قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

اهمیت مساله مهدویت مثل اهمیت نبوت است چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است که همه انبیا برای آن آمده اند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیت هایی که خدای متعال در انسان قرار داده دوران ظهور دوران جامعه توحیدی است دوران حاکمیت توحید است دوران حاکمیت حقیقی دین دوران استقرار عدل است به معنای کامل و جامع این کلمه انبیا برای این آمدند

"جستجو در مطالب ویلاگ "

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سایت های کاریابی و کارآفرینی

راهنمایی برای انتخاب رشته تحصیلی !!!

سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۲ ق.ظ
دانشجوی سال آخر رشته برق الکترونیک هستم و توی یکی از دانشگاه های خوب دولتی درس می خونم.از سال دوم به فکر تغییر رشته افتادم. موقع کنکور کارشناسی این رشته رو بدون اطلاع قبلی انتخاب کردم. چیزی که من رو به این فکر انداخته اینه که می بینم تقریباً همه پسرای کلاس با کمی تلاش، نمرات خوبی می گیرن ولی اکثر دخترای هم کلاسیم از جمله خودم با تلاش خیلی زیاد، جزو دانشجو های متوسط هستیم؛ به خاطر همین احساس می کنم استعداد این رشته رو ندارم و دیگه تلاشی برای یادگیری نمی کنم. به رشته خودم بی علاقه نیستم اما حس می کنم جای من اینجا نیست.


من عاشق تحقیق و پژوهشم. دوست دارم کار مهمی انجام بدم. توی رشته خودم دوست دارم چیزی بسازم یا اختراعی انجام بدم اما شرایطش رو تو دانشگاه نمی بینم. از طرفی چون آدم مذهبی هستم حس می کنم باید بیام تو حوزه علوم انسانی و اونجا یه تحولی به وجود بیارم. البته نسبت به رشته های انسانی هم بی علاقه نیستم. در واقع اصلاً نمیدونم به چی علاقه دارم. فقط یه انرژی زیادی رو در وجودم حس می کنم که میتونم با این انرژی کار بزرگی انجام بدم اما نمی دونم اون کار چیه! گاهی اوقات هم می گم برم رشته تجربی مثل پزشکی، پرستاری... که به درد مردم بخورم. دچار یه سردرگمی عجیبی شدم و نمیدونم باید چی کار کنم. از طرف دیگه دوست دارم مستقل بشم و خودم درآمدی داشته باشم برای همین با خودم میگم کلا قید درس خوندن رو بزنم و شاغل بشم شاید بعد از مدتی رشته مورد علاقه ام رو که به درد اجتماع هم می خوره پیدا کردم. لطفا در زمینه انتخاب رشته راهنماییم کنید.

از مکاتبه تان با این مرکز حق شناسی کرده و سپاسگزاریم؛ امیدواریم همراه و راهنمای خوبی برایتان باشیم.
*** پرسشگر گرامی؛ نوشته هایتان را با دقت مطالعه و بر دغدغه تان اشراف پیدا کردم. برای رهایی از این وضعیتی که به آن دچار هستید شایسته است به دو مورد توجه داشته باشید :
- نگاهی واقع بینانه به توانایی ها، استعدادها و ظرفیت های خود.
- شناسایی علاقه واقعی خود برای تحصیل در رشته ای خاص.

توضیح اینکه هر فردی در زمینه تحصیل، دارای قابلیت ها و توانایی هایی است که بر اساس اصل تفاوت های فردی، منحصر به خودش می باشد. اگر فردی بدون توجه به توانایی هایش برنامه بریزد، تنها خود را فریب می دهد و باعث از دست رفتن فرصت های زندگی اش می گردد. هر کسی باید در واقعیت شرایط خود زندگی کند. با توجه به گستردگی علوم، دیگر امکان تحصیل کلاسیک در چند رشته دانشگاهی و به طور همزمان برای کسی فراهم نیست (البته برای نخبگان و استعدادهای درخشان امتیازاتی در این زمینه وجود دارد). پس هر کسی باید علاقه اصلی خود را مشخص و همت خود را در آن زمینه به کار ببندد تا به موفقیت کامل برسد. البته راه برای فتح قله های علمی در رشته های گوناگون به هیچ وجه بسته نیست و اگر کسی نتوانست به صورت آکادمیک به تحصیل در چند رشته بپردازد، می تواند به صورت مطالعه آزاد و راهنمایی گرفتن از اساتید، بر علم خود بیفزاید و روح کنجکاو و جستجوگر خود را در علوم مختلف سیراب کند. از این نمونه ها در تاریخ، فراوان داریم.
*** شما برای برون رفت از این وضعیت، شایسته است علاقه اصلی خود را کشف و تلاش خود را برای موفقیت در آن به کار ببندید. به هر حال شما یک سری قابلیت دارید که در چرخه «زمان» و «همت» خود باید آن را مدیریت کنید. پس اهداف اصلی خود را در زمینه تحصیل مشخص کنید و بر اساس همت خود برنامه بریزید و بقیه موارد را به حاشیه ببرید و در صورت داشتن فرصت و زمان به آن ها بپردازید.

*** پرسشگر گرامی؛ این آشفتگی و پراکندگی فکری شما هم به نظر ما به دلیل این است که نگاه صحیح و واقع بینانه نسبت به تحصیل علم، علایق و توانایی های خود ندارید. بر این اساس مطالبی را تقدیم تان می کنیم که توجه به آن ها می تواند باعث ایجاد شناخت صحیح در شما شود. وقتی که اندیشه صحیح باشد، جهت رفتار نیز صحیح خواهد بود، چرا که رفتارهای ما تابع اندیشه های ما هستند :
1. قبل از هر چیز بهتر است بدانید هر علم و رشته ای که به نوعی به زندگی انسان و تعالی آن کمک کند و مخالف شرع و دین نباشد و انسان را به خدا نزدیک کند، تقدیس شده، ارزشمند و مورد احترام است. اگر تلاش تان برای تحصیل علم و یافتن شغل، در این راستا باشد، بدون شک، کارتان ارزشمند و مورد رضایت خداست. همچنین گفتنی است، جامعه به تمامی علوم و تمامی تخصص ها نیازمند است؛ جامعه مهندس می خواهد، پزشک و داروساز می خواهد، کارشناس و مفسر قرآن و حدیث می خواهد، کشاورز می خواهد، معلم می خواهد، مبلغ دینی می خواهد، تاجر می خواهد، مدیر می خواهد، کارگر می خواهد و ...؛ شما به هر کسوتی (لباسی) که در بیایید و هدفتان جلب رضایت خالق باشد، و در شغلی که دارید کوتاهی نکنید و سستی به خرج ندهید، کارتان بی هیچ شکی خدمت به جامعه و خلق خداست و اجر و پاداش فراوان دارد. نباید اینگونه فکر کرد که مثلاً کار یک پزشک ارزشمند تر و بهتر از کار یک مهندس است و ... ؛ این گونه صف بندی ها و این نوع مقایسه ها از پایه اشتباه و نادرست است. پس همیشه به تحصیل علم و کار کردن، نگاهی درست داشته باشید.
2. حکیم متأله ، عارف و فرزانه عصر ما، آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) نظریه جامعی در ارتباط با علوم دارند؛ ایشان می گوید : ما علوم غیر دینی و غیر اسلامی نداریم. تمام علوم اسلامی هستند، چون مطالعه هستی نوعی خلقت شناسی است و خلقت شناسی نمی تواند دینی و غیردینی باشد. ما علم طبیعت نداریم؛ علم خلقت صحیح است. در حوزه های علمیه قول (حرف) خداوند بررسی می شود و در دانشگاه ها فعل (کار) خداوند. عالمان دینی می گویند خدا چنین گفت، دانشمندان (زمین شناس، هواشناس، جامعه شناس، روانشناس و ...) می گویند خدا چنین کرد. هر دوی این علوم دینی هستند. بنابراین علمی وجود ندارد که اسلامی نباشد، مگر اینکه کسی جهان بینی الحادی داشته باشد. دین ما چارچوب علوم را مشخص کرده است و خداوند عقل را به عنوان یک حجت در اختیار انسان قرار داده است تا به این علوم دست پیدا کند .انسانی که به خدا و مبدأ و معاد اعتقاد داشته باشد ، در هر علمی که مشغول به فعالیت شود و بداند که این جهان خالقی دارد، علمش دینی به حساب می آید. دانشجو باید بداند که همه چیز در ید مدیریت پروردگار است و میان باران و نماز باران ، بلایای طبیعی، معصیت و جهل انسانها و... رابطه وجود دارد. علومی که معروف به علوم سکولار شدند به این علت است که خالق بودن خدا و مبدأ و معاد را از آن ها زده اند و به جای علم خلقت، نام علم طبیعت بر آن گذاشته اند. این مطالب ذکر شد تا بگوییم شما در هر رشته تحصیلی (برق الکترونیک و ...) مشغول باشید و بدانید سربند همه امور به دست خداست و این جهان مبدا و معادی دارد و حساب و کتابی در پیش است، در مدار دین حرکت کرده اید و ارزشمند است. هر علمی که انسان را به یاد خدا بیندازد مقدس است و علمی دینی به حساب می آید. (با توجه به تعریفی که ارائه شد).
3. شما برای انتخاب مسیر تحصیلی خود، باید توجه اصلی خود را بر روی استعدادها، توانایی ها و علایقی که منطبق با توانایی هایتان است، متمرکز کنید و دست به انتخاب بزنید، ما بدون داشتن اطلاعات لازم از شما و علایق و استعدادهایتان، نمی توانیم پیشنهادی به شما بدهیم، چون به هیچ وجه منطقی و عقلانی نیست؛ بالاخره شما در طول تحصیلات خود (ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و ... )، با علوم مختلفی آشنا شده اید (ریاضی، فیزیک، شیمی، تاریخ، جغرافیا، زیست، ادبیات و ...) و اگر کمی تفکر کنید، تا حدی متوجه خواهید شد که به چه رشته ای علاقه مندید؛ وقتی متوجه علاقه تان شدید، توانایی ها و استعدادهایتان را بررسی کنید و ببینید آیا منطبق با آن رشته است یا خیر. اگر متناسب نبود، عقل حکم می کند که به آن رشته ورود پیدا نکنید و رشته ای دیگر را انتخاب نمایید. این را هم بدانید که هر فردی در گذر زمان، تا حدی به استعدادهای خود واقف می شود. مثلاً وقتی فردی می بینید، مسائل ریاضی را به درستی متوجه نمی شود، معلوم است که استعداد ریاضی ندارد (حالا به هر دلیل، چون ممکن است آموزش های غلط باعث این بی علاقگی و از بین رفتن استعداد باشد). پس شما هم به خود و دیدگاه هایتان اطمینان داشته باشید و با تصورات مشوش و منفی، خود را در انتخاب رشته مستأصل نبینید و شکاکانه با این موضوع برخورد نکنید.
4. این نکته شایسته ذکر است که افراد فراوانی هستند که تنها به فکر بازار کار بوده اند و پس از انتخاب رشته، متوجه شده اند که یا علاقه ای به آن رشته ندارند و یا توانایی های لازم برای تحصیل در آن رشته ای که به نظر خودشان بازار کار خوبی داشته در وجودشان نبوده و آن ها را نیز نتوانسته اند در خود ایجاد کنند. خیلی اوقات این دانشجویان از تحصیل انصراف می دهند، یا به خاطر نمرات کم اخراج می شوند. اگر هم فارغ التحصیل شوند، فارغ التحصیلی بی علاقه یا کم دانش هستند و این بی علاقگی و کم دانشی، بازار کار مناسبی در آینده برای آن ها ایجاد نمی کند؛ اما اگر کسی به رشته ای علاقه مند باشد و توانایی های لازم را برای تحصیل در آن رشته داشته باشد و تلاش هایش هم هماهنگ با علایق و توانایی هایش باشد، فارغ التحصیلی متخصص خواهد شد و تا بالاترین مدارج تحصیلی هم پیش خواهد رفت؛ بازار کار برای فرد متخصص در هر رشته ای فراهم خواهد شد.
5. درست است که علاقه به یک رشته از عوامل موفقیت تحصیلی است، اما نکته ای که در دل این علاقه مستتر است، و برخی افراد، به آن توجهی نمی کنند، توانایی ها و استعدادهای فرد است که باید منطبق با علاقه اش باشد. اگر این توانایی ها در فرد نباشد، یا با تلاش هایش نتواند آن ها را در خود ایجاد کند، این علاقه ثمری نخواهد داشت و فرد را با شکست مواجه خواهد کرد. مثلاً افراد فراوانی هستند که علاقه به خلبانی دارند ولی توانایی های لازم را ندارند و با تلاش خود هم نمی توانند آن ها را ایجاد کنند؛ این افراد اگر به رشته خلبانی ورود پیدا کنند، نباید انتظار موفقیت از خود داشته باشند. خیلی اوقات هم برخی رشته ها و مشاغل در ظاهر (شهرت، درآمد زیاد و ...)، جاذبه های زیادی دارند و افراد بدون توجه به استعدادهایشان تصور می کنند به آن رشته ها علاقه دارند و در آن موفق می شوند، ولی پس از ورود به آن و اشراف کامل پیدا کردن به آن رشته ها، می فهمند که این علاقه، واقعی نبوده است و شکست می خورند. این را فراموش نکنید که برای موفقیت در هر رشته ای باید مثلث «علاقه و انگیزه» ، «استعداد و توانایی» و «تلاش و پشتکار» را تشکیل دهید تا موفق شوید، هر کدام از این ها نباشد، احتمال موفقیت هم نیست. علاقه بدون توانایی و استعداد، کاری را پیش نمی برد؛ توانایی کاری را داشتن و بی علاقه بودن به آن هم همینطور؛ اگر هم علاقه و هم استعداد و توانایی باشد ولی سستی و تنبلی جایگزین تلاش و پشتکار شود هم نتیجه ای جز شکست در بر نخواهد داشت.
6. این نکته را همیشه در نظر بگیرید که جامعه انسانی هر لحظه در حال تحول است و نمی توان به طور قطعی گفت در سالیان آتی کدام رشته آینده شغلی و بازار کار بهتری دارد؛ ممکن است در حال حاضر رشته هایی خاص، بازار کار مناسبی داشته باشند ولی در چند سال بعد به هر دلیلی (برنامه ریزی های نامناسب، اشباع شدن نیروی انسانی مورد نیاز در آن رشته و ...) اینگونه نباشد. البته این را فراموش نکنید که نیافتن شغل، همیشه مخصوص افرادی است که در رشته تحصیلی شان متخصص واقعی نیستند و تنها مدرکی گرفته اند، وگرنه فردی که در رشته تحصیلی خود متبحر باشد، جذب کار خواهد شد و یا خود، کارآفرینی می کند.
7. پرسشگر محترم، برخی افراد، علایق شان بر اساس صحبت های این و آن و موقعیت شغلی و بازار کار و مسائلی از این قبیل تغییر می کند. اگر شما از اینگونه افراد هستید، باید بدانید هر کسی در هر رشته ای دارای تخصص شود و مهارت های کافی را داشته باشد و خداوند را در همه حال ناظر بر اعمال خویش بداند، اولاً تحصیل علم او عبادت محسوب می شود و ثانیاً از نظر کاری نیز به مشکل بر خورد نمی کند (البته برای یافتن شغل نباید عجله داشت). شما اگر کارشناسی متخصص و متبحر در رشته تحصیلی خود شوید، فرصت های شغلی برایتان فراهم خواهد بود و به بهترین وجه می توانید به جامعه اسلامی ایران خدمت کنید.
8. اگر شما به رشته ای که در حال تحصیل در آن هستید (برق گرایش الکترونیک) علاقه مندید و توانایی های لازم را نیز برای تحصیل در این رشته دارید، منطقی تر این است که همین رشته را ادامه دهید؛ گفتنی است به عنوان یک قاعده کلی و نه همیشگی، معمولاً افراد در رشته ای که در دوره کارشناسی فارغ التحصیل شده اند در مقطع ارشد موفق ترند، چون چهار سال در دوره کارشناسی با آن درگیر بوده اند و به آن اشراف کامل دارند؛ در ضمن قبولی در آن نیز بسیار آسان تر است، چون با منابع آن آشنا هستند و آن ها را در دوره کارشناسی مطالعه کرده اند. البته افراد زیادی هستند که با وجود اینکه رشته کارشناسی آنان غیر مرتبط بوده، در کنکور ارشد رشته ای دیگر پذیرفته شده اند و در مدت تحصیل در مقطع ارشد از بهترین دانشجویان نیز بوده اند. اگر هم به این نتیجه رسیدید که تغییر رشته دهید، رشته ای را انتخاب کنید که هم به آن علاقه داشته باشید و هم استعداد و توانایی ادامه تحصیل در آن رشته را دارا باشید.

*** نکات مهم و پایانی :
1. بی علاقگی به رشته تحصیلی سه دلیل عمده دارد :
- برخی اوقات بی علاقگی به یک رشته تحصیلی ناشی از نبود توانایی های لازم در فرد است. وقتی توانایی های لازم در فرد نباشد، فرد به تکلف و سختی می افتد و با شکست هایی که لاجرم با آن مواجه می شود، زمینه های بی علاقگی در او فراهم یا تشدید می گردد. اگر بی علاقگی به رشته ناشی از نبود توانایی های لازم و کافی در فرد باشد، باید سعی کند این توانایی ها را در صورت امکان، با تلاش بیشتر ایجاد کند، تا هنگام تحصیل به سختی و مشقت نیفتد.
- برخی اوقات فرد توانایی های لازم را برای ادامه تحصیل در رشته ای خاص دارد ولی انگیزه لازم برای تحصیل در آن رشته را ندارد. در این صورت بهتر است با اساتید و کارشناسان رشته خود مشورت کند، شاید آنها اطلاعاتی را در مورد محاسن این رشته ارائه کنند که موجب شکل گیری علاقه و ایجاد انگیزه شود و از حالت بی علاقگی و بی انگیزگی نجات پیدا کند.
- برخی اوقات، هم توانایی های لازم در فرد وجود دارد و هم انگیزه و علاقه، ولی همت و پشتکار لازم وجود ندارد. وقتی این عامل مهم نباشد، به تدریج زمینه های علاقه نیز از بین می رود و پر واضح است که توانایی های فرد هم بدون تلاش به جایی نمی رسد. اگر این مورد در فرد صدق کند، باید آن را رفع نماید.
اگر علاقه تان نسبت به رشته خودتان کاسته شده، بهترین کار این است که سعی در رفع آن نمایید و همین رشته را در مقاطع بالاتر ادامه دهید؛ چون که اشراف بیشتری بر مباحث آن دارید و همین اشراف، مسیر موفقیت شما را کوتاه تر و آسان تر می کند.
2. رشته ای که شما در آن تحصیل می کنید (برق الکترونیک)، از رشته های خوب و مورد نیاز جامعه است. از آنجایی که شما با اختیار خود این رشته را انتخاب کرده اید و خودتان هم می گویید به این رشته بی علاقه نیستم، به نظر می رسد که به این رشته علاقه دارید و مشخص است که توانایی ها و پشتکار لازم را نیز برای موفقیت و فارغ التحصیل شدن در این رشته را دارید (چرا که دانشجوی سال آخر هستید)؛ شاید این تشتت فکری و تنوع طلبی، به خاطر این باشد که ذهن خود را معطوف به رشته های دیگر کرده اید؛ وقتی که در ذهن خود، رشته ای را بهتر از رشته تحصیلی خود بدانیم، طبیعی است که از علاقه و انگیزه مان نسبت به رشته تحصیلی خود کاسته شود. شما برای اینکه انگیزه سابق را پیدا کنید، بهتر است به رشته های دیگر فکر نکنید و تمام هم و غم خود را برای موفقیت در رشته برق الکترونیک بگذارید.
3. گفتید «من عاشق تحقیق و پژوهشم. دوست دارم کار مهمی انجام بدم. توی رشته خودم دوست دارم چیزی بسازم یا اختراعی انجام بدم اما شرایطش رو تو دانشگاه نمی بینم» :
- این تفکرات شما بسیار خوب است، به شرط اینکه تلاش های لازم رابه خرج دهید و تواناییهای لازم را برای تحقق خواسته هایتان نیز داشته باشید، در غیر اینصورت خیالی بیش نخواهد بود و کاری را پیش نخواهد برد.
- نکته بعد اینکه، تحقیق و پژوهش در تمام رشته های دانشگاهی ممکن است، از جمله رشته شما؛ پس می توانید تحقیقات خود را معطوف به رشته تان کنید. این همه اختراعات و نوآوری ها در زمینه های الکترونیکی و الکتریکی که همچنان نیز ادامه دارد، مربوط به تحقیقاتی است که در رشته شما (برق) صورت گرفته است.
- این جمله هم که شرایط اختراع و انجام کاری نو را در دانشگاه نمی بینید، کمی عجیب است چرا که دانشگاه بهترین فرصت را برای کارهای علمی و تحقیقاتی فراهم می کند. به هر حال محققی که به کارش ایمان داشته باشد، اگر هم در دانشگاه شرایط برایش فراهم نشود، راه های مختلف را برای رسیدن به خواسته اش پیدا می کند و آن راه ها را می رود.
4. به هر تقدیر، اگر پس از مطالعه این مطالب، باز به این نتیجه رسیدید که تغییر رشته دهید، باید با توجه به علایق و استعدادها و توانایی هایتان اقدام به این کار بکنید. با توجه به وضعیت شما، پیشنهاد می کنیم تغییر رشته تان را هم به بعد از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی برق موکول کنید و در مقطع ارشد، رشته ای دیگر را انتخاب نمایید.

موفق باشید؛ باز هم با ما مکاتبه کنید.

نویسنده : علی حسینعلی پور

  • بازرگان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پخش زنده حرم