قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

اهمیت مساله مهدویت مثل اهمیت نبوت است چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است که همه انبیا برای آن آمده اند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیت هایی که خدای متعال در انسان قرار داده دوران ظهور دوران جامعه توحیدی است دوران حاکمیت توحید است دوران حاکمیت حقیقی دین دوران استقرار عدل است به معنای کامل و جامع این کلمه انبیا برای این آمدند

"جستجو در مطالب ویلاگ "

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سایت های کاریابی و کارآفرینی

آغازی بر قانون جذب

چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۵۸ ب.ظ

قانون جذب یا راز کائنات امروزه توسط نویسندگان و سخنرانان در سراسر دنیا تبلیغ می شه و به هرشکلی تلاش بر اینه که این باور را در ذهن مردم حک کنن:« توجه و تمرکزتان بر روی هر خواسته یا اتفاقی باشد، خوب یا بد، از آن شماست!» و در بیان این موضوع تا آنجا پیش می روند که « فکر می توند جسم یا ماده را بیافریند!»

در کتاب راز آمده است:

«افکار و اندیشه ها قدرتی دارند که می توانند اشیاء و پدیده های جهان واقعی را بسازند و جذب کنند. تو همه چیز را به طرف خودت جذب می کنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار می شوی و اجتماعی که در آن زندگی می کنی. مثل آهن ربا همه اینها را به طرف خودت جذب می کنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق می افتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.

تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها می دهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازه کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت. یکی از نظریه پردازان راز می گوید: من هیچ قانونی را نمی شناسم که بگوید این کار سی دقیقه، سه روز یا سی روز وقت می برد. بیشتر بستگی به این دارد که تو چقدر با هستی هماهنگ شوی. »

افراد معتقد به این قانون برای اثبات ادعاهای خود مباحث جالبی طرح می کنند و برای بیشتر آن ها پشتوانه های علمی از فیزیک نوین بیان می کنند.به عنوان مثال وجود دنیا های موازی، هاله،ارتعاشی بودن هستی و همچنین بهره گیری از نظریاتی مانند ناوالیسم و اکولوژی. از طرف دیگر می دانیم بیان جذب برآمده ازعلوم کهن وسحر و جادوست...اینکه هرچه را تصور کنی بدست می آوری بیشتر شبیه توهم تبدیل مس به طلاست که دیدیم نشد!

اما با این وجود چیزی را که ما «قانون جاذبه» می نامیم تاکنون بر زندگی خیلی ها تاثیر مثبت گذاشته است. افراد زیادی هستند که زندگی و خوشبختی خود را مدیون به کارگیری این قانون می دانند. این موضوع خود دلیل بر وجود نکاتی ظریف در فهم و به کارگیری قوانین حاکم بر عالم هستی است. خداوندی که مختار بودن را به انسان عطا کرد بستر مناسب برای تحقق آن را نیز در تقدیرات خود لحاظ داشته است به گونه ای که اگر انسانی بخواهد و اراده کند و در جهت رسیدن به خواسته ی خود تقلا و تلاش نماید به یقین به هدف خواهد رسید. و به راستی که

«ادعونی استجب لکم »

در پست های بعدی با نگاهی متفاوت به معرفی قانون جذب و ابعاد مختلف اون می پردازیم و سعی می کنیم پاسخی برای این پرسش ها پیدا کنیم.

جذبی که بر زندگی مردم تاثیر مثبت گذاشته است چیست؟

چه مبنای علمی برای قانون جاذبه وجود داره؟

آیا این موضوع با تعالیم دینی هم خوانی دارد؟

پیامدهای مثبت و منفی باور کردن چیزی با عنوان جذب چه می تواند باشد؟

چگونه جذب را در زندگی به کار بگیریم؟

ناگفته در بیان قانون جذب کدامند؟

-----------------------------------------------

تقدیرات الهی...

خداوند انسان را در بهترین صورت و نظام آفریده است ( سوره ی تین آیه ی4) و در آفرینش او خود را احسن الخالقین نامیده است. انسان جانشین خدا بر روی زمین است و مقام او در نزد خدا از فرشتگان هم بالاتر است (که خدا دستور سجده بر آدم را داد) بنابراین در توانایی هایی که خداوند در وجود انسان قرار داده است شکی نیست. یکی از این توانایی ها قدرت دست یافتن به خواسته ها و اهداف است. این تنها انسان است که در طول زندگی خود اهداف متفاوتی تعیین می کند و به عبارت دیگر توان انتخاب کردن دارد.

خداوند ابزارهای زیادی در اختیار انسان گذاشته است تا بتواند به اهدافی که تعیین کرده است دست یابد. یکی از این ابزارها همان «قانون جذب» است!

البته ما با این موضوع که فکر می تواند به جسم تبدیل شود یا اگر شما یک مرسدس بنز بخواهید از دنیای موازی کنار- دست شما بیرون می پرد! کاری نداریم. مسئله ی مهم « توجه و تمرکز بر روی اهداف تعیین شده است» همه می دانیم که تمرکز کردن بر روی یک هدف اولین و ساده ترین شرط رسیدن به آن است.

خداوند می فرماید ادعونی استجب لکم. بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. وقتی انسانی با تمام وجودش چیزی را طلب می کند خداوند می فرماید:

آن را در پاشنه ی در خانه ات گذاشتم!

حالا نوبت ماست که تاآنجا برویم! در نظام قضا و قدر الهی چنین است که انسان باشناخت هرچه بیشتر تقدیرات می تواند طبیعت( به قول قانون جذبی ها، کائنات) را هرچه بیشتر تحت اراده ی خود در آورد.

در آیه ی 20 سوره ی لقمان دقت کنید:

أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ

آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده، و نعمتهاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏کنند!

خداوند درآیات دیگری نیز بر مسخر بودن آفریده ها مثل دریا و...توسط انسان اشاره می کند. از این آیات می توانیم نتیجه بگیریم که طبیعت تحت اراده ی انسان در آمده است تا بتوانیم از آن استفاده کرده و نیازهای خود را برطرف سازیم.

اگر برخی از ابعاد بیان شده درباره ی قانون جذب را درنظر نگیریم می توانیم ادعا کنیم قانون جذب درست مثل بیل و کلنگ ابزاری است برای بهره گیری از طبیعت، و شاید بیشتر، طبیعت درونی خودمان.

--------------------

از خدا بخواهیم یا از کائنات؟

دربیان قانون جذب همیشه به خواستن از کائنات تاکید می شود. انگار که عالم هستی دست به سینه در برابر انسان ایستاده است تا او ماشین بخواهد! یا مثلا ویلا بخواهد! و بعد بنا به میزان ایمانی که فرد به جذبش دارد دیر یا زود خواسته اش براورده می شود و شاید هم به این بهانه که تمام احساسش درگیر نبوده است هرگز به خواسته اش نرسد!

تا آنجا که یادم است زمانی که حرفی از جذب نبود هرکس اگر خواسته ای داشت به درگاه خدا پناه می برد و تنها از او می خواست اما امروز بت جدیدی توسط بشر ساخته شده که دیگر مانند بت های عرب جاهلی از جنس سنگ و چوب نیست از جنس فکر است، از جنس علم است و بیشتر قسمت هایش از جنس خرافه.

امروزه ما دید دیگری به جهان هستی داریم. اگر زندگی الان خودمان را با زندگی مردمان هزار سال پیش مقایسه کنیم متوجه می شویم که در آینده نیز شیوه ی زندگی و دانسته های ما ازعالم هستی قطعا تغییر خواهد کرد ثانیا در این جهان چه موجودی پیچیده تر از انسان؟! قدرت فکر و ذهن بشر همیشه جای سوال و تحقیق دارد. هر چه قدر هم که بگوییم می دانیم باز نکات مبهم زیادی وجود دارد و این موضوع که اگر کسی دائما به اتفاقات ناخوشایند فکر کند همان نصیبش می شود درست است! و کسانی که خوبی ها را به ذهن راه می دهند همان را بدست می آورند.

اعتقاد به قانون جذب و درخواست کردن از خداوند هیچ گونه منافاتی با هم ندارند و در سلسله عوامل طولی، جذب ( منظور ما از جذب این است که شما بر روی چیزی تمرکز دارید و بعد به آن خواسته یا هدف دست می یابید و شاید از راهی که هیچ گاه تصورش را هم نمی کردید) یکی از تقدیرات الهی است که در اختیار بشر قرار داده شده است لذا تشکر کردن از قانون جذب یا کائنات به جای خدا درست مانند آن است که یکی شیشه ی شربتش را ببوسد و بگوید شفا از توست! درست است که طبق تقدیر خدای حکیم این فرد هم با آن شربت معده دردش درمان می شود اما

فردا های دیگری هنوز در این دنیا خواهد بود و هزار اتفاق دیگر!

مرگی هست و رستاخیزی و آخرتی!

ممکن است برایتان سوال باشد که این همه آدم از جذب یا از کائنات می خواهند و نتیجه هم می گیرند بدون هیچ مشکلی! خب این موضوع به نظام قضا و قدر الهی باز می گردد.

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ أُوْلَئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُم مِّنَ الْکِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ

رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ



چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى‏بندند، یا آیات او را تکذیب مى کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدر شده (از نعمتها و مواهب این جهان) مى‏برند; تا زمانى که فرستادگان ما (فرشتگان قبض ارواح) به سراغشان روند و جانشان را بگیرند; از آنها مى‏پرسند: «کجایند معبودهایى که غیر از خدا مى‏خواندید؟! (چرا به یارى شما نمى‏آیند؟!)» مى‏گویند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضد خود گواهى مى‏دهند که کافر بودند!

--------------------

درستی های قانون جذب (قسمت دوم)

دومین مورد درستی قانون جذب در مقدورات جسمی است

به لاغری فکر کردن و خود را با اندام مناسب تصور کردن بسیار موثر است، صد البته که تنها عامل نیست. بسیاری از بیماری ها به تصور و خیالات ما مربوط هستند، کسی که فکر کند سر درد دارد، به زودی سیستم عصبی او تجربه درد را برایش ایجاد خواهد کرد. و کسی که خود را تن درست و نیرومند می بیند، درست دیده است. از این رو امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ بدنی با نیت و اراده قوی، ناتوان نمی شود. (میزان الحکمه ح20949) و از سوی دیگر بر شکایت نکردن از دردها و ناله و شیون سر ندادن تأکید شده است. خداوند فرمود: کسی که سه روز بیماری را تحمل کند و به کسی شکایت و شیون نکند، گوشتی بهتر از گوشتش و خونی بهتر از خونش جایگزین می شود. اگر سلامتی یابد در حالی سالم می شود که گناهی بر او نمانده و اگر بمیرد به سوی رحمت من می آید. (میزان الحمه ح 18786) در مقابل بی تابی کردن در بیماری ها یا سایر مشکلات در واقع رنج انسان را بیشتر می کند. (غررالحکم ح1562غ1198) در این روایات سامان دهی به افکار و احساسات برای درمان و بهبودی هدف گرفته شده اما بر ارزش های اخلاقی نیز تأکید شده است. صبر، تسلیم خداوند بودن و ایمان به او بیش از افکار مثبت و احساسات خوب مورد توجه بوده و اساساً افکار و احساسات بر اساس ارزش های انسانی و اخلاقی طراحی شده است و چه بسا احساساتی که از این ارزش ها برنیامده باشد، تأثیر کمتری بگذارد.

سوم، در تصور و احساس دیگران نسبت به خودمان و تا حدودی فراتر از آن نیز می توانیم از قانون جذب استفاده کنیم، کسی که خود را محبوب و دوست داشتنی می داند، البته در صورتی که کبر و غرور نداشته باشد، دوست داشتنی خواهد شد، کسی که خود را زشت یا زیبا تصور می کند، همانگونه به نظر می رسد. مثال فراتر اینکه فردی که شاد است، ممکن است دیگران را شاداب کند و یا برعکس. لذا در دعای هنگام نگریستن در آینه اینطور می خوانیم: خداوندا همانطور که چهره مرا زیبا آفریدی اخلاق و منش ام را نیز زیبا بگردان. این دعا بهترین تلقین خودپذیری و اصلاح افکار برای درک زیبایی آفریده خداست.

چهارمین صورت کارآمدی قانون جذب تأثیر بر احساس و برخی از رفتارهای حیوانات است. تصور آرامش و احساس امنیت برای حیواناتی که نزدیک ما هستند، موجب می شود که در کنار ما احساس امنیت کنند. در اینجا فرقی میان تمساح و یک گنجشک نیست. همچنین اضطراب شما آنها را نیز نگران و آشفته می کند. از این رو در روایات بسیاری به ما توصیه شده است که با حیوانات آرام و مهربان باشیم، بی جهت آنها را آزار ندهیم و شکار نکنیم. (میزان الحکمه باب حقوق الحیوان با 23 حدیث)

پنجم، از دیگر درستی های قانون جذب تأثیر بسیاری از افکار منفی است، براستی اگر کسی فکر کند که نمی تواند کسب و کار خوبی داشته باشد، با شکست اقتصادی روبرو خواهد شد، کسی که فکر کند، بیمار است، بیمار خواهد شد، کسی که گمان کند، دوستان و نزدیکانش او را رها خواهند کرد، طوری رفتار می کند، که به همین نتیجه می رسد. این امور در ادبیات دینی با عنوان وسوسه شناخته می شوند و نه فکر. وسوسه ها از سوی شیطان است و به صورت معمولاً ناامیدی و ترس (آل عمران/157)، دشمنی و جدایی (مائده/91)، بی تابی(اعراف/176) و ناکامی (قرقان/29) در دل های ضعیف افکنده می شود. توصیه روایات این است که در این موارد نگذارید رنگار وسوسه ها به فکرتان بنشیند (نهج البلاغه خ91) و آن را بر ذهن و زبان جاری نسازید. (کنز العمال ح1709)

تمام این موارد درست به اموری محدود می شود که فکر از طریق سیستم اعصاب، احساسات، رفتارها و گفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهد و نتیجه طبیعی آن را محقق می کند. همچنین نیروی فکر می تواند با نمودهای احساسی و رفتاری و گفتاری فرد، روی احساس، رفتار و گفتار سایر افراد نیز تأثیر بگذارد.

-------------------

جذب می کنیم یا پیش بینی؟

در قانون جذب رسم بر این است که می گویند اگر شما به حادثه یا پیشامدی فکر کنید و جزئیات آن را در ذهنتان مجسم کنید به طور خودکار آن اتفاق را به زندگی خود وارد می کنید اما مسئله اینجاست که در بیشتر موارد ما وقت زیادی صرف تجسم حادثه نمی کنیم و بیشتر به نظر می آید که ما وقوع آن حادثه را پیش بینی کرده ایم!

مثلا خود من دیشب موقع خاموش کردن سیستم به فکرم اومد که نکنه سیستم شات دان نشه؟!! در واقع حسی به من می گفت که تا شات دان کامل سیستم منتظر بمونم اما از بس خوابم می اومد رها کردمو...

صبح وقتی وارد اتاقم شدم از تعجب داشتم شاخ در می آوردم! Shutting down

اینکه دلیل فنی این مشکل چیست به کنار. این سوال برام پیش اومد که: من جذب کردم یا پیش گویی؟

راننده آیت الله بهاءالدینی می گوید: یک روز برای رفتن به خارج شهر حرکت کردیم. وقتی آقا در ماشین نشست، برخلاف همیشه که خوش وبش می کرد، ساکت و آرام بود. کمی که جلو رفتیم به من پولی دادند تا در صندوق صدقات بیندازم. به راهمان ادامه دادیم تا از یک سه راهی بزرگ گذشتیم. در آنجا بود که آقا نفس عمیقی کشیدند و مثل همیشه شدند. از ایشان پرسیدم که چرا در ابتدا حالت دیگری داشتید. ایشان فرمودند که وقتی داخل ماشین نشستم دیدم که سر این سه راه با یک ماشین سنگین تصادف خطرناکی می کنیم. و چون استغفار دفع بلامی کند شروع به استغفار کردم، بعد یادم آمد که صدقه هم خوب است. و بالاخره این کارها موثر شد و خطر برطرف گردید.

به نظر می رسد این روشن بینی ها را تقریباً همه در اندازه ها و صورت های گوناگون در خواب یا بیداری تجربه کرده ایم و بنابراین همه چیز به جذب مربوط نمی شود! راز دو بعد مختلف دارد:

تجسم و تفکر و صرف انرژی بر روی یک موضوع می تواند به طور طبیعی ما را به سمت آن حادثه ( که بدون شک خودمان هم در آن شریک هستیم ) سوق بدهد

دوم روشن بینی و نیروی واقعیت است که قلب ها و ذهن های شفاف را بازمی کند می تواند وقوع حوادث رابه ما اطلاع دهد.

--------------------

کلام امام علی (ع) و بیان جذب

در نامه ی 31( نامه ی امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) ) در نهج البلاغه این چنین آمده است :

بدان خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه ی درخواست داده، و برآورده کردن آن را به عهده گرفته است . تو را دستور داده که از او بخواهی تا ببخشاید. درخواست رحمت کنی تا ببخشاید و خداوند میان تو و خودش کسی را نگذاشته است تا حجاب و فاصله پدید آورد. و از گنجینه های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمی تواند ببخشاید، مانند: عمر بیشتر، تندرستی بدن و گشایش در روزی. سپس خداوند کلیدهای گنجینه های خود را در دست تو گذاشته است که به تو اجازه ی دعا کردن داد، پس هرگاه خواستی می توانی با نیایش، درهای نعمت خدا را بگشایی، تا باران رحمت الهی بر تو ببارد. هرگز از تاخیر برآورده شدن نیاز، نا امید مباش، زیرا بخشش الهی به اندازه ی نیت است. گاه، در برآورده شدن نیاز دیرتر می گردد تا پاداش درخواست کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل تر شود، گاهی درخواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود، زیرا بهتر از آنچه خواستی یا در وقت مشخص به تو خواهد بخشید، یا برای بخشش بهتر از آنچه خواستی، درخواست برآورده نمی شود، چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه ی هلاکت دین تو خواهد بود، پس خواسته های تو، به گونه ای باشد که جمال و زیبایی تو را تامین و رنج و سختی را از تو دور کند، پس نه مال دنیا برای تو پایدار و نه تو برای مال دنیا خواهی ماند.

این چیزی که ما واقعا قانون جذب می دونیم. این اون چیزیه که ما بهش می گیم «ادعونی استجب لکم»

از چه کسی بخواهیم؟ از بی نیازی که بی منت می بخشد: خدا

چه بخواهیم؟ چیزی که جز او کسی نمی تواند به تو ببخشد. چیزی که ارزش خواستن دارد

نکته ی قابل توجه دیگه مسئله عدم برآورده شدن برخی خواسته ها ست که به زیبایی دلیلش در این نامه بیان شده است.

پس بخواهید از کسی که بهترین ها را برای شاهکار آفرینش خود می خواهد و تنها او را بپرستید و تنها از او یاری بجویید.

------------------

خدا زودتر دست به کار می شود!

این دو بیت از حافظ رو بخونید و راجع به پیامش فکر کنید

دوش بامن گفت پنهان کاردانی تیز هوش

وزشما پنهان نشاید کرد سرمی فروش

گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع

سخت می گیرد جهان برمردمان سخت کوش

همین طور که متوجه شدید در این دو بیت بیانی از قانون جذب آمده است به این شکل که اگر شما همیشه زندگی رو سخت بگیرید و شرایط روعلیه خودتون تصور کنید و ذهنیتتون این طور باشه که برای رسیدن به هر چیز همیشه این شما هستید که رنج و سختی بیشتری رو تحمل می کنید، همین طور هم خواهد شد!

زندگی و کار و تلاش گاهی سخت می شه اما بیشتر مواقع این ما هستیم که وضعیت رو دشوار و دشوار تر می کنیم. اگر شروع یک کار رو سخت تصور کنیم واقعا سخت خواهد شد. اگر همیشه این کلام امام علی (ع) رو تو شروع و پیگیری کارهامون به یاد داشته باشیم خواهید دید که زندگی ساده و شیرینه!

« در امور زندگی خود تفکر کن،آرام باش، توکل کن و سپس آستین ها را بالا بزن؛ خواهی دید که خداوند زودتر از تو دست به کار شده است»

--------------------

عجب شگفتی هایی...

پذیرفتن یا نپذیرفتن یک موضوع از طرف ما دلیلی بر رد یا صحت آن بحث یا نظریه نخواهد بود! همه ی ما در زندگی روزمره با اتفاقات جالبی روبه رو می شویم که گاهی واقعا ما را حیرت زده می کنند. از نمونه های ساده آن مثلا شخصی دلش غذای خاصی می خواهد و شب به میهمانی دعوت می شود و به غذای دلخواهش می رسد! با دوستان در حال صحبت هستید، موضوع بحث متوجه شخص خاصی می شود در این هنگام می بینید که او سر می رسد! چه حلال زاده؟! دلتان شور می زند که نکند برای آن دوستتان که در مسافرت به سر می برد اتفاق بدی بیفتد و بعد به شما تلفن می زند که مثلا پنچر کرده است! تصادفی به شخصی که فکر می کردید در خیابان برخورد می کنید یا یک تماس غیرمنتظره عایدتان می شود.

موارد جالب توجه تری نیز هستند مثلا خانمی گفته بود " روی کاغذ دیدم که چنین و چنان در اثر حمله ی قلبی مرده ام" از او پرسیدند: کدام کاغذ؟ و او گفته بود " نمی دانم کدام کاغذ اما آن را روی کاغذ دیدم" جستجو در روزنامه های مختلف ثابت کرد چنین مطلبی جایی درج نشده است و از طرف دیگر این فرد سابقه ی هیچ گونه حمله ی قلبی نداشته است اما سه روز بعد همان شخص در اثر سکته ی قلبی درگذشت و روزنامه ای درست همان داستانی را که آن خانم نقل کرده بود درباره ی مرگ او نوشت.

در جنگ جهانی اول دختری چهار ساله به مادرش می گوید " مادر؛ پدر مرده است، او در گودال افتاده است!" بعدا مشخص شد پدر آن دختر در اثر حمله ی شیمیایی به درون سرداب سقوط کرده است

مرد میان سالی درحال رانندگی ناگهان درد شدیدی در قفسه ی سینه اش حس می کند او که خیال می کرد دچار حمله ی قلبی شده است خودرو را متوقف می کند اما درد برطرف می شود. چند ساعت بعد می فهمد پسرش که در حال رانندگی بوده، جان باخته و قفسه ی سینه اش شکسته است.

این ها نمونه هایی از قدرت ذهن بشر است که به نظر می آید محدود به زمان و مکان نیست. چیز خارق العاده ای در وجود انسان هست که ورای جسم و ماده است. بنابراین لازم است خودمان را دارای رابطه ی بسیار گسترده تر با خدا ببینیم

البته مثال های یادشده بیشتر جنبه ی منفی داشتند اما در طول سال ها نمونه های فراوانی گزارش شده است که از نیروهای ناآشنا و در عین حال پشتیبان و حمایت کننده ی ما حکایت می کند. خالق ما این نیروها را برای انسان در این دنیا قرار داده است تا برای زندگی بهتر از آن ها استفاده کنیم. گرچه بدون شناخت علمی آن ها نیز تا به امروز از آن ها بهره برده ایم اما برای انسان بهره برداری واقعی زمانی صورت می گیرد که به شناخت کامل درباره ی آن موضوع برسد.

--------------------------

تشنه باش تا آبت دهم!

آب کم جو تشنگی آور بدست تا که جوشد آب از بالا و پست

وقتی انسانی با تمام وجود خود و از ته دل نیازمند به چیزی باشد و با همه ی احساسش آن را طلب کند به طور حتم خداوند آن را در اختیارش قرار خواهد اما در پاشنه ی درِ خانه اش! خداوند دوست ندارد شاهکار آفرینش خود را در ذلت و حقارت ببیند برای همین شرط اول برآورده کردن دعاها و خواسته ها، برداشته شدن اولین گام از طرف انسان است:

هر کس یک وجب به سوی من آید یک گام به سوی اوخواهم رفت و هرکس گامی به سوی من آید، دو گام به سویش برخواهم داشت و هر کس آهسته به سویم آید، شتابان به جانبش خواهم رفت.

قدرت اراده و انتخابی که خداوند به ما عطا کرده را باید به کار بگیریم تا جذب و روزی خداوند برما نازل شود. نیروی جاذبه ای ( منظور همان خواستن و رسیدن است) که در اختیار انسان است زمانی کار می کند که کارد به استخوان آدم بخورد! هیچ گزینه ی دیگری جز حرکت به سوی مسیری متعالی تر در برابر انسان نباشد. وقتی که شخصی در ناز و نعمت به سر می برد یا لااقل از شرایطی که در آن است کمال رضایت را دارد دیگر چه جای تغییر؟!( این شرایط می تواند بد باشد مثلا فرد در ذلت زندگی کند اما به این شرایط راضی باشد امری که امام حسین(ع) هرگز نپذیرفت) عامل تغییر و حرکت نیازمند بودن واقعی است هرگز نباید تصور کنیم غنی شده ایم زیرا که" الله هو غنی الحمید" تنها بی نیاز واقعی خداست.

در این میان عشق و محبت به خداست که برآورده شدن خواسته ها را تسریع می کند. این سه بیت از وحشی کرمانی است و به تاثیر محبت خدا در قدرت و تحرک فرد اشاره می کند:

الهی ســــــینه ای ده آتــــش افــــــروز در آن سینه دلی و آن دل همه سوز

کرامــــــــــت کــــــــن درونی درد پرورد دلی در وی، درون درد و برون درد

هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست دل افسرده غیر از آب و گل نیست

------------------------

جذب در باورها

باورهای ما پنجره‌ای هستند که ما از آن به دنیا نگاه می‌کنیم. آن‌ها تمام زمینه‌های زندگی‌مان را شکل می‌دهند.

اگر تصمیم بگیرید با نظر مثبت به زندگی نگاه کنید، دیدگاه شما خوش‌بینانه و قدرتمند می‌شود و طبق قانون جذب خیلی زود از این طرز برخورد با دنیای اطرافتان بهره می‌برید.

خودتان بهتر از هر کسی خودتان را می‌شناسید. مردی یک شب کلید خانه‌اش را گم کرده بود و نمی‌توانست وارد خانه شود. او بیرون منزل در نور چراغ کوچه دنبال کلیدش می‌گشت. کمی بعد همسایه‌اش او را دید و به کمک او آمد تا با هم کلید را پیدا کنند. اما بی‌فایده بود. پس از کلی جستجو همسایه از او پرسید: اگر تو کلید را در منزل گم کرده‌ای،‌ چرا در خیابان دنبال آن می‌گردی؟ مرد پاسخ داد: چون در خیابان نور بیشتر است!

حالا تصور کنید شما جهت و معنای زندگی را گم کرده‌اید. اگر از مردم بپرسید اهداف شما در زندگی چه باید باشد، درست مثل این است که در خیابان دنبال کلیدی بگردید که درخانه جا گذاشته‌اید. هیچ‌کس به شما نمی‌تواند بگوید چطور به زندگی‌تان معنا ببخشید.

روش دیگران به درد شما نمی‌خورد. شما باید درون خودتان را جستجو کنید. حتی اگر یک عمر برای یافتن پاسخ‌های خود جای دیگری را جستجو کرده‌اید، به محض اینکه به درون خودتان رجوع کنید، می‌بینید که پاسخ سوال‌های زندگی برای شما روشن می‌شود.

جذب تنها یک باور است باوری که با استفاده از آن می توانید طرز اندیشه ها و در نتیجه نوع رفتارهای خود را تغییر دهید

وقتی ذهن خود را روی آنچه درست تر است متمرکز می کنید خوشحال تر و شادتر می شوید و اعتماد به نفسی می یابید که با آنچه امروز مطلوب نیست برخورد مناسبی داشته باشید و به سمت ساختن دنیای خود حرکت کنید

« دنیا مزرعه ی آخرت است»

با باورها و اندیشه های درست دنیای خود را بسازید هیچ چیزی را باور نکنید مگر اینکه با عقل سلیمتان هم خوانی داشته باشد.

ونکته ی آخر: همواره درحال جذب بهترین باورها و استانداردها باشید.

----------------

به هرچه بگویم «باش» می شود

شاید ساده ترین و روان ترین بیان برای قانون جذب همین باشد:

«تمرکزکردن روی آن چیز باعث می شود که بلافاصله در بخشی از کاینات آن چیز واقعی شود!

این یعنی ما انسان ها در درونمان از یک قابلیتی برخورداریم به نام قدرت تبدیل فکر و نیت به اشیا و اتفاقای حقیقی و واقعی و فیزیکی!»

بسیاری از ما وقتی این تعریف را می بینیم شروع به مخالفت می کنیم و البته حق داریم! چه طور ممکن است صرفا توجه کردن به یک واقعه زمینه ی ایجاد آن باشد؟ چرا با اینکه ما در طی روز اتفاقات بدی در ذهن خلق می کنیم اما یک صدم آن ها نیز واقعی نمی شود؟ ما هم آرزوها و خواسته های زیادی داریم که شب و روز به آن ها فکر می کنیم اما هیچ کدام تحقق نمی یابند؟

با اینکه طبق قانون جذب پاسخ های زیادی برای این پرسش ها مطرح می شود اما بیشتر آن ها توان قانع کردن فرد را ندارند و از طرفی ما را به سمت این سوال سوق می دهند که

آیا میتوانیم بر قانون جذب خط بطلان بکشیم؟!

با این توصیفات نه! چون اگر فرد بمیرد و به خواسته اش نرسد دلیلی بر باطل بودن قانون جذب نیست! شاید او انرژی و احساس کمتری را درگیر کرده بود...

اما واقعیت چیز دیگریست. طی این صحبت ها از حضور یک نفر غافل شدیم. کسی که هیچ جنبش و نیرویی نیست مگر به عنایت او

پیامبر(ص) می فرماید خداوند فرزندان آدم را اینگونه ندا می دهد:

ای فرزند آدم

من به هرچه بگویم «باش» می شود

مرا در آن چه به تو امر کرده ام اطاعت کن

تا تو را چنان قرار دهم

که به هرچه بگویی « باش» بشود

بله! خدا به هرچه بگوید باش، می شود اما تو ای فرزند آدم تنها زمانی به اینجا میرسی که به بی نهایت تمسک کنی..

----------------

تاثیرات مثبت جذب

تا اینجا برخی از تاثیراتی که قانون جذب بر زندگی آدم ها می گذارد را بیان کردیم. در ادامه چند مورد از تاثیرات مثبت قانون جذب:

1.مواظبت دائمی از افکار و پندار: افرادی که وجود قانون جذب را حس کرده اند و می دانند که

ای برادر تو همه اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای

و انسان همان است که در طول روز بدان می اندیشد؛ همواره در تلاشند تا ذهن خود را روی آنچه درست است متمرکز کنند و تا میتوانند خود را از دلشوره های بی خود دور میکنند و قلب خود را پر از ایمان میکنند.

2.رویایی برای زیستن: در پست های قبلی درباره مضرات غرق شدن در آرزوهای پوچ مقالاتی ارائه کردیم. در اینجا به این نکته بسنده میکنیم که انسان در حد اعتدال نیازمند به آرزوها و رویاهاست. بدون امید به دست یافتن و رسیدن به رویایی شیرین زندگی لذتی نخواهد داشت. جذب اجازه میدهد بخواهید...

3. تو نیکی می کن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز

از هر دست بدهی از همان دست میگیری! وقتی خوبی میکنی خوبی میبینی...

4.بی توجهی به نواقص جسمی: معلولیت در این نگاه محدودیت نیست. هر انسانی میتواند به هرآنچه میخواهد برسد. حتی کسی که از مادرش فلج به دنیا آمده اگر قهرمان ورزش نشود خودش مسئول است

5. شخص معتقد به قانون جذب تنها نگاهش به بی نهایت است. به خدایی که بی منت می دهد، به او که دنیا و آخرت از آن اوست. به خاطر نداشتن پارتی در فلان اداره ناامید نمی شود او فقط از خدا میخواهد، رشوه هم نمی دهد چون می داند هر عمل زشتی بازتاب زشتی برایش خواهد داشت

6.آرامش و زیستن در حس فراوانی

در آینده موارد بیشتری از تاثیرات مثبت یا منفی جذب را طرح خواهیم کرد.

----------------

بیا درست فکر کنیم: قسمت اول

شناسایی خواسته ها

هر یک از ما روزانه خواسته هایی را مطرح می کنیم که بدون شک برای رسیدن به آن ها درحال تلاش و کوشش هستیم. اما همه به خوبی می دانیم که

انسان همان است که در طول روز بدان می اندیشد

تاثیر اندیشه ها و افکار بر روی رفتار انسان امری غیر قابل انکار است بنابراین هرکس به فراخور شرایطی که در آن قرار دارد باید بر افکار – و به نوعی احساسات- خود تسلط داشته باشد. این کنترل افکار در واقع همان به کارگیری قانون جذب است.

اولین نکته در مدیریت افکار، مدیریت و نظارت بر خواسته هاست! بله شاید مشکل از خواسته هایتان است که شما حس می کنید در زندگی روزمره آن چنان که باید نیستید.

مردم در شناسایی آن چه می خواهند چندان ماهر نیستند ولی در عوض در شناسایی آنچه نمی خواهند بسیار کارآمد هستند! ما هر روز درباره ی هزاران چیز که نمی خواهیم اظهار نظر میکنیم!

خدایا اصلا نمی خوام این مصیبت رو بر من نازل کنی!

نمی خوام دیر کنی

اصلا نمی خوام امروز به مدرسه برم

نمی خوام بدون دخالت من تصمیم بگیرن

...

به خودی خود این موضوع مخرب است ولی با اندکی تغییر می توانید از طریق چیزهایی که نمی خواهید به چیزایی که می خواهید برسید!

زمانی که جمله ای را بر زبان می آورید که شامل عبارات « نه، نمی، نـ » است در واقع در حال توجه کردن به آنچه نمی خواهید هستید

فقط کافیست از خودتان بپرسید: « خب، من چه می خواهم؟!»

مورد دیگر این که مردم شاید در دانستن آنچه که می خواهند مشکل دارند ولی خوب می دانند که چه می خواستند!

می خواستم الان خونه باشم نه بیرون زیر بارون

همیشه می خواستم خلبان بشم نه راننده تاکسی

می خواستم دانشگاه برم و ادامه تحصیل بدم نه اینکه...

خدا نخواست که من...

هدف ما از طرح این موضوع چیست؟

رسیدن به چیزهایی که میخواهیم از طریق آنچه نمی خواهیم! شما با این کار واژگان خود را تغییر میدهید. اگر دقت کرده باشید افراد سر زنده و موفق و شاد واژگان متفاوت و خاص خودشان را دارند و این موضوع کاملا علمی است چرا که

زبان، محفل اندیشه است

پیشنهاد می کنیم مطابق بحث امروز، لیستی برای اهداف و خواسته هایتان ترتیب دهید و درباره افکار، تصورات و خواسته های خود و صحیح و متعالی بودن آنها بیندیشید

بدانید:

لَا یحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا(النساء/148)

خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها را اظهار کند؛ مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.

--------------

بیا درست فکر کنیم ( قسمت دوم)

به خواسته هایتان توجه کنید

در این سری از پست ها قصد داریم یکی از روش های مطرح در جذب سنجیده و به عبارتی در تشخیص و پیگیری اهداف را معرفی کنیم.

وقتی شما خواسته ها و اهداف مادی و معنوی خود را شناختید باید شروع کنید به ارج نهادن و توجه کردن به آ نها. کافی نیست که شما فقط دوست داشته باشد فلان رفتار یا فلان ابزار را داشته باشید بلکه باید با تمام وجود بخواهید که به اهداف خود برسید. باید با اهداف خود زندگی کنید! در همه حال سعی کنید قدمی به سمت هدف بردارید.

نکته ای که برخی دوستان مطرح می کنند این است که: وقتی دائما به اهدافم فکر کنم دچار اضطراب و استرس میشم و نمی تونم عملکرد خوبی در زندگی داشته باشم و یا برعکس در رویاها غرق می شوم و...

بله! توجه کردن به اهداف هم راه و رسم خودش را دارد. شخصی را تصور کنید که می خواهد وزن بدنش را کم کند هر روز جلوی آینه می ایستد و درحالی که شکم خود را نظاره میکند نوشته ای که خود به آینه چسبانده را می خواند. نوشته ای به این مضمون: من یک بدن سالم و کاملا متناسب دارم!! در این شرایط همه چیز معکوس عمل میکند و در واقع فرد وارد دور منفی جذب می شود.

راه حل استفاده از جملاتی آرزویی و متعلق به زمان حال است. توجه کردن به هدفی در دسترس ما هستند که میتوانند انرژی بخش باشند. اهدافی غیرواقعی و ناملموس نه تنها کمکی نمی کنند بلکه برعکس ناامیدی و یاس به همراه خواهند داشت. سعی کنید از جملاتی مانند این نمونه ها استفاده کنید:

من در روند داشتن سلامتی ایده آل هستم

من هر روز در حال رشد و پیشرفت در تحصیل هستم یا در روند بهتر شدن وضعیت درسی خودم هستم

من در روند رشد تجاری هستم

من از فکر اینکه در رشته مورد علاقه ام پذیرفته شده ام هیجان زده میشم

عاشق این هستم که بدانم .....ایده آل من در حال شکل گیری است

و جملاتی که وقتی به زبان می آورید احساس شور و هیجان به شما بدهند نه یاس و ناامیدی!

میزان بزرگی اهداف مهم نیست مهم شیوه برخورد شما با اهداف است.

موفق باشید

----------------

بیا درست فکر کنیم (قسمت سوم)

اجازه دهید اتفاق بیفتد

ممکن است برخی از شما در گذشته اهداف و آرزوهایی داشته اید که فکر کردن به آن ها به شما شور و هیجان می دادند اما هرگز به هیچ کدام از آن اهداف نرسیدید.

اجازه دادن یعنی حضور نداشتن ارتعاش منفی(شک و تردید) شما باید با تمام وجودتان ایمان داشته باشید که خداوند پاداش سعی و تلاش هرکس را بی کم و کاست می دهد و ایمان داشته باشید که خدا خود فرموده است ادعونی استجب لکم. شک و تردید ها و دودلی ها سم مهلکی هستند که آرزوها و اهداف را می کشند! انگار که اصلا وجود نداشته اند.وقتی شما خواسته ای قوی داشته باشید و در مقابل شک و تردیدی بزرگ قلبتان را احاطه کرده باشد نباید انتظار داشته باشید که هر روز با عشق زندگی کنید با عشق به اینکه در این زندگی کاری هست که می خواهید و می توانید به بهترین شکل ممکن انجام دهید.

این تردیدها از باورهای محدود کننده ی خودمان سرچشمه می گیرد به این جمله دقت کنید:

من می خوام یک کتاب بنویسم ولی نمی توانم چون درجه ی دانشگاهی ندارم

ببینید وقتی شما برای نتوانستنهایتان دلیل می تراشید در واقع غیر مستقیم خواسته هایتان را پس می گیرید. و به عبارتی ان ها را نمی خواهید! در این دنیا برای اثبات هر چیزی به مقدار کافی دلیل وجود دارد این شما هستید که انتخاب می کنید

برای نتوانستن دلیل بیاورید یا برای توانستن در سخترین شرایط؟

انتخاب باشماست. یکی دیگر از اندیشه های کمک کننده این است که از خودتان بپرسید آیا قبل از من فرد دیگری توانسته این کار را انجام دهد؟ چند نفر در حال حاضر در حال انجام این کار هستند؟ حتی اگر یک نفر قبل از شما توانسته باشد دلیلی ندارد که شما نتوانید! اگر و تنها اگر با تمام وجود تلاش کنید.
امیدوارم این سری از آموزش ها مفید بوده باشند برای اطلاعات بیشتر هم می توانید به کتاب قانون جاذبه نوشته ی مایکل لوسیر مراجعه کنید

----------------

ارتعاش مثبت بفرستید!

هر طوری که با عالم و کاینات برخورد کنی همانطور جواب می گیری!

اگه به مباحث قانون جاذبه علاقه مند بوده باشید بارها این جمله را خوانده اید یا حتی از دوستانتان شنیده اید. تا به حال حس کردید چرا وقتی کار مهمی را شروع می کنید هر بلا بدبختی که هست به سر شما می آید؟! به عنوان مثال همه ی ازدواج ها و جشن ها واتفاقات ...درست می افتند سالی که شما کنکور می دهید! نکته همین جاست: وقتی شما یه کار را برای خود به قدری مهم و حیاتی تلقی می کنید که انگار پای مرگ و زندگیتان در میان است؛ بطور خودکار شروع می کنید به جذب اتفاقاتی که کار مورد نظر شما را به واقع مهم، حیاتی و فوری نشان دهد!

در فرهنگ ما جملات و ضرب المثل های زیادی به این موضوع اشاره داشته اند:

بخند تا دنیا به رویت بخندد!

مار از پونه بدش می آید ، در لانه اش سبز می شود!

کبوتر با کبوتر ، باز با باز - کند همجنس با همجنس پرواز

درخت از ریشه اش آب می خورد آدمیزاد از باطنش

دنیا و هستی از روی طبیعت و ذات خود برای کسانی که آن را سخت و پیچیده فرض می کنند سختی و پیچیدگی بیشتری فراهم می سازد و برای آنها که امورات را ساده و حل شدنی و قابل عبور فرض می کنند شرایطی ساده و فارغ از هر گونه پیچیدگی و سختی مهیا می سازد

» با تشکر از مهندس فرامرز کوثری(برداشتی بود از سخنرانی ایشان در باب قانون جذب)

-------



تمام قدرتی که رویای تو را به سوی تو جذب می کند، در درون خودت است!!!!
حقیقت ما قدرتمندتر از آن است که حتی بتوان تصورش را کرد
اگر اعتقاد داشته باشیم که در زندگیمان معجزه رخ می دهد حتما رخ میدهد و اگر اعتقاد داشته باشیم که محدودیت و کمبود است باز هم رخ میدهد.همه چیز بستگی به ایمان وباور ما دارد.آنچه که بنظر ما امکان پذیر است صورت حقیقت پیدا می کند و امکان پذیر می شود.آنتونی رابینز

  • بازرگان

قانون جذب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پخش زنده حرم