتس براى روان ساختن جریان پیوسته اطلاعات در سازمان ها، دوازده گام بنیادین را برمى شمارد:

1- در انجام ارتباطات سازمانى از راه «پست الکترونیکی» پافشارى کنید، زیرا مى توانید در برابر خبرهاى تازه با شتاب بازتاب هاى عصبى واکنش نشان دهید.

2- داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (مستقیم) – از روى نمایشگر رایانه ـ بررسى کنید تا به آسانى به سهم و روند بازار آگاه شوید. به روند کلى و همچنین خدمات موردى مشتریان توجه نمایید.

3- در تجزیه و تحلیل وضعیت کسب و کار، از رایانه شخصى (‍PCS) بهره بگیرید و کارکنان فرهیخته را در بخشهاى نیازمند به سطح فکرى بالا در زمینه تولید، خدمات، و سودآورى بگمارید.

4- به یارى ابزار دیجیتالی، «تیم هاى نمادین (مجازى) فراسازمانی» بیافرینید تا اعضا بتوانند آگاهیهاى همدیگر را در سراسر جهان و به هنگام بیفزایند.

5- همه فرآیندهاى «کاغذی» را به «دیجیتالی» تبدیل کنید و تنگناهاى ادارى را برطرف نمایید. بدین گونه‏ کارکنان فرهیخته براى انجام وظیفه هاى مهمتر آزاد مى شوند.

6- با بکارگیرى ابزار دیجیتالى از فعالیتهاى «تک- وظیفه‌ای» بکاهید و یا آنها را به فعالیتهاى «ارزش‌افزا» تبدیل کنید، تا مهارتهاى کارکنان فرهیخته را خوب بکار گیرید.

7- یک جریان «بازخورد» دیجیتالى بوجود آورید تا به افزایش کارآیى فعالیتهاى کمی، و کیفیت کالاها و خدمات، بیفزاید. بایستى همه کارکنان به آسانى بتوانند که رعایت معیارها و استانداردهاى اصلى را پیگیرى کنند.

8- نظام دیجیتالى را براى انتقال دیدگاهها و شکایتهاى مشتریان به کارکنانى که مسئولیت و توان بهسازى فرآورده ها را دارند‏، بکار گیرید.

9- به یارى ارتباطات دیجیتالی، طبیعت و چگونگی، مرزها، و پیرامون کسب و کار خود را دوباره بررسى کرده و خوب بشناسید. با دریافت اخطارهاى ناشى از دگرگونى وضعیت مشتریان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ یا کوچکتر و خودمانى‌تر (صمیمى‌تر و نزدیکتر به هر مشترى) کنید.

10- اطلاعات بازرگانى را با شتاب انتقال دهید. با بکارگیرى روش جابجایى دیجیتالی، چرخه داد و ستد اسناد را با تامین کنندگان و شریکان، کوتاه کنید و در همه موارد به هنگام باشید.

11- فرآورده ها (کالا/ خدمات) را با کمک روشهاى دیجیتالى به مشتریان برسانید و دست واسطه ها را کوتاه کنید. چنانچه کسب و کار شما خود جنبه واسطه گرى دارد، با بکارگیرى ابزار دیجیتالی، ارزش و اهمیت داد وستد را در نزد مشترى بالا ببرید.

12- با کمک ابزار دیجیتالی، مشتریان را در حل مشکلات خود راهنمایى کنید. دیدارهاى حضورى را به پاسخگویى به نیازمندیهاى پیچیده و پرارزش تر مشتریان اختصاص دهید.

توصیه دوم ثروتمند ترین مردجهان: بازرگانى اینترنت را بشناسید و به کار گیرید


ثروتمند ترین مرد جهان(گیتس)مى گوید که شرکتها و سازمان هاى تجارى در دهه آینده ابزارهاى دیجیتالى را به خدمت خواهند گرفت چرا که تصمیم گیرى هاى پرشتاب، واکنشهاى کارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتریان، از ویژگیهاى شرکتها و سازمانهاى سده بیست و یکم است که در آنها بسیارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتی» (سلف سرویس) دیجیتالى درخواهند آمد، واسطه ها یا به فعالیتهاى ارزش آفرین رو خواهند آورد و یا میدان را خالى خواهند کرد‏، واحد «خدمات مشتریان» پیشاهنگ فعالیتهاى ارزش افزا در هر کسب و کارى خواهد شد. بنابراین تیم مدیریت یک شرکت و یا سازمان تجارى باید خود را با اینترنت آشنا کرده و زمانى را صرف آماده ساختن دیدگاهى از دهه آینده و دگرگونى هاى رخ داده در کسب و کار کند و راههاى پیاده کردن چنین دیدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شرکت در میان بگذارد.

گیتس عقیده دارد که اینترنت با ارتباط دادن مستقیم خریداران و فروشندگان راه رسیدن به «سرمایه‌دارى بى دردسر» را هموار خواهد ساخت و با کاستن از هزینه هاى داد و ستد، واسطه را از میان خواهد برد. تنها دسته کوچکى از دارندگان کسب و کارها با برگزیدن قیمت هاى بسیار پایین به پیروزى خواهند رسید و بسیارى دیگر باید راهبرد خدمت بهتر به مشتریان را پیشه کنند. پس با توجه به نظر گیتس در این مورد، اگر بخواهیم در دهه آینده براى موفقیت سازمان به کارهاى خدماتى سرگرم شویم، باید کارکنان فرهیخته را با ابزار دیجیتالى اطلاعات مجهز کنیم تا بدان وسیله بتوانند با مشتریان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمایند.

ثروتمند ترین مرد جهان مى گوید که براى بهره گیرى از توانمندى هاى بى مانند اینترنت در آفرینش پیوند دو سویه با مشتریان باید یک «سایت» در شبکه جهانى برپا سازیم که این امر خود نیازمند به پشتیبانى بى‌دریغ مدیریت ارشد و شناخت ایشان از فن‌آورى اینترنتى مى باشد. به نظر گیتس یک شبکه خوب جهانى مى‌تواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبدیل کند. از سوى دیگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسویه اینترنتى با مشتریان مربوط به عرضه خدمات و پشتیبانى از فعالیت ایشان است. چنانچه کیفیت خدمات پایین باشد، موجب بدنامى گسترده و شکست مى شود؛ زیرا گستره اینترنت فراوان است. بنابراین باید نظام دیجیتالى شرکت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ویژه شخصى به مشتریان را داشته باشد‏، این فرصت را فراهم کند که اطلاعات را جانشین دارایى‌هاى عینى نماید و همچنین زیربناى نظام دیجیتالى ما ، کاربرد ابزار صوتی، تصویرى و حرکتى (ویدیویى) را در آینده ممکن سازد.

گیتس توصیه مى کند که ما با «الگوى زندگى تار عنکبوتی» سازگار شویم که در آن شبکه جهانى از راه اینترنت با هم پیوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنکبوتی» گیتس حرکت در شبکه اینترنت همانند حرکت عنکبوت در تور خود است که مى‌تواند در همه جهات و با شتاب حرکت کند. بنابراین توصیه گیتس به ما این است که تجارت اینترنتى را بشناسیم و الگوى زندگى تار عنکبوتى را به کار گیریم تا در شبکه اینترنت در همه جهات و با شتاب حرکت کنیم.

بنابراین ما باید ارتباط دو سویه با مشتریان خود را به کمک اینترنت از همین امروز آغاز کنیم و ابزارها و نظامهاى دیجیتالى مشتریان را که به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اینترنتى نیاز دارند‏، برآورد کنیم.

به نظر گیتس فن آورى «الگوى تار عنکبوتی» ایجاب مى‌کند که نظام دیجیتالى ما باید این امکان را داشته باشد که ما با افراد حرفه‌اى «برون سازمانی» مانند وکیلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقیم و پیوسته داشته باشیم و همچنین در این نظام دیجیتالى بیشتر به کارهاى اصلى و شایستگى‌هاى ویژه سازمان بپردازیم و بقیه کارها را به پیمانکار بدهیم.

ثروتمند ترین مرد جهان به ما توصیه می کند که در هر کسب و کارى «نخستین» باشید و پیش از دیگران به بازار وارد شوید تا موقعیت رقابتى شرکت را بهبود بخشید. اما نکته اى که گیتس در این میان مطرح مى‌کند‏، این است که «شتاب» و «نخستین» بودن در کسب و کار بیشتر فرهنگى است تا فنی؛ یعنى باید دست‌اندرکاران را قانع کنیم که ادامه کار پیروزمندانه سازمان، در گرو حرکت پرشتاب همگانى است. گیتس در همین خصوص توصیه مى‌کند که براى رسیدن به برگشت سریع سرمایه، کیفیت برتر و بهاى ارزان فرآورده‌ها از جریان روان داده‌هاى دیجیتالى استفاده کنیم و در میان سازندگان، تامین کنندگان، بخش فروش و دیگر فعالیتها … ارتباط الکترونیکى برقرار سازیم تا برنامه‌ریزى را هر چه سنجیده‌تر نماید و به تغییرات پیش‌آمده در تولید، در همان نوبت هشت ساعته کاری، واکنش نشان دهد.

توصیه سوم ثروتمند ترین مردجهان: دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآورید


توصیه سوم ثروتمندترین مرد جهان و غول کامپیوتری قرن بیست و یکم، برای موفقیت در کسب و کار این است که دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآوریم و برای این منظور گیتس، رعایت نکات زیر را ضرورى مى داند:

1- خبرهای ناگوار را با شتاب پخش کنید

گیتس عقیده دارد که یکی از ویژگیهای هر مدیر خوب اینست که بتواند به جای انکار خبرهای بد، با آنها کنار بیاید و چگونگی خبرها را به خوبی شناسایی کند. پس مدیران عامل، باید خبرهای بد را جستجو و پذیرش کنند و سازمان را به پاسخگویی مناسب بدان تشویق کنند و به این مهم اطمینان داشته باشند که خبرهای بد نیز همانند خبرهای خوش در مدیریت خریدار دارد. همچنین به نظر گیتس توانایی یک شرکت در میدان رقابت به توان پاسخگویی آن شرکت در برابر رخدادهای برنامه ریزی نشده (خوب و یا بد) بستگی دارد، گیتس توصیه می کند باید اشتباه های ارزشمند –تجربه های شکست خورده در راهی درست- را ارج بنهیم و به آنها پاداش دهیم.

گیتس در برخورد با خبرهای ناگوار توصیه می نماید که نظامهای دیجیتالی را در سراسر سازمان به وجود آوریم تا به ما در شناخت ابعاد گوناگون رخدادهای بد در سراسر سازمان و آگاه ساختن پرشتاب مدیریت از آنها کمک کند. این نظام دیجیتالی باید ما را در گردآوری داده های مورد نیاز و تشکیل تیمهای مشکل گشا، یاری رساند. همچنین گیتس توصیه می کند که از افرادی در واحدهای مختلف و نقاط جغرافیایی دور از هم، تیمهای نمادین (مجازی) تشکیل دهیم تا در وضعیت بحران سازمان به کمک مدیریت بشتابند.

2- خبرهای بد را به خوب تبدیل کنید

گیتس عقیده دارد که برای موفقیت در کسب و کار باید به پیشواز خبرهای بد برویم تاجاهایی را که نیاز به بهسازی دارند بشناسیم و خبرهای بد را به پیامدهای خوب تبدیل کنیم. گیتس برای موفقیت در این امر توصیه می کند که «ناخشنودترین مشتریان» را به عنوان بزرگترین منبع یادگیری مدیریت دریابیم و در کسب و کار خود ساختار و سیاست هایی پیاده کنیم که شکایتها را با شتاب و بی‌واسطه با راه حلها پیوند دهند. برای این منظور می توانیم یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم تا بتوانیم اطلاعات بازخوردی از مشتریان را با ابزار الکترونیکی دریافت و تجزیه و تحلیل کنیم تا دریابیم که آنها از ما چه می خواهند؟، این نظام دیجیتالی باید شکایتهای دریافتی از مشتریان را با شتاب به افراد مسئول برساند تا اشکالات را برطرف سازند. همچنین این نظام دیجیتالی باید توان پاسخگویی به پرسش کنندگان را به هنگام و در زمان مناسب داشته باشد.

توصیه دیگر گیتس در این خصوص این است که پرسشهای عادی و تکراری را در «سایت» شبکه‌ای پاسخ دهیم و تلفن را برای تماس های ضروری و دشوار نگه داریم.

3- از آمارهای خود آگاه باشید

برای آنکه به اهمیت آمار در مدیریت واقف شویم به این سخن «ویلیام گرلی» در کتاب «بالای سر جمعیت» اشاره می کنیم که می گوید: « برای رسیدن به نور رستگاری، باید اطلاعات دقیقی از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) و هر گونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودیهای گوناگون) داشته باشید. چگونه می توانید چنین کنید؟ فن آوری اطلاعات و بکارگیری دلیرانه آن، چنین امکانی را برای شما فراهم می آورد.»

گیتس نیز عقیده دارد که آگاهى از اعداد و تحلیل و فهم آنها بنیان شناخت هر کسب و کار است و مى‌گوید: آگاهی به عدد و رقم های سازمان، چیزی بیش از تراز کردن ماهانه دفترهای حسابداری است. این داده ها در بازاریابی و امور مالی هم به درد می خورند. عددها بر کاغد حالت ایستاد و مرده دارند اما داده های دیجیتالی آغازگر اندیشیدن و حرکت هستند. آمار و عددهای درست و تازه، ما را به پاسخگویی به هنگام به مشتریان و شریکان وا می دارند. بنابراین گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی که ما در سازمان به وجود آورده ایم باید بتواند داده های مربوط به کسب و کار را بی‌درنگ و از نقطه داد و ستد با مشتریان و شریکان دریافت کند. داده های متعلق به شریکان را با داده های ما یک کاسه کند و همه نیازها را برآورده سازد.

4- انسانها را به کارهای فکری بکشانید

گیتس می گوید که باید نرم افزارهای تحلیلگری را ارایه دهیم که به ما این فرصت را بدهد تا نیروی انسانی ارزشمند خود را از گردآوری اطلاعات رهانیده و به فعالیتهای ارزش آفرین بگمارد، تا این نیروها بازده شگرفی داشته باشند. تجزیه و تحلیل های نرم افزاری خود را باید ابتدا در جاهایی بکار بگیریم که نتیجه های مشخص ببار آورند و حرکت را از بازاریابی و تبلیغات توده وار و همگانی به سوی تبلیغات هدفدار و بر روی گروهی مشخص آغاز کرده و ادامه دهیم. برای رسیدن به این اهداف گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما باید توان تجزیه و تحلیل پیچیده الگوهای خرید مشتریان را داشته باشد، به گونه ای که بتواند در به نتیجه رساندن خدمات ویژه فردی به مشتریان، یاور سازمان باشد. این نظام دیجیتالی باید بتواند به کمک داده های جمعیتی، مانند درآمدها، گروه سنی، توزیع جغرافیایی، و یا آمارهای دیگر، گروههای مشتریان سودآور و گروههای کم بازده را شناسایی کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید بتواند این امکان را برای کارکنان فراهم کند تا آنها از کار عادی و تکراری، به فعالیتهای اسثنایی بپردازند. این کارکنان باید به آسانی به عددها و داده های دیجیتالی دسترسی داشته باشند و از سرفصلها و چکیده ها به ریز داده بروند و داده‌ها را از جهتهای مختلف دیده و بررسی کنند.

5- بهره هوشی سازمان خود را بالا ببرید

این بحث را با سخنی از «جک ولش» رئیس هیات مدیره جنرال الکتریک آغاز می کنیم که می‌گوید: «توان یادگیری و به عمل درآوردن پرشتاب آموخته ها، بزرگترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان می‌گذارد.»

گیتس برای آنکه بهره هوشی سازمان خود را بالا ببریم، توصیه می کند که از «مدیریت دانایی» استفاده کنیم؛ یعنی اطلاعات را گردآوری و سازماندهی کرده و سپس به کاربرانی که بدان نیاز دارند برسانیم و برای بهسازی پیوسته اطلاعات از راه تجزیه و تحلیل داده ها با دیگران همکاری داشته باشیم، به واکنش مشتریان شتاب ببخشیم و آموزش را بی دردسر کنیم به گونه ای که به افراد این امکان را بدهیم تا در خانه و یا محل کارشان، در پشت میز خود و هر گاه که برنامه هایشان اجازه دهد، به آموختن بپردازند. باید بر روی بزرگترین دارایی یعنی «افراد باهوش» سرمایه گذاری کنیم و افراد هوشمند را به استخدام سازمان درآوریم.

گیتس نقش مدیر عامل را در بالا بردن بهره هوشى سازمان بسیار موثر می داند و عقیده دارد که نقش مدیر عامل در بالا بردن بهره هوشی شرکت حکم می کند تا محیط کار را به گونه ای بیافریند، که همکاری و مشارکت در اندوخته های علمی را برای کارکنان فراهم سازد؛ نقاطی را که در آنها هم‌اندیشی و همکاری سودمند است، نشان دهد؛ ابزار دیجیتالی به منظور آسان ساختن پخش مهارتها و مشارکت در دانسته ها را فراهم نماید؛ و به کارکنان در برابر همکاریها و از خود گذشتگی هایی که برای آموزش دیگران از خود نشان می دهند، پاداش مناسب بدهد.

6- به یاد داشته باشید که بردهای بزرگ با خطرهای بزرگ همراهند

به نظر گیتس در آغوش کشیدن پیروزی های بزرگ، گاهی به خطر کردنهای بزرگ نیاز دارد و باید در صنعت، اطلاعات را جانشین موجودی انبارها کنیم و در فعالیتهای دانش بر، اطلاعات را در برابر خطرها قرار دهیم. گیتس در این خصوص می گوید: «دور بودن از اطلاعات در میدان کارهای دانش‌بر، همانند جدا کردن مغز از پیک دانشمند فرهیخته است». بنابراین گیتس توصیه می کند که یک نظام دیجیتالی را در سازمان به وجود آوریم و این نظام را دربست در اختیار خود قرار دهیم تا بتواند مدیریت دانایی، عملیات سازمان و نظامهای بازرگانی را آنچنان به هم پیوند زند که با همدیگر یک نظام یکپارچه دیجیتالی بیافریند، این نظام دیجیتالی باید بتواند توان آزمایش فرآورده ها بر مبنای استانداردها و پذیرش جهانی را داشته باشد و ضمن بازنگری های لازم، مهار کار را از دست ندهد.

توصیه چهارم ثروتمند ترین مردجهان: به عملیات سازمان بینش بیفزایید

یکى دیگر از توصیه هاى بیل گیتس براى موفقیت در کسب و کار و نزدیک شدن به ثروتمند شدن این است که به عملیات سازمان بینش بیفزایم. گیتس در این خصوص نیز رعایت موارد زیر را توصیه مى‌کند:

1- فرآیندهایی را برگزینید که به کارکنان اختیار می دهند

گیتس عقیده دارد که باید به نیروی ابتکار فرد میدان داده شود و کارکنانی که نسبت به نظامهای تولید و طرز کار آنها آگاهی بیشترس دارند، بهتر و هوشمندانه تر بکار گرفته شوند. گیتس در این خصوص مى گوید:« من سخت اعتقاد داریم که اگر شرکتها به کارکنان خود آگاهى و اختیار لازم و ابزار بکارگیرى آنها را بدهند، دستاوردهاى شگفت انگیز و آفرینشهاى چشمگیرى از آن جوانه خواهد زد.» بنابراین باید کارکنان فرهیخته ای به کار گرفته شوند تا شغلهای وظیفه محور از میان برود و یا در فرآیندهای گسترده ای ادغام شود. برای این منظور گیتس توصیه می کند که کارکنان خط تولید به داده های به هنگام دسترسی داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند کیفیت فرآورده ها را بهتر کنند و نظام تولید و ساخت فرآورده ها را با دیگر نظامها یکپارچه سازند.

2- به یاری فن آوری اطلاعات به مهندسی دوباره بپردازید

«پاول اونیل» رئیس هیات مدیره و مدیر عامل «الکوا» (CEO Alcoa) می گوید: «من به فن‌آوری اطلاعات به چشم یک نظام مستقل می نگرم. از دید من، این نظام یک رهگشای پرارزش است. شاید مهمترین اثرش اینست که ما را به چنین پرسشی وا می دارد: چرا، چرا، چرا؟»

گیتس عقیده دارد که فن آوری اطلاعات عصای دست فرآیندهای کارآمد است که این فرآیندها در زمان و منابع دیگر تا ده برابر از پیش، صرفه جویی می کنند. گیتس می گوید که باید همه فرآیندها را باز ارزشیابی کنیم و فرآیندهایی بیافرینیم که ساده و موثر باشند و همه مانع ها را دور بریزیم. برای حل بسیار از مشکلات باید فرآیندها را در جهت عرضه اطلاعات روان و بهینه، از نو طراحی کنیم. شمار افراد درگیر در یک فرآیند و نیز شمار دست به دست شدن کار را کاهش دهیم تا مسایل کم و ساده شوند. باید رهبران کسب و کارها، را برای تصمیم گیری در کنار مدیران فن آوری اطلاعات، در زمینه نیازهای شرکت به کار بگیریم.

به نظر گیتس پیچیدگی سبب مرگ برنامه های مهندسی دوباره می شود، بنابراین باید یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم که به رشد پرشتاب راه‌حلها در بستر زمان کمک کند، امکان پیگیری وضعیتهای گوناگون را به کاربران بدهد، روند پیشرفت کارها و آنجاهایی را که به تصمیم گیری مدیریتی نیاز هست، نشان دهد، یک فرآیند بزرگ را به چندین زیر مجموعه مستقل تبدیل کرده و نتیجه کار آنها را بهم ارتباط دهد تا یک نظام کارآمد بوجود آید، از یک جریان روان اطلاعات دیجیتالی برای ساده کردن سراسر فرآیند کار بهره بگیرد و با آفرینش ابزارها و راه حلهای کوچکتر و سراسر دیجیتالی، از روی آوردن به چرخه های گسترده و دراز مدت حل مسایل، خودداری کند.

3- فن آوری اطلاعات را منبعی راهبردی به حساب آورید

بیل گیتس عقیده دارد که مدیرعامل باید به فن آوری اطلاعات به چشم منبعی راهبردی بنگرد که به افزایش درآمد شرکت کمک می کند. باید مدیرعامل فن آوری اطلاعات را نیز همپای دیگر فعالیتهای شرکت به خوبی بشناسد و مدیر ارشد فن آوری اطلاعات (CIO) باید خود عنصری از گروه گسترش راهبردهای شرکت باشد تا بتواند نظام اطلاعات را در خدمت اجرای راهبردها سامان دهد.

گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما هر ساله بخش اندکی از بودجه را صرف امور جاری و بخش بزرگتر را در راه گسترش نظام اطلاعات و دستیابی به ابزار بهتر هزینه کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید چند ابزار درجه یک در اختیار داشته باشد و در مواقع لزوم پاره ای ابزار کار تازه به نظام کنونی افزوده شود.

توصیه پنجم ثروتمند ترین مردجهان: در انتظار غیر منتظره ها باشید

«جک ولش» مدیر عامل شرکت جنرال الکتریک مى گوید: «هر دگرگونی، با خود فرصتى به همراه مى آورد. بنابراین سازمانها باید به جاى رخوت، از دگرگونى‌ها نیرو بگیرند.»

بیل گیتس نیز از دگرگونى ها استقبال کرده و عقیده دارد که رهبران پیروزمند آنهایى هستند که به پیشواز روشهاى نوین کسب و کار مى روند بنابراین گیتس توصیه مى کند که براى آینده دیجیتالى محور خود را آماده سازیم تا از فن آورى بالاترین بازده را بدست آوریم.

اما آنچه که گیتس بیش از همه بر روى آن تاکید دارد این است که باید بپذیریم که در عصر دیجیتالى زندگى مى کنیم تا از پیامدهاى مثبت و توانمندیهاى آن بهره بگیرم؛ گیتس خود مى گوید که من فرد خوش بین هستم و به پیشرفت اعتقاد دارم. من از اینکه در چنین دوره اى از تاریخ زندگى مى کنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتى به کمک ماهیچه هاى ما آمدند، ابزار دوران دیجیتالى میدان فعالیت و توان مغز و اندیشه ما را گسترش مى دهند. بسیار خوشحالم که فرزندانم در این دوران رشد مى‌نمایند.»

بیل گیتس عقیده دارد؛ براى آنکه بتوانیم با دگرگونى ها کنار آمده و این دگرگونى ها را به خدمت بگیریم باید ابزارهاى دیجیتالى را براى بازآفرینى روش کار خود به خدمت بگیریم تا به یارى یک سیستم عصبى دیجیتالى با شتاب اندیشه به کسب و کار بپردازیم.

منابع:

1- کسب و کار بر بال اندیشه، بیل گیتس، مترجم: دکتر عبدالرضا رضایى نژاد، فرا، چاپ اول، بهار 79

2- کسب و کار به شیوه بیل گیتس، مترجم: مهندس ایرج صفا، معراج، چاپ اول، 1380


به نقل از آریا نیوز

راهکارها و توصیه های گیتس در این مقاله بیشتر خطاب به مدیران شرکتها و نهادهای اقتصادی بود اما برای اینکه از راهکارها و تجربه های گیتس جهت ثروتمند شدن و به موفقیت رسیدن افراد تازه وارد و عادی بیشتر بدانیم باید مقاله ای بعدی را بخوانیم که گویای خاطرات ثروتمند ترین مرد جهان از دوره های مختلف کاری خود برای دانش آموزان یک دبیرستان در امریکا گفته است.


چند توصیه خوب از نویسنده کتاب ذهن ثروتمند (روشهای آسان پولدارشدن)


واقعیت وحقیقت آشکار این است که پولدارشدن نیز مثل هرکاری دیگری زمینه فکری و تئوری مناسب و عملی می خواهد. مثلا کسی که می خواهد از تهران به مشهد برود حتما باید پیشاپیش زمان حرکت،مکان حرکت،نوع مسافر(باهواپیما یا قطاریا ماشین) ودیگرلوازم سفر را در ذهن خود کاملا ترسیم کرده با یک نقشه ای از پیش تعیین شده به سمت مشهد حرکت می کند.

داستان پولدارشدن نیز دقیقا و دقیقا ودقیقا همینگونه است. کسی که چشم بسته می گوید من باید پولدارشوم با کسی که با چشم باز ومشخص کردن تمام جزئیات وخم و پیچها و روشهای  مسیرپولدارشدن می گوید من باید پولدار شوم یک تفاوت اساسی دارد و آن این است که نفر دوم قطعا به هدف می رسد ونفر اول یک عمر پول پول می کند آخرش هم آرزوی پولدارشدن را باخود به گور می برد.

من یک خواهش صمیمانه از دوستان دارم که هیجگاه برای پولدارشدن چشم بسته حرکت نکنند که به مقصد نمی رسند.

مرور مقاله ذیل را که  تقریبا در تمام سایتهای مطرح فارسی نشر شده و درباره روشهای پولدارشدن و افکاری که مارا پولدار خواهد کرد بحث می کند به شما نیز توصیه می کنم:

 امروزه پول برخلاف گذشته های دور بر دغدغه اصلی بدل شده است بسیاری از جوان ها مایلند که خیلی زود بی درد سر به پول برسند پول دیگر مثل گذشته چرک کف دست خوانده نمی شود و بسیاری آن را حلال مشکلات می دانند.

تصور کنید جوانی که می خواهد به استقلال مالی برسد چند سال باید کار کند تا بتواند هزینه سنگین ازدواج خود را بپردازد، چند سال باید کار کند تا پول پیش یا رهن خانه را پس انداز کند یا حتی جهیزیه بخرد یا برای ادامه تحصیل با فراغ بال به شهر و دیار دیگری برود، شاید به همین دلیل هم هست که بسیاری را در اطرافمان می بینیم که مشغول چند کار دائم و پاره وقت به طور همزمان هستند والبته دائم هم گله دارند که به جایی نمی رسند .

 

راستش این موضوع هر چند به ظاهر اقتصادی است و در حیطه مباحث این صفحه نمی گنجد اما دارای پس زمینه های محکم روانی است. در واقع ما معتقدیم تا آنها در پس زمینه ذهن ما اصلاح نشوند این تلاش های مادی به جایی نمی رسند.

 تا وقتی که معتقدید پول چرک کف دست است، برکت ندارد، پول پلید و ناپاک است، روح آدم را آلوده می کند و یا اینکه همه پولدارها حقه بازند و یک گوشه دلشان خالی است و با کار حلال نمی شود ثروتمند شد وامثال این مفکوره ها که با روح اسلام نیز همخوانی ندارد، یقینا نمی توانید پولدار شوید یا از پولدار شدن خود لذت ببرید.

اسلام کسب حلال را بهترین عبادت می داند و شخص پولدار را که از پول خود برا ی خدمت به جامعه استفاده می کند بهترین فرد جامعه می داند چون در احادیث معتبر اسلامی هست که رسول خدا ص فرمود: محبوب ترین بندگان در پیشگاه خداوند کسی است که نفعش به مردم بیشتر برسد.

خوب معلوم است که یک ثروتمند وپولداری که از پولش برای امداد نیازمندان استفاده می کند نفعش بیشتر از دیگران به جامعه می رسد.

خلاصه اینکه مرتب پیش این و آن هم بگوئید که بدهکارم و قرض دارم و به قول گفتنی زار بزنید هم جز آنکه مناعت طبع شما را زیر سوال می برد قرض و بدهی بیشتری برایتان به ارمغان می آورد.

 پس چه باید کرد؟در نخستین گام باید نگاهمان را به موضوع پول و ثروت عوض کنیم. نمی توانیم مدام آن را مذمت کنیم و بعد بخواهیم یک شبه میلیونر شویم!

باید ابتدا احساس ما احساس خوبی به پول باشد و به فوایدی که پولدار بودن ما می تواند برای خود، خانواده، اطرافیانمان و حتی جامعه مان داشته باشد تمرکز کنیم. کارهای جزئی که می تواند دنیا و آخرت ما را بسازد و رسیدن به لبخند شادی دردمندی که با یاری ما به آرامش رسیده است و نیز شکرگزار بودن در قبال هر آنچه که هر چند اندک در ابتدای این راه بدست می آوریم و بعدهم پیدا کردن راه های درست و تمرکز بر روی هدفی که می بایست با اهداف انسانی و اخلاقی آمیخته باشد.

برای ثروتمند شدن باید احساس خوبی نسبت به کار و حرفه خود داشته باشید و از تمام وجود باور داشته باشید که لیاقت و شایستگی آن را دارید که ثروت را وارد زندگی خود کنید.حتما در اطراف خود کسانی را دیده اید که پولدار بوده اند اما ورشکست شده اند و نیز افرادی که مرتبا پله های ترقی را چنان طی می کنند که حتی اطرافیانشان هم از یاد می برند که آنها از کجا شروع کرده بودند!

خیلی ها اوضاع نابسامان اقتصادی، رقابت شدید، نداشتن پشتوانه های مالی و حمایت های بانکی و حتی داشتن خانواده ای فقیر و متوسط را مانع پولدار شدن می دانند در حالی که هیچ یک از آنها جزو علل اصلی به حساب نمی آیند و فقط پیش پا افتاده ترین بهانه هایی هستند که ما برای پنهان شدن پشت رخوت ها و بی حالی های درونی خود! بدان ها چنگ می زنیم!

 

برای همین هم هست که برای پولدار شدن مثل هر کار دیگری می بایست ابتدا و در گام نخست یک طرح اولیه داشت، همین نداشتن طرح است که وقتی بسیاری ناگهان پله های ترقی را طی می کنند و پولدار می شوند به ناگهان هم آن را از دست می دهند. اگر می خواهید پولدار شوید باید از همین حالا بدانید برای چه و وقتی که پولدار شدید می خواهید به چه حسی برسید و با آن پول چه کار کنید و حتی تا کجا پیش بروید، حتی لازم است با برنامه زیزی دقیق مبلغ آن را هم مشخص کنید.

به قول هارواکر نویسنده کتاب اسرار ذهن ثروتمند بیشتر مردم ترموستات های ذهنشان برای بدست آوردن هزار دلار، برای چند صد دلار و برخی حتی زیر صف تنظیم شده است و بدون آنکه علتش را بدانند هیچ حرکتی از خودشان برای کسب پول انجام نمی دهند. در واقع بیشتر مردم به ظرفیت واقعی خود دست نمی یابند، بیشتر افراد موفق نیستند زیرا براساس آنچه که می توانند ببینند حرکت کرده و از نظر فکر و عمل سطحی نگر هستند.

اگر در جایی از کتابش می گوید: « درختی را در نظر بگیرید فرض کنیم این درخت نمایانگر زندگی است، بر روی این درخت میوه های متعددی وجود دارد. در زندگی ما، میوه ها همان نتایجی هستند که از اعمال خود می گیریم. پس ما به میوه ها که همان نتایج اعمال خود هستند نگاه می کنیم و از دیدن آنها شادمان می شویم. اما زمانی که تعداشان کافی نیست، کوچک هستند و طعم خوبی ندارند چه باید کرد؟

بیشتر ما متوجه میوه یا نتیجه کار خود هستیم اما در حقیقت باید به عواملی که این میوه ها را به وجود آورده است توجه کنیم. مثل بذر و ریشه ها. بذری که زیر زمین است محصول رهایی زمین را ایجاد کرده است. این نادیدنی ها هستند که دیدنی ها را می سازند.

یعنی اینکه اگر ما خواهان تغییر دادن میوه ها هستیم، اول باید ریشه ها را تغییر دهیم. اگر مایلید مواردی که در زندگی قابل دیدن هستند را تغییر دهید، باید آنچه که قابل دیدن نیستند را تغییر بدهید.»باید ذهنمان و درونمان را اصلاح کنیم و زمینه را اندک اندک برای پولدار شدن و به ثروت رسیدن فراهم کنیم بعد به راهکارهایی که نویسندگان و ثروتمندان ارائه کرده اند، بپردازیم.

الگو قرار دادن افراد موفق و ثروتمند که از صفر شروع کرده اند و خود ساخته ملیونر و پولدار های معروفی شدند بهترین روش برای پولدار شدن است که در مقاله بعدی به لطف خداوند افکار چند تن از معروفترین پولدار ها را نشر خواهم نمود گرچند در پست قبلی برخی توصیه های بیل گیتس ثروتمند ترین فرد جهان برای ثروتمند شدن را خدمت تان ارائه کردم ا.


نرم افزاری که مغز راکد را پولساز می کند


 برای یک مغز پولساز و ذهن ثروتمند اولین گام داشتن اطلاعات درست و دانش بالاست. هیج کسی هم در این موضوع شک ندارد اما در دنیای امروز با آنکه عصر، عصر انفجار اطلاعات است اما دقیقا به دلیل همین گستردگی اطلاعات نگهداری و افزایش آن دشوار تر شده است.

اگر می خواهید به اطلاعات و دانشهای کلیدی و پولساز دست پیدا کنید حتما حتما در ابتدا مغز و ذهن خودرا برای این کار آماده کنید. یکی از روشهای اساسی، تعیین دقیق هدف و برنامه ریزی درست و عملی دقیق، برای رسیدن به آن است (لطفا خوب تأمل کنید).

 گام اساسی تر از آن، که شمارا در رسیدن به این هدف عالی صد در صد یاری می کند استفاده از آموزشهای علمی و تجربه شده برای مدیریت پیشرفته امواج مغز و افکار ذهنی است.    برای این منظور، بهترین برنامه های آموزشی که نتایج حیرت آوری به دست داده است. نرم افزار شگفت انگیز تقویت نا محدود حافظه  و  نرم افزار تقویت امواج مغز است که مجازترین و عالی ترین دوپینگ حافظه و ذهن برای مطالعه و یادگیری بیشتر می باشد.

نرم افزار تقویت امواج مغز بهترین راه پولدارشدن

وقتی شما توانایی مغز خودرا افزایش دادید و با چنین مغزی، روی یکی از اهداف عالی تان که پولدار شدن است تمرکز کردید پس از آن رسیدن به اطلاعات بیشتر و تخصص بی رقیب به راحتی برای شما دست یافتنی می شود و با این اطلاعات و تخصص، پول و ثروت به دنبال شما می دود نه شما دنبال پول و ثروت.

یک یاد آوری مهم: از نرم افزار تقویت امواج مغز به تدریج و منظم استفاده کنید. هرگز احساساتی نشوید و به صورت برنامه ریزی شده و آرام و معتدل استفاده نمایید.

نکته های صد در صد خواندنی و مؤثر برای پولدار شدن


من همیشه گفته ام برای پولدار شدن هیجگاه منتظر یک نسخه جادویی که شمارا یک شبه پولدار کند نباشید. پیدا کردن راه پولدار شدن آسان است اما رفتن این راه بسیار دشوار. ولی خوشبختانه نکته ها و روشهای هست که ما را در سریعتر پیمودن این راه یاری می کند و همچون چراغهای روشنایی بخش در یک شب تاریک و یک مسیر پرفرازو نشیب  است که اگر از آنها خوب استفاده کنیم احتمال موفقیت ما را به مراتب بیشتر می کند.
از میان تمام مقالات و یاد داشتهای موجود در اینترنت برای پولدارشدن که با عناوین خیلی درشت و وسوسه برانگیز هم نشر می شود مقاله کوتاه و ساده ای ذیل که در روزنامه همشهری و باشگاه خبرنگاران جوان نشر شده است بهترین مقاله ای کوتاه در زمینه روشهای پولدارشدن است که با کمی ویرایش خدمت شما تقدیم می شود. من خواهش می کنم مقاله را با دقت تا آخر بخوانید و در آن تأمل نمایید خیلی جامع و گویاست.صد در صد ارزش خواندن را دارد اگر اهل درک باشیم باهمین چند نکته راه مان را پیدا می کنیم به قول معروف اگر در خانه کس است یک حرف بس است!     طبق آمار، آرزوی 70درصد مردم این است که بعد از پولدارشدن، تنها خودنمایی کنند و آنچه مدت‌ها خواهانش بوده‌اند را بخرند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید و هر شب قبل از خواب، خودتان را در اتومبیل آخرین سیستم‌تان تصور می‌کنید، در حالی که پالتویی گران‌قیمت به تن کرده‌اید، کیف پولتان پر از چک‌پول‌های طلایی است و دیگر هیچ غم و غصه‌ای بابت پرداخت بدهی و قسط و وام ندارید و... راه را اشتباه رفته‌‌اید چرا که تصور شما از داشتن پول فراوان، بسیار سطحی و بدون عمق است.

شاید باز خنده‌تان بگیرد و بگویید فعلا راه درازی در پیش دارید و با این حقوقی که دریافت می‌کنید، باید سال‌ها منتظر معجزه بمانید... .

اگر در این حال‌وهوا گرفتار شده‌اید، سعی کنید به این حقیقت اعتقاد پیدا کنید که خداوند بهترین‌ها را برای شما در نظر گرفته و تنها با ایمان‌تان می‌توانید آنها را به دست بیاورید. معنی این گفته این است که اگر باور داشته باشید که بهترین‌ها از آن شماست، حتما این اتفاق می‌افتد.

 باید شروع کنیم و یاد بگیریم که آدم‌های پولدار متفکر چه صفاتی دارند. چرا می‌گوییم متفکر؟ چون این دسته از افراد، تنها به فکر خودنمایی و زرق‌وبرق پول نیستند و خوب می‌دانند که چنانچه به این طریق رفتار کنند، طولی نخواهد کشید که به جرگه هزاران هزار بدهکار دیگر خواهند پیوست.
  پس با هم، چند صفت برتر را مرور کرده و با امید به آینده، در زندگی‌مان پیاده می‌کنیم:

1. ریسک‌کردن بخشی از کسب در آمد


اگر در هر شغل و حرفه‌ای هستید، باید بدانید که ریسک، بخشی از کسب درآمد است. ریسک کردن یعنی شجاعت و اعتماد به نفس قوی برای اقدامات پول آور و پرسود. سرمایه‌گذارهای بزرگ اعتقاد دارند که هر قدر ریسک بزرگ‌تر باشد، میزان سرمایه برگشتی بالقوه آن نیز بیشتر خواهد بود؛ بنابراین اگر هوس پولدارشدن به سرتان زده، باید باور داشته باشید که از یک راه امن و بدون هیچ‌گونه پستی و بلندی، به جایی نخواهید رسید. باید مثل یک سرباز شجاع از موقعیت‌ها استفاده کنید و به دل خطر بزنید. شاید هیج فرد ثروتمندی را پیدا نکنید که در فرایند پولدارشدن ریسکهای زیادی را تجربه نکرده باشد.

2. سخاوت هوشیارانه


عده‌ای از ما سخاوتمندبودن را نوعی دست‌ ودل‌بازی می‌دانیم که همه اطرافمان را شامل ‌شود. حاضریم همه دوستان‌مان را به‌راحتی برای نهار مهمان کنیم، برایشان نوشیدنی بخریم، هنگام حساب‌کردن کرایه پیش‌قدم باشیم و... و آن‌قدر به این روش ادامه می‌دهیم که بعد از مدتی متوجه می‌شویم این نوع رفتارها برای دیگران به یک عادت تبدیل شده و آنها دیگر متوقع شده‌اند... . اگر دچار این رفتارها هستید، باید بدانید که افراد پولدار متفکر، هوشیارانه سخاوتمند هستند؛ یعنی بر حسب قدرشناسی و ارزش هر فرد حاضر به خرج‌کردن برای او هستند و در کنار این روابط، درصد قابل‌توجهی از دارایی‌شان را نیز صرف امور خداپسندانه می‌کنند!

 3. نشست‌وبرخاست با افراد ممتاز جامعه شما را پولدار می کند


از قدیم گفته اند کمال همنشین اثر دارد. به اطراف‌تان نگاهی بکنید! آیا دوروبرتان را کسانی پر کرده‌اند که از زندگی‌کردن، تنها گلایه و آه و شکایت را آموخته‌اند یا افرادی که سرزنده و پویا و با وجود تمام سختی‌ها، در حال دویدن به دنبال اهدافشان هستند؟ این موضوع را جدی بگیرید چرا که انعکاسی بسیار قوی در زندگی‌تان خواهد داشت. هر دسته از این افراد می‌توانند شما را به‌راحتی در حال‌وهوایی تازه قرار دهند و در شما نشاط و انگیزه ایجاد نمایند. از سوی دیگر افراد ممتاز گذشته از تأثیر گذاری روی روح و روان و رفتار شما، اعتبار شما را در چشم جامعه نیز بالا می برد و حتی در برخی موارد که بدون پارتی حل مشکل ممکن نیست به وزنه پارتی شمارا سنگینتر می کند.

4. نظارت بر سرمایه‌گذاری


سرمایه‌گذاری حتما نباید شامل یک پروژه تجاری سنگین باشد بلکه می‌تواند از یک حساب ساده بانکی یا خرید سهام آغاز و به موردهای دیگر ختم شود. باید هم‌پای مراکز فوق حرکت کنید و تا آنجا که می‌توانید به اطلاعات مالی خود از طریق خواندن مجلات در روزنامه‌های معتبر اقتصادی اضافه کنید.

 5. دوراندیشی

دوراندیشی و آینده‌نگری مستلزم داشتن اطلاعات مالی است که به مرور زمان، شما را صاحب حس ششم مالی می‌کند؛ پس چشم‌هایتان را برای فرصت‌های ایجاد درآمد و ثروت، تیز کنید اما هیج وقت نباید این دور اندیشی اعتماد به نفس و شجاعت شما در سرمایه گذاری و اقدامهای جدید مالی را از دست شما بگیرد.

6. محول‌کردن امور


افراد موفق شخصا به دنبال تمام امور مختلف نمی‌روند و وقت و انرژی‌شان را هدر نمی‌دهند. چنانچه در مساله‌ای حقوقی مشکلی داشته باشند، به‌سرعت سراغ وکیل می‌روند، در امور مالیاتی به یک حسابدار مراجعه می‌کنند و...

7. تمرکز


یک فرد ثروتمند برای خود، ماموریتی شفاف با اهدافی معین در نظر می‌گیرد. او نگاهی مصمم و پایدار به نتیجه کارش دارد و هرگز از مسیرش تغییر جهت نمی‌دهد؛ بنابراین شما نیز شروع کنید. دیدگاه شخصی‌تان و نحوه رسیدن به آن را بنویسید. هرگاه در مشکلات کوچک روزانه گرفتار آمدید، آن اهداف را به خود یادآوری کنید. بعد از برخورد و حل هر مساله، باانگیزه‌تر خواهید شد.

8. خریدهای با کیفیت


پولداران متفکر، خریدهای برتر را برای خود در نظر می‌گیرند چرا که سزاوارش هستند؛ پس شما نیز ایده‌های بزرگ در سر داشته باشید و بهترین‌ها را برای خود، خانواده و اطرافیان‌تان بخواهید!
خرید با کیفیت یعنی سرمایه گذاری روی وسایل و اسباب مورد نیازتان و بهره گیری بیشتر و با کیفیت تر از پول خود.

9. یادگرفتن زبان پول

منظورم زبان خاصی نیست بلکه همان زبانی است که همه ما و شما بارها هوس یادگرفتنش را کرده ایم و حتی قسمتی از راه را نیز رفته ایم اما هنوز آرزوی تسلط کامل برآن بردل مان مانده است.
خوب چرا گفتم زبان پول؟ زیرا اگر شما چند ثانیه چشم تان را ببندید و در باره نقش زبان بین المللی انگلیسی در موفقیت علمی و مالی و... خود فکر کنید بی درنگ این زبان را زبان پول نیز خواهید گفت چون کسی که می خواهد در دنیای مدرن امروز کسب و کار موفق و مدرنی داشته باشد قطعا با ید زبان صنعت و ارتباطات را نیز بلد باشد.
برای یادگیری زبان نیز هیج وقت امید و انگیزه ای خودرا از دست ندهید از قدیم گفته اند رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. خوشبختانه امروز نرم افزارهای فوق پیشرفته نیز برای یادگرفتن زبان پول و صنعت ساخته شده است که اگر کمی اراده باشد آموزش زبان را همچون نوشیدن شربت گوارایی راحت و دلپذیر می کند. برای تقویت زبان خود با هر اصطلاحی در هرجایی بخصوص در اینترنت برخورد کردید بلافاصله روی معنی آن تمرکز نمایید اگر بلد بودید ماندگار تر می شود و گرنه معنی آن را از یک دیکشنری دم دست استخراج نمایید.
معلوم است تهیه ای یک نرم افزار عالی برای یادگرفتن زبان از اقلام درجه یک سبد نیازهای ماست اما به شرط اینکه با برنامه ریزی و پشتکار از آن استفاده نمایید. چگونه ما به جایی اسب و الاغ از ماشین استفاده می کنیم؟ در یادگیری زبان نیز به جای استفاده از روشهای سنتی قدیم یک نرم افزار خیلی پیشرفته زبان قطعا به همان میزان استفاده از ماشین به جای الاغ، سرعت یادگیری و تسلط ما برزبان را افزایش می دهد.

گذشته از همه اینها آن قند پند سعدی شیراز را برای پولدارشدن و موفقیت قطعی همواره به خود تلقین نماییم که: نابرده رنج گنج میسر نمی شود. ادیسون گفت من برای سعادت جوانان سه توصیه به آنان دارم که روی هرسه خیلی تأکید دارم . گفتند آن سه چیست؟ گفت: اول کار. دوم کار. سوم کار. پس اگر پول و ثروت می خواهیم با درایت و برنامه ریزی شده به کار بچسبیم. کار!
... و در نهایت به داشتن پول وانمود کنید تا به دستش آورید و به خاطر داشته باشید که پول، جذب افرادی می‌شود که می‌دانند چگونه باید با آن رفتار کنند. ما تنها یادگرفته ایم زیاد کارکنیم یاد نگرفته ایم که از پول بیشتر کار بکشیم!

اینها مهمترین نکته های است که در پولدار شدن ما اثر گذار است.

شاه کلید ثروتمند شدن
 

ملیاردر جوان: یک تحقیق در آمریکا نشان داد که دیدگاه ثروتمندان در مورد ثروت شبیه یکدیگر است و دیدگاه فقرا نیز به هم شبیه است. تفاوت نوع زندگی ثروتمندان با فقرا هم دقیقا بدلیل دیدگاهشان در مورد مال و ثروت است.
اگر شخصی بتواند از دیدگاه ثروتمندان الگو برداری کند می تواند ثروتمند شود. ثروتمندان متفاوت از فقرا و حتی طبقه متوسط فکر می کنند. اگر می خواهید در زندگی یک پله بالاتر بروید باید اراده و راه ترک افکار قبلی خود( که شما را به این نقطه که شما از آن راضی نیستید) را پیدا کنید.

برای ثروتمند شدن همه ما به اندازه کافی ابزار داریم ولی چگونگی تغییر دادن این ابزارها و نحوه استفاده از این ابزارها را نمی دانیم. بطور کلی هر انسانی برای دستیابی به هر هدفی دو ابزار دارد یکی ابزار درونی است که همان نوع نگرش و توقعاتی که در درون خود بعنوان نتیجه در نظر می گیرد و ابزار بیرونی که شامل یادگیری اطلاعات تجاری، مدیریت مالی شخصی،نحوه سرمایه گذاری و….می باشد. ابزار بیرونی فقط ابزار است ولی ابزار درونی ما مهارت نحوه کار با آن ابزار است.پس ابزار درونی ما بسیار نیرومند تر و کاراتر است.

به هرحال کلید اصلی ثروتمندشدن چیست؟

واقعیت این است که شخصیت ما،نحوه تفکر و اعتقادات ما در کیفیت زندگی ما نقشی به مراتب مهمتر و تاثیر گذار تر از دانشمان دارد.
یعنی اگر ظرفیت سازی لازم برای ثروتمند شدن را در خود ایجاد نکرده باشیم به محض اینکه پول هنگفتی به دست می آوریم با نحوه تفکری که داشته ایم پس از چندی دوباره به حالت قبلی زندگی خود دست پیدا می کنیم.از آن طرف اگر ثروتمندی در اثر یک بحران کل دارائی خود را از دست بدهد شاید در مدت زمان کمتر به همان پول هنگفت و چه بسا بیشتر از آن دست پیدا می کنند.
چون آنها فقط پولشان را از دست می دهند نه نحوه تفکری که باعث موفقیتشان شده است.

این نکته را همیشه مد نظر داشته باشیم که آنچه که دیده نمی شود همیشه قویتر از آنچه دیده می شود است پس برای موفق شدن در هر زمینه ای برای نادیده ها و دستیابی به آنها بیشتر تلاش کنید آنگاه خود به خود به آنچه که قابل دیدن است دست خواهید یافت.

دو عاملی که 80% ملیاردر های دنیا از آن استفاده کرده اند


آدم های پولدار میانگین هوشی بالاتری نسبت به سایر افراد ندارند، اما انتخاب های آنها در مورد نحوه خرج کردن پول و صرف زمان با بقیه افراد فرق می کند. بر اساس نوشته های دکتر توماس استنلی در کتاب "ذهن میلیونر"، ۵ "عامل موفقیت" وجود دارد که ۸۰% از سرمایه داران بزرگ دنیا با آن موافق هستند و جزء اصلی ترین عوامل رسیدن به موفقیت به شمار می روند. دو نمونه از این عوامل که تأثیرات اساسی و تعیین کننده دارد به شرح زیر می باشند:

۱- انضباط – کنترل فردی

۲- سخت کوشی – بیش از سایرین

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پخش زنده حرم