50سوال برای آزاد کردن ذهن

 طرح سوال یکی از مهمترین فعالیت هایی است که نتیجه آن ایجاد تغییر ، تحول و دگرگونی است.

بقول استاد عزیزی “سوال ذهن را قلاب می کند.” همیشه یافته های بزرگ بشریت نتیجه اندیشیدن به یک سوال ساده است و گاه حاصل تغییر زاویه نگاه به سوالی است که ممکن است بارها آن را شنیده اما از منظری جدید هرگز به آن ننگریسته بودیم.

به شما دوست خواننده پیشنهاد می کنم همه سوال ها را یکبار مرور کنید و این صفحه را در لیست علاقه مندی های خودتان داشته باشید و هر چند روزی یکبار به آن سری بزنید و به یکی از سوال ها که برای شما بیشترین کشش را ایجاد می کند لحظاتی بیاندیشید.

---

سوال هایی که در ادامه می بینید جواب درست یا غلط قطعی ندارند.

گاهی سوال درست همان جواب درست است!

۱) اگر نمی دانستی چند ساله هستی، تخمین خودت چند سالگی بود؟

۲) کدام بدتر است؟ شکست؟ یا هیچ تلاشی نکردن؟

۳) اگر عمرت کوتاه است، چرا این همه کار که دوست نداری انجام می دهی؟! چرا این همه کارهایی که دوست داری را انجام نمی دهی؟

۴) وقتی فکر می کنی همه آن چه گفته ای را به انجام رساندی، آیا هنوز حرف بی عملی هم باقی است؟

۵) اولین چیزی که دوست داری در دنیا تغییر کند چیست؟

۶) اگر شادی پول رایج کشور بود، چه کاری بیش از همه می توانست ثروتمندت کند؟

۷) آیا به آنچه اعتقاد داری عمل می کنی یا آنچه انجام می دهی را به هرحال پذیرفته ای؟

۸) اگر میزان امید به زندگی ۴۰ سال بود، چه دگرشی در زندگیت ایجاد می کردی؟

۹) تا چه اندازه مسیر طبیعی و روند زندگیت را کنترل کرده ای؟

۱۰) آیا بیشتر نگران انجام کارهای خوبی یا خوب انجام دادن کارها؟

تا چه اندازه مسیر طبیعی و روند زندگیت را کنترل کرده ای؟

11) فرض کن با تعدادی از کسانی که برایت مهم و محترم هستند و در حال صرف ناهار هستی، آن ها شروع به غیبتی ناعادلانه و نابجا درباره ی یکی از دوستان صمیمیت می کنند، در حالیکه نمی دانند شما با هم دوست هستید، عکس العملت چیست؟

۱۲) اگر می توانستی به یک نوزاد پندی بدهی، چه می گفتی؟

۱۳) برای کمک به عشقت آیا حاضری قانون شکنی کنی؟

۱۴) آیا کاری هست که متفاوت با بقیه انجام دهی؟

۱۵) آیا تا بحال کاری را دیوانگی تلقی کرده ای که بعدها خودت در آن خلاقیت ببینی؟

۱۶) چرا گاهی چیزهایی که تو را خوشحال می کنند برای دیگران بی تفاوت است؟

۱۷) چه کاری را بیشتر از همه علاقمندی انجام دهی ولی هنوز انجام نداده ای؟ فکر می کنی دلیل انجام ندادنت چه بوده است؟

۱۸) آیا درگیر انجام کاری هستی که باید هرچه زودتر ترکش کنی؟

۱۹) اگر مجبور باشی به شهر یا کشوری دیگر نقل مکان کنی، کجا را انتخاب می کنی؟ چرا؟

۲۰)  آیا از کسانی هستی که دگمه ی آسانسور را بیش از یک بار فشار میدهند؟ آیا واقعاً معتقدی که با این کار تندتر می آید؟

اگر می توانستی به یک نوزاد پندی بدهی، چه می گفتی؟

21) ترجیح می دهی یک نابغه ی مغموم باشی یا یک ابله شاد؟

۲۲) چرا تو تویی؟

۲۳) آیا خودت همانی هستی که از دوستانت توقع داری برای تو باشند؟

۲۴) کدام یک بدتر است؟ اینکه یک دوست خوب از تو دور شود و یا دوری گزیدن از دوست خوبی که در کنار تو است؟

۲۵) بیشتر از همه در زندگی سپاسگزار چه هستی؟

۲۶) آیا ترجیح می دهی همه خاطرات گذشته ات را فراموش کنی یا اینکه دیگر قادر نباشی  خاطره ای را به ذهن بسپاری؟

۲۷) آیا ممکن است بدون تحقیق و بررسی به حقیقت دست یافت؟

۲۸) شادترین خاطره ی دوران بچگیت چه بود؟ چرا برایت خیلی خاص بود؟

۲۹) آخرین باری که در ۵ سال پیش خیلی عصبانی بوده ای را به خاطر میاوری؟ آیا هنوز موضوع همانقدر برایت مهم است؟

۳۰) آیا هیچ کدام از ترس های بزرگت تا بحال به حقیقت پیوسته؟

شادترین خاطره ی دوران بچگیت چه بود؟ چرا برایت خیلی خاص بود؟

31) در سال های اخیر کی پرشور و سرزنده بوده ای؟

۳۲) اگر الان نه پس کی؟

۳۳) اگر به دستش نیاوری چه چیزی از دست می دهی؟

۳۴) آیا تا بحال با کسی قدم زده ای که هیچ حرفی نزده باشد ولی تو احساس کنی که بهترین هم صحبتت بوده است؟

۳۵) چرا دین هایی که مدعی عشق و دوستی اند تا این حد جنگ افروزند؟

۳۶) آخرین باری که چشم بسته در نور اعتقادی راسخ قدم به تاریکی مطلق گذاشته ای کی بوده؟

۳۷) اگر همین الان یک میلیارد تومان در بانک برنده شوی آیا دست از کار می کشی؟

۳۸) آیا ترجیح می دهی کار کمتری داشتی یا کار زیادی که از انجامش لذت میبری؟

۳۹) آیا تابحال شده است فکر کنی که روزی مثل امروز را بارها تجربه کرده ای؟

۴۰) آیا می توان بدون تردید گفت چه چیز خیر و چه چیز شر است؟

41) اگر خبر داشتی یکی از آشنایانت فردا می میرد امروز به ملاقات چه کسی می رفتی؟

۴۲) آیا حاضری ۱۰ سال از عمرت را بدهی و در عوض بسیار جذاب یا معروف شوی؟

۴۳) فرق بین زنده بودن و زندگی کردن چیست؟

۴۴) کی می خواهی حسابگری را تمام کنی و بدون فکر کردن به خطرات و مواهب امور آنچه درست است را انجام دهی؟

۴۵) اگر از اشتباهاتت درس می گیری پس چرا از اشتباه ها می ترسی؟

۴۶) چه کاری را متفاوت انجام می دادی اگر می دانستی که هیچ کس تو را نخواهد دید؟

۴۷) آخرین بار کی به صدای نفَست گوش داده ای؟

۴۸) عاشق چه هستی؟ آخرین باری که در عمل بی مهابا آن را نشان دادی کی بود؟

۴۹) آیا ۵ سال دیگر به یاد خواهی داشت دیروز یا امروز چه کرده ای؟

۵۰) هم اکنون تصمیمات، اتخاذ خواهند شد! سئوال این است: خودت تصمیم می گیری یا آن را به دیگران می سپاری؟

آخرین بار کی به صدای نفَست گوش داده ای؟

 تمرینات تمرکزی برای تمرین ذهن

تمرینات تمرکز ذهن شما را باز می کند و توانایی تمرکزتان را افزایش می دهد. اول مقاله را بخوانید سپس مستقیم به سمت تمرین تمرکز بروید که باعث تقویت قدرت تمرکزتان می شود.

قدرت تمرکز- تمرین تمرکز

تقویت تمرکز به تمرین احتیاج دارد. مانند هر چیز دیگری در این جهان.
آیا شما به باشگاه ورزشی می روید؟ اگر بله، چند روز در هفته؟ و هر با چه مدتی؟
آیا تا به حال یک زبان خارجی خوانده اید؟ اگر بله برای چه مدتی تمرین کرده اید تا بتوانید دانش اولیه ی آن زبان را بدست بیاورید؟
دقیقا باید همین کار را برای قدرت تمرکزتان انجام دهید شما نیاز دارید که تمرین کنید و فقط تمرین کنید . فقط 10 دقیق تمرین تمرکز در روز نیز کافی ست.
ذهن شما نظم و انظباط را دوست ندارد و در برابر تلاش شما برای نظم مقاومت می کند و او آزاد بودن را بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارد و به شما اجازه نخواهد داد تا بر آن ریاست کنید . او شما را مجبور می کند تا تمریناتتان را فراموش کنید. شما را وسوسه می کند تا انجام آنها را به تعویق بیندازید و باعث می شود تا شما احساس تنبلی کنید. او حقه های بسیاری را بکار می گیرد تا تلاش شما را به چیز دیگری معطوف کند.

انتخاب با شماست : ذهنتان بر شما ریاست کند و یا شما بر او
در زیر چند تمرین تمرکز بسیار ساده خواهید خواند . با این تمرینات ساده شما قادر خواهید بود که ذهنتان را پرورش دهید و بر آن غالب شوید و آن را در سمت درست قرار دهید (منظورم برده ی خود است و نه رئیس خود).
شما نه ذهنتان هستید و نه افکاری که از ذهنتان می گذرد . اگر چه ممکن است این موضوع را سخت بپزیرید ولی : شما ذهنتان نیستید و ذهن شما همان خود واقعی شما نیست.
بلکه فقط ابزاری ست که شما از آن استفاده می کنید . یک وسیله است که بسیار ارزشمند است.
باید به آن آموزش دهید که از شما اطاعت کند.

اکثر مردم بر این باورند که آنها همان ذهنشان هستند و به اشتباه فکر می کنند که کنترل ذهن به معنی عقب نگه داشتن افکاریست که می بایست آزاد باشد. آنها فکر می کنند که کنترل ذهن طبیعی نیست و یک نوع سرکوب است.
این اعتقاد درست نیست.
اثبات اینکه شما ذهنتان نیستید از تمرین می آید. در تئوری این نظر را بپذیرید و بزودی بعد از اینکه کنترلتان بر افکارتان رشد یافت متوجه می شوید که این یک حقیقت است . در واقعیت ، شما ، شمای واقعی کسی ست که بر ذهنش ریاست می کند.

اندرزهایی برای تمرین تمرکز:
جایی را پیدا کنید که بتوانید تنها و راحت باشید اگر دوست داشتید می توانید 4 زانو بر روی زمین بنشینید اما اکثر مردم راحت اند که بر روی صندلی بنشینند. لطفا با ستون فقرات راست( عمودی) بنشینید. چند نفس آرام و عمیق بکشید و سپس با هدایت توجهتان به جز به جز بدنتان ، آن را ریلکس کنید. از سر تا پا.
هر کدام از تمرینات زیر را برای 10 دقیقه انجام دهید و بعد از چند هفته تمرین آن را به 15 دقیقه افزایش دهید.

با اولین تمرین شروع کنید: هر روز آن را انجام دهید . تا وقتی که بتوانید آن را بدون هیچ فراموشی و یا حواس پرتی انجام دهید ( و بدون فکر کردن به چیز دیگری حداقل برای 3 دقیقه ی متوالی)
هر زمان که پریشان شدید و حواستان پرت شد از اول شروع کنید . تا وقتی که 10-15 دقیقه بگذرد. با خودتان صادق باشید و هنگامی  به مرحله بعد بروید که خودتان متقاعد شده باشید که تمرین را به درستی و با تمرکز کامل انجام داده اید.

ممکن است خسته کننده باشد . مثلا وقتی من به شما می گویم که فلان تمرین را برای تعداد مشخصی در روز انجام دهید 2 اتفاق ممکن است رخ دهد: اول اینکه اگر به تمرکز دلخواهتان در طول زمان تعیین شده نرسیدید ممکن است ناامید شوید.
و دوم اینکه ممکن است به مرحله بعدی بروید بدون اینکه مرحله ی قبلی را به درستی تمرین کرده باشید.

انجام درست تمرینات ممکن است روزها، هفته ها و بیشتر به طول انجامد . تمام تمرکزتان را به طور کامل بر روی تمریناتتان قرار دهید و به چیز دیگری فکر نکنید . هر زمان که متوجه شدید دارید به چیز دیگری فکر می کنید دوباره از اول شروع کنید. و هر زمان که احساس کردید ماهر شدید زمان تمرینتان را افزایش دهید و سپس به مرحله ی بعد بروید.
در شروع لازم نیست بیش از حد تلاش کنید ، تلاش نکنید که تمام تمرینات را یکجا انجام دهید. به آرامی پیش بروید بدون افراط و تشدید فشار بر مغزتان.

اگر برایتان خیلی سخت بود و حواستان مرتب پرت می شد و دائما به چیزهای دیگری فکر می کردید مایوس نشوید. هر کسی با این سختی ها روبه رو می شود. اگر شما پافشاری کنید و هرگز رها نکنید به رغم سختیها و مشکلات بالاخره تاج موفقیت را بر سرتان خواهید گذاشت .
به یاد داشته باشید حتی افراد با تمرکز قدرتمند نیز باید ذهنشان را تمرین دهند.

اصلا مهم نیست اگر اکنون تمرکزتان ضعیف است . می توانید آن را پرورش دهید و مانند هر توانایی دیگری آن را قدرتمند سازید.

از طریق تکرار و تمرین به زودی به این نتیجه خواهید رسید که در هر زمان و در هر مکان می توانید تمرکز کنید. اصلا مهم نیست که شما کجا هستید . در هر موقعیتی شما قادر خواهید بود بر روی ذهنتان فوکوس کنید.

و اما حالا تمرینات:

تمرین اول:
یک کتاب بردارید. هر کتابی باشد اهمیتی ندارد. تعداد کلمات در هر پاراگراف را بشمارید. سپس آنها را دوباره بشمارید . مطمئن شوید که آنها را درست شمرده اید . بعد از مدتی کوتاه این کار را با دو پاراگراف انجام دهید . و سپس تعداد کلمات در کل صفحه را.
کلمات را با ذهنتان و فقط با چشمتان بشمارید و بدون گذاشتن انگشت زیر هر کلمه.

تمرین دوم:
از 100 تا 1 را به صورت برعکس در ذهنتان بشمارید.

تمرین سوم:
از 100 تا 1 را به صورت برعکس در ذهنتان بشمارید و از هر 3 عدد بپرید. اینگونه:
100-97-94-

تمرین چهارم:یک کلمه الهام بخش را انتخاب کنید و یا یک صدای ساده.
و به آرامی آن را در ذهنتان برای 5 دقیقه تکرار کنید . وقتی توانستید روی آن تمرکز کنید تلاش کنید این کار را برای 10 دقیقه انجام دهید. با تمرکز کامل و بدون هیچ وقفه و افکار پراکنده ایی.

تمرین پنجم:
یک میوه را در دستتان بگیرید . مثلا یک سیب و یا پرتقال و یا موز. تمامی قسمتهای آن را بررسی کنید و همزمان، با تمام توجهتان بر روی آن فوکوس کنید.
به خودتان اجازه ندهید که با افکار بی ربط تمرکزتان از دست برود افکاری مانند اینکه میوه را از کجا خریده اید،چگونه و در کجا این میوه می روید،خواص غذایی آن چیست و ...
آرام باقی بمانید. افکار مزاحم را نادیده بگیرید و نشان دهید هیچ علاقه ایی به این افکار ندارید.
فقط به میوه نگاه کنید . با تمام توجهتان. بدون فکر به چیز دیگری.بر روی آن فوکوس کنید.
اندازه، بو و مزه اش را بررسی کنید و حسی که وقتی آن را لمس می کنید به شما دست می دهد.

تمرین ششم:
مانند تمرین 5 است . اما این با شما به جای اینکه میوه را در دست بگیرید فقط آن را تصور کنید.
با نگاه کردن فقط برای 2 دقیقه شروع کنید.سپس چشمانتان را ببندید و تلاش کنید که بو و مزه آن را حس کنید و در تصوراتتان سیب را لمس کنید . تلاش کنید که تصویری واضح و عالی را در ذهنتان پیاده سازی کنید . اگر تصویر شما شفاف نیست چشمانتان را باز کنید و به میوه نگاه کنید و دوباره ببندید و تمرین را ادامه دهید.

تمرین هفتم:
یک شی کوچک مانند قاشق، چنگال و یا یک لیوان را بردارید . رویش تمرکز کنید . آن شی را از تمام جهات بررسی کنید . بدون هیچ تصور سازی و بدون هیچ کلمه ایی در ذهنتان . فقط آن را تماشا کنید . بدون هیچ کلمه ایی در ذهنتان.

تمرین هشتم:
بعد از اینکه در تمرینات بالا حرفه ایی شدید این تمرین را امتحان کنید:
روی یک تکه کاغذ یک مثلث یا دایره و یا مربع بکشید و با تمام توجهتان روی آن تمرکز کنید.اکنون فقط چیزی که کشیده اید برای شما وجود دارد . بدون هیچ فکری که مرتبط به آن باشد. تمام توجهتان را به آن معطوف کنید .بدون هیچ فکری راجع به آن.

تمرین نهم:
مانند تمرین هشت . این بار آن شکل را با چشمان بسته تصور کنید. مانند قبل.
اگر شکل آن را فراموش کردید چشمانتان را باز کنید و برای لحظاتی به شکل نگاه کنید و دوباره ببندید.

تمرین دهم:
مانند تمرین نهم این بار با چشمان باز.

تمرین یازدهم:
تمرین کنید که حداقل برای 5 دقیقه بدون هیچ فکری باشید . این کار را وقتی انجام دهید که تمامی مراحل بالا را با موفقیت انجام داده باشید. اگر شما تمرینات بالا را به درستی انجام داده باشید اعتماد به نفس بدست خواهید آورد و نیز قدرت درونیتان افزایش پیدا خواهد کرد. قادر خواهید بود که به راحتی از عهده ی هر کاری برآیید و با جهان بیرونتان ارتباط موثر داشته باشید.احساس می کنید یک فرم جدیدی از خودآگاهی در شما رشد پیدا کرده است. و برای شما آرامش ذهن به ارمغان می آورد. در ابتدا شما برای لحظات کوتاهی آن را حس خواهید کرد اما بر اثر تمرین و گذشت زمان رشد پیدا خواهد کرد و کاملا شما را احاطه خواهد کرد. و قادر خواهید بود هر زمان که بخواهید ذهنتان را احاطه کنید.
بعد از اینکه قدرت تمرکزتان قویتر شد طرز برخورد، رفتار و حالات شما هم نسبت به خوادث و مردم تغییر پیدا خواهد کرد. و چیزهای زیادی را در مورد ذهنتان کشف خواهید کرد . اینکه چطور عمل می کند و اینکه چطور استفاده بهینه از آن داشته باشید.