قیمت اعضای بدن شما چقدر است؟
شاید تصور کنید پس از مرگ بدن شما هیچ ارزشی ندارد، اما بررسیهای انجام شده نشان میدهد که تجارت اعضای بدن انسان بازاری چند میلیارد دلاری دارد!
بدنهای افراد مرده همواره در پزشکی مورد استفاده قرار گرفته است. اما تقاضا برای اعضای بدن انسان طی دهههای اخیر بسیار بیشتر از عرضه آن بوده و به همین دلیل این تجارت به تجارتی زیرزمینی و کثیف تبدیل شده است. به طوری که افراد سودجو بدون اجازه اقدام به برداشت اعضای بدن و خرید و فروش آن در بازار میکنند.
در زیر با ارزش اقتصادی برخی از اعضای بدن انسان آشنا میشویم:
۱- ستون فقرات
از این عضو بدن عموما در آزمون ایمپلنتهای ارتوپدی توسط جراحان استفاده میشود. قیمت آن به ۹۰۰ دلار میرسد. جالب است بدانید که اگر کسی در آمریکا اقدام به تاسیس شرکتی به منظور فروش اعضای بدن برای مقاصد تحقیقاتی و آموزشی کند، هیچکس دقیقا بررسی نمیکند که آیا اعضای فروخته شده در این شرکت قانونی تهیه شدهاند یا خیر.
۲- دست، ساعد و شانه
قیمت دست و ساعد به ۳۸۵ و قیمت شانه به ۵۰۰ دلار میرسد. ساعد و دست عموما تمرینهای جراحی برای آموزش به جراحانی که قصد جراحیهای سنگین دارند، مورد استفاده قرار میگیرد. پیدا کردن این عضو معمولا راحت است. اگرچه پیدا کردن شانه نسبت به دست و ساعد دشوارتر است. چرا که جدا کردن این عضو از بدن سختتر است.
این اعضا همچنین برای تحقیقات ارتوپدی و تمرینهای جراحی مورد استفاده قرار میگیرند.
۳- قلب
قلب و دیگر ارگانهای درونی بدن عموما توسط جراحان برای مقاصد تمرینی و توسعه تکنیکهای جدید مورد استفاده قرار میگیرند. قیمت آن ۵۰۰ دلار است. بانک اعضا که توسط اداره کل داروی و غذای آمریکا ایجاد شده، جراحان را مطمئن میکند که عضوی که به دست آنها رسیده از راه قانونی به دست آمده است.
۴- قرنیه
هر جفت قرنیه نزدیک به شش هزار دلار قیمت دارد. این بافت شفاف در چشم اجازه میدهد تا انسان ببیند و بدون آن بینایی مفهومی ندارد. جراحت یا بیماری میتواند به تخریب قرنیه منجر شود.
۵- کلیه
قیمت کلیه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ دلار است. جراحان معمولا از کلیه و دیگر ارگانهای درونی بدن برای آموزش مهارتها و توسعهی تکنیکهای جدید استفاده میکنند.
۶- سر سالم و دست نخورده
قیمت این عضو حیاتی بدن به شش هزار دلار میرسد. سر معمولا توسط پزشکان تروما و جراحان پلاستیک برای تمرین تکنیکهای جدید مورد استفاده قرار میگیرد.
۷- مغز
این عضو عمدتا توسط جراحان مغز و اعصاب برای تمرین روشهای جدید حذف تومور و درمان صدمات مغزی استفاده میشود. قیمت آن ۶۰۰ دلار است.
۸- زانو
جراحان ارتوپدی از مفاصل زانو برای تمرین روشهای جراحی کمتر تهاجمی استفاده میکنند. قیمت هر زانو ۶۵۰ دلار است.
۹- تاندون
تاندونها عموما در جراحیهای ارتوپدی برای جایگزینی تاندون یا استخوانهای آسیب دیده توسط تروما، تومور و یا دیگر وضعیتها مورد استفاده قرار میگیرد. قیمت هر تاندون به هزار دلار میرسد.
مصاحبه با یک دلال اعضای بدن انسان که ماهی200میلیون تومان درآمد دارد
چون گروه خونی من خاص بود مشتریهای زیادی به من زنگ زدند و هرکدام قیمت بیشتری را میدادند. این موضوع، وسوسهام کرد تا یک کار سازمانیافته برای پیداکردن عضو برای افراد نیازمند پیوند اعضا، راه بیندازم» او بلافاصله پرسوجو و سپس اقداماتش را برای راهاندازی شغلی که به تعبیر خودش، «بازاریابی اعضای بدن انسان» است، آغاز میکند: «اول از خریدوفروش کلیه شروع کردم. نزدیک یکی از بیمارستانهای اطراف «ونک» پر است از آگهیهای فروش کلیه. یکروز کامل برای پیداکردن افراد و صحبتکردن با آنها گذاشتم و اطلاعات اولیه را پیدا کردم. مشکل اصلی پیداکردن مشتری بود که اکثر این افراد از شناسایی آنان، عاجز بودند ولی من در بازار، بزرگ شده بودم و راه و چاه کاسبی را بلد بودم.
ابتدا سعی کردم به فهرست افراد منتظر اهدای کلیه دسترسی پیدا کنم و بعد از یکماه این فهرست در اختیارم بود.» او تمایلی ندارد به نحوه پیداکردن این اسامی که به صورت معمول باید محرمانه باشد، اشارهای کند، اما اگر این قاعده کلی را بپذیریم که ظاهرا در کشور ما دستیابی به محرمانهها زیاد هم محال نیست، میتوان تصور کرد برای تهیه این فهرست، وقت و انرژی زیادی مصرف نکرده است.
2میلیون؛ سود اولین دلالی کلیه
سرانجام، پس از دوماه، اولین معامله خود را انجام میدهد در مورد این معامله که حرف میزند، برق احساس غرور را میتوان در چشمانش مشاهده کرد: «یک نفر بود که مدتها دنبال کلیه سالم گشته بود. معمولا اکثر افرادی که آگهی فروش اعضای بدن میدهند، معتاد هستند یا مشکلات دیگری دارند. بنابراین، اعتمادی به آگهیها نداشت. از طریقی به او وصل شدم. شانسی، شماره جوانی را داشتم که به خاطر تامین هزینه جراحی مادرش نیاز به پول داشت و حاضر بود سال 87 کلیهاش را شش میلیون تومان بفروشد. به خریدار که خیلی هم عجله داشت، قیمت را هشتمیلیون اعلام کردم و نهایتا معامله سر گرفت و دومیلیون شیرین، رفت جیبم.» دومیلیونتومان در آن سال رقم کمی نبود.
پس او بیشتر وسوسه میشود و فعالیتش را گسترش میدهد، هرچند با مشکلاتی هم مواجه میشود: «اوایل خیلی سرم کلاه میرفت؛ مثلا مدتها جهت پیداکردن خریدار برای یک کلیه سالم وقت میگذاشتم ولی وقتی میخواستم برای عمل آماده شود، فروشنده کلیه را فروخته بود یا چون برای انجام آزمایش خریدار و فروشنده باهم داخل آزمایشگاه میرفتند، دورم میزدند و چیزی دستم رو نمیگرفت. بعد از مدتی برای این مشکل، راهحلی یافتم. مقداری از مبلغ معامله را بهعنوان پیشپرداخت به فروشنده میدادم و با او قرارداد میبستم که اگر کلیه را بفروشد باید دوبرابر پیش پرداخت را به من بدهد. از آنطرف از خریدار هم مبلغی بهعنوان پیشخرید میگرفتم.» با ابتکارهایی که به خرج میدهد، بهسرعت کارش رونق میگیرد و از سال90 وارد خریدوفروش بقیه اعضای پیوندی هم میشود: «بعد از دوسال چند نفر را استخدام کردم تا دم در بیمارستانها پرسه بزنند و برایم مشتری پیدا کنند. یک روز یکی از آنها زنگ زد و گفت آقا کامبیز یک نفر قلب میخواد حاضره 50میلیون هم بده. اولش گفتم کسی قلب نمیفروشه که احمق! ولی بعدش یاد بیماران مرگ مغزی افتادم. یکبار، به جای فهرستی که از اسامی افراد منتظر دریافت کلیه خواسته بودم، فهرست بیماران منتظر پیوند کبد به دستم رسیده بود و وقتی از کسی که این فهرست رو برام آورده بود پرسیدم، گفته بود این اعضا رو معمولا بیمارستانها و بیماران از فوتیهای مرگمغزی تهیه میکنند. به همین خاطر بعد از اون چند نفر رو استخدام کردم تا راپورت بیماران مرگمغزی رو از بیمارستانها بهم برسونن و بعد از اون، وارد کار فروش بقیه اعضا هم شدم.» در حال حاضر، او معامله تمام اعضای پیوندی را انجام میدهد. کافی است شما به عضوی نیاز داشته باشید، به «آقا کامبیز» خبر دهید و سر قیمت با او به توافق برسید، مبلغ فاکتور را بپردازید تا مشکلتان در اسرع وقت، حل شود. او در مورد مشکلات کارش میگوید: «معمولا چون حراست بیمارستان به واسطههای من که اطراف بیمارستانها پرسه میزنند، مشکوک میشوند مجبورم هر ماه یا جاهاشون رو عوض کنم یا افراد جدید استخدام کنم. حتی یکبار هم خودم رو گرفتن و فعلا به قید وثیقه آزاد هستم. الان بیشتر ترجیح میدهم از روشهای کم ریسکی مثل یارگیری از داخل کادر بعضی بیمارستانها استفاده کنم.» چه مبلغی نصیب واسطههای کامبیز میشود؟ «اوایل پورسانتی حقوق میدادم ولی اکثرشون وقتی کاررو بلد میشدند بازم منو دور میزدند ولی الان ماهی دومیلیونتومان حقوق ثابت میدم. یک روانشناس هم استخدام کردم ماهی سه میلیون میدم تا با خانوادههای مرگ مغزیها صحبت کنه.»
سود 200میلیونی در یکماه
از او در مورد درآمد خودش میپرسم، با اکراه میگوید: «بستگی داره! گاهی ماهی صدمیلیون، گاهی 200میلیون، بستگی داره! ولی الان خیلیها منو میشناسن حتی بعضی از دکترها مریضهاشون رو به من معرفی میکنند به همین خاطر هر روز فهرست فروشنده و خریدارهام زیاد میشن.» ظاهرا رکود اقتصادی سالهای اخیر برای کامبیز خوشبیاری داشته و عده زیادی از مردم برای فروش اعضای بدن به نزد او میآیند. حالا وارد بحث اصلی گزارش میشود: «اعضای بدن قیمت نداره و معمولا من بر اساس مشتری قیمت تعیین میکنم ضمنا بعضی از گروههای خونی مثلB+ گرونتر هستند.» او پس از آن قیمتها را اعلام میکند که ارقام تا چند دقیقه دور سرم میچرخند، دلال محترم اینگونه قیمت میدهد «کلیه بین 25میلیون تا 70میلیونتومان، قلب 70تا 200میلیونتومان، ریه 12 تا 50میلیونتومان، کبد 30میلیونتومان، و لوزالمعده یا همان پانکراس 45میلیونتومان.» اگر سرانگشتی حساب کنیم حداقل یک بدن سالم 500میلیونی میارزد ولی جالبتر این است که یک دلال قیمت آن را تعیین میکند.
او در این زمینه میگوید: «بعد چهارسال کار کردن الان دیگه مثل دکتر تمام اجزای بدن رو میشناسم و اگر یک فرد را ببینم راحت میفهمم بدنش سالمه یا نه. از خریدار هم به خرج خودم یک چکاب کامل میگیرم تا مطمئن شم بدنش سالم است. البته من تو قرارداد مینویسم که اگر مشکلی پیش بیاد من پول رو پس نمیدم ولی بازم حوصله دردسر ندارم، برای همین سعی میکنم معمولا با دوتا دکتر متخصص درباره بیمار خریدار و همینطور فروشنده مشورت میکنم» قرارداد برای من جالب است، اصلا این کار قانونی است که قراردادش هم قانونی باشد؟
از او در مورد سود خالصی که پیشتر به آن اشاره کرده بود میپرسم و میگوید: «در حال حاضر 20نفر بازاریاب دارم. بچههای شرکت هم ششنفر هستند، حق مشاوره دکتر متخصص هم هست که ماهی حداقل 50میلیونتومان هزینههای پرداختی به افراد میشود و البته روانشناس و وکیل هم که هرازگاهی مجبور میشم عوضشون کنم و برای اینکه قفل دهنشون بسته بمونه مجبورم چند ده میلیونی بهشون بدم و بعدش هم هزینههای جاری که کلا نزدیک 70میلیونتومان این دفتر ماهانه خرج داره.» با این ارقام حداقل صدمیلیونتومان سود خالص ماهانه به جیب کامبیز میرود: «قبلا با هر خریداری کار میکردم ولی الان دنبال افراد پولدار هستم. بهعنوان مثال چند وقت پیش یک پیرمرد پولدار قلبش با باتری کار میکرد و دنبال یک قلب سالم بود.
یک مرگ مغزی از اصفهان براش پیدا کردم خودم رفتم اونجا قلب فوتشده را 70میلیون خریدم و 150میلیون به پیرمرد فروختم. ولی معمولا روی هر عضو تا 10میلیون سود میکشم.»
سرطان ریه و بازار گرم دلالان
از او درباره پرطرفدارترین عضوی که در فهرست فروش دارد میپرسم و میگوید: «تو چند سال اخیر سرطان ریه زیاد شده و تازگیها تقاضا برای این عضو خیلی بالا رفته به همین دلیل تازگیها حتی تا 60میلیون هم خریدار داشتیم.» از حرفهایش معلوم است که در استانهای دیگر هم کسانی هستند که با او کار میکنند. او اشاره میکند: «ورود به بیمارستانهای تهران خیلی سخت شده و در ضمن بهدلیل تبلیغات تلویزیون و رسانهها اکثر خانوادههایی که فرد مرگ مغزی دارند به رایگان اعضای بدنشان را به افراد نیازمند میبخشند و به همین دلیل با بعضی از افراد در بیمارستانهای استانهای محروم ارتباط برقرار کردم چون آنها راحتتر و ارزانتر حاضر به فروش اعضای بدن فرد فوتی میشوند. همین امروز یک قلب از ایلام خریدم 30میلیونو50میلیون فروختم.» او از زیرشاخهای از شغلش که یکسال است وارد آن شده میگوید: «رحم اجارهای هم این سالها خیلی طرفدار داره ما خانم (حامل رحم) را پیدا میکنیم و از کلینیکهای ناباروری مشتری پیدا میکنیم از 25میلیون تا 40میلیون هم قیمت داره که معمولا حداقل 20میلیون به خانم (حامل رحم) میدهیم» 9ماه حمل بچه توسط یک نیازمند پول و 20میلیون سود خالص برای دلال این معامله. او میخواهد شغل خود را موجه نشان دهد بنابراین میگوید: «بالاخره جون خیلی از افراد را نجات دادم پس این پول حقمه. خیلیها هم با فروش اعضا به نون و نوایی رسیدند. خود من اگر کلیهام را نمیفروختم الان معلوم نبود تو کدوم تخت اوین خوابیده بودم.» از او در مورد تخفیف میپرسم. با حالت طلبکارانهای جواب میدهد: «من فقط با آدمهای پولدار کار میکنم حوصله شنیدن آه و ناله هم ندارم ولی شده که به بعضی از افراد تا پنجمیلیونتومان تخفیف دادم ولی کلا چون دکترهایی که با من کار میکنند قیمت را میدانند اگر قیمت را بشکنم همهجا پر میشه و شاید گرونتر پول بگیرم ولی تخفیف نمیدم.» برای من سخت است باور کنم که دکتری که متخصص است و خود میلیونهاتومان ماهانه درآمد دارد با دلال کار کند. او در این مورد میگوید: «دکترهایی که خریدار معرفی میکنند از من پول نمیگیرند وقتی بیمارشان خودش میگوید حاضر است برای اینکه در فهرست انتظار نماند پول بدهد آنها او را به من معرفی میکنند.» از او درباره افرادی که به مرگ طبیعی فوت میشوند میپرسم. ظاهرا درآمدزا هستند.
کامبیز میگوید: «تا 48ساعت پس از فوت بعضی از اعضای جسد قابل پیوند است ولی مهمترین عضوی که به درد ما میخورد و طرفدار دارد پوست این افراد است!» ظاهرا پیوند پوست هم برای افرادی که به هر دلیل دچار آتشسوزی شدهاند یا خانمهایی که احساس افتادگی و چین و چروک میکنند جذاب است. او در مورد قیمت این اهدا میگوید: «بستگی داره ولی کف قیمت 20میلیونه ولی تا صدمیلیون هم برای پیوند پوست گرفتم.» از دفترش خارج میشوم. او نجاتدهنده جان انسانهاست یا دلالی که فقط به فکر پول است. بههرحال شغلش نشان میدهد اگر پول باشد نهفقط میتوان بعضی آدمها را خرید بلکه میتوان بخشی از اعضای پیکر زنده یا مردهشان را هم خرید.
- ۹۳/۱۲/۱۳