وظیفهی والدین در برابر ازدواج فرزندان
حدیث داریم که اگر دختر و پسر وقت ازدواجشان رسیده است، پدر طفره برود به بهانهی سربازی، خانهی مستقل نداری چه، اصلاً لازم نیست که هر کسی خانهی مستقل و شغل مستقل داشته باشد، این اگر هم زن... اگر پسر شما داماد هم نشود سر سفرهی شما است، دختر هم سر سفرهی پدرش است، بابا عقد بکنید، دختر خانهی پدرش باشد، پسر هم خانهی پدرش باشد، این خرجی ندارد. الان هم که ازدواج نکردهاند، او خانهی پدرش است، او هم خانهی پدرش است، منتها اینها در کوچه به حرام میافتند. خوب عقد کنید اگر بعد از انتخاب عاقلانه، بعد از انتخاب عاقلانه، گزینش دقیق، بررسیهای کامل، عقد کنید، دختر خانم فعلاً ما زن و شوهر هستیم، اما انگار زن و شوهر نیستیم. تو خانهی پدرت باش و من هم خانهی پدرم. گاهی هم اگر خواستیم باهم باشیم، باهم باشیم. رفاقتهایمان رفاقتهای حلالی باشد، من سربازیام تمام شود، تشکیل زندگی مستقل بدهیم. آخر ما یک چیزی را گیر میدهیم به یک چیزی! میگوییم ازدواج یعنی خانهی دربست، یعنی شغل، یعنی استقلال... استقلال نیست. عقد بشود، تشکیل زندگی بعد از اینکه اینها به خانه و زندگی رسیدند.
- ۹۳/۱۰/۲۷