ادواردو آنیلی که بود ؟
در طول تاریخ، بشر همیشه به دنبال راه نجات و رستگاری بوده و هست. رسیدن به سعادت چه در دنیا و چه در مسائل آخرتی و معنوی از آرزوهای دیرینه انسان بوده و به خاطر بدست آوردن این مطلب و برای دستیابی به این مقصود به دنبال کسانی که ادعای توانایی انجام این عمل و رساندن انسان ها به ساحل نجات و رستگاری بوده اند، حرکت کرده است.
در این مقاله سعی نموده ایم کسانی که در این مسیر حرکت کرده و به دین مقدس اسلام یا مذهب حقه تشیع مشرف شده اند مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
لذا قبل از پرداختن به شخصیت مورد نظر به بررسی واژه مستبصر می پردازیم:
مستبصر در لغت به معنای درخواست کننده بینایی است و در اصطلاح به شخصی اطلاق می شود که با طلب هدایت از راهنمایان حقیقی یعنی امامان معصوم علیهم السلام عنایت ویژه الهی نصیب حالش گشته و با تحقیق و تفحص عقلی و نقلی و قلبی در حقائق، صراط هدایت را بر جادّه گمراهی ترجیح داده و در زمره شیعیان محمد و آل محمد علیهم السلام قرار گرفته است.
ادواردو آنیلی که بود و چگونه اسلام آورد؟
ادواردو آنیلی در 9 ژوئن 1954 در نیویورک متولد شد. وی تنها پسر و وارث مولتی میلیاردر مشهور ایتالیایی سناتور جووآنی آنیلی بود و مادرش، مارلا کاراچیلو، یک پرنسس یهودی بود.
خانواده و شرایط فامیلی
جووانی آنیلی، پدر کاتولیک ادواردو یکی از پولدارترین و بانفوذترین افراد ایتالیا است. مادر ادواردو یک پرنسس یهودی بود. درآمد سالیانه خانواده آنیلی بیش از 60 میلیارد دلار تخمین زده می شود. جیانی آنیلی سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانکهای خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس، بوده است. بسیاری از اطرافیان ادواردو بر این باورند که ازدواج یک زن یهودی با خانواده آنیلی اتفاقی نبوده است. نکته دیگر این است که خواهر ادواردو نیز با یک خبرنگار یهودی به نام "الکان” ازدواج میکند و از او چهار بچه دارد. بدین ترتیب به نظر میرسد پیوند این خانواده با صهیونیست ها محکم و محکم تر میشد. گفته میشود هدف اصلی یهودیان در وصلت با خانواده آنیلی تلاش برای تصاحب اموال میلیاردی این خانواده بود.
تحصیلات ادواردو
ادواردو تحصیلات ابتدایی و مقدماتی خود را در ایتالیا گذراند و پس از آن به کالج آتلانتیک در انگلستان عزیمت کرد. بعد از آن هم برای ادامه تحصیلات به ایالات متحده رفت. با این که زمینه خانوادگی برای او اقتضا میکرد تا در رشتههای مهندسی یا اقتصاد ادامه تحصیل دهد، اما ادواردو گمشدهای داشت که باید آن را در جایی دیگری میجست. به همین خاطر، رشته ادیان را برگزید و مطالعات خود را به شناخت ادیان مختلف اختصاص داد. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد.
قرآن هدایتگر او به سوی روشنایی
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین میگوید: «زمانی که در دانشگاه نیویورک درس میخواندم، یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن و کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آن را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش ر ا به انگلیسی خواندم، احساس کردم این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد، این بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم این شد که آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم.»
بعد از مطالعه بخشهای زیادی از قرآن، فهمید گمشده خود را در جملات نورانی آن یافته است. در حالی که 20 سال سن داشت، به مرکز اسلامی نیویورک مراجعه و اعلام کرد که میخواهد مسلمان شود. همان جا هم شهادتین را بر زبان جاری کرد و آنان هم نام هشام عزیز را برای وی انتخاب کردند.
امام خمینی (ره) پیشانیش را بوسید
اولین آشنایی ادواردو آنیلی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا (در سالهای 58 تا61) بوده همین باعث ارتباط ادواردو آنیلی با ایران شد. دکتر قدیری ابیانه درباره شیعه شدن و اولین سفر ادواردو به ایران میگوید: "بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین در نزد آقای فخرالدین حجازی، نام او را "مهدی" گذاشتیم. ادوادو چند بار به ایران سفر کرده و به زیارت حرم امام رضا (علیه السلام) مشرف شده بود. در یکی از این سفرها در هفتم فروردین 1360 در نماز جمعه به امامت آیتالله خامنهای شرکت میکند. در همین سفر ادواردو با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دیدار کرده و حضرت امام پیشانی ادواردو را میبوسد.
فعالیت های او پس از اسلام آوردنش
ادواردو با اعمال نفوذی که داشت، کانال یک تلویزیون ایتالیا را قانع کرد که یک فیلم مستند راجع به کشورهای اسلامی بسازد و تهیهکنندگی فیلم را نیز خودش بر عهده گرفت. در این راستا به ایران هم آمد و بعد هم این فیلم را در تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از نمایش آخرین قسمت با "ایگور من" خبرنگار روزنامه "لاستامپا" درباره اسلام به مناظره نشست. همچنین وقتی کتاب سلمان رشدی منتشر شد، یک ناشر ایتالیایی تصمیم گرفت آن را منتشر کند. ادواردو با شنیدن این خبر به دیدن او رفت و به او به خاطر انتشار این کتاب اعتراض کرد.
دکتر قدیری ابیانه درباره فعالیت های وی میگوید: "او میگفت که نمیتوانم ببینم به مقدسات من توهین شود و من هیچ حرفی نزنم. وی همچنین در برابر جنایات اسراییل در فلسطین طاقت نمیآورد و به نخستوزیر و رییسجمهوری و حتی سران کشورهای دیگر زنگ میزد و خواستار جلوگیری از این اقدامات میشد.
قتل یا خودکشی
15 نوامبر 2000، ادواردو برای انجام کارهای روزمره از منزل خارج شد. قبل از بیرون رفتن به آشپز خانواده، سفارش غذای مورد علاقهاش را داد؛ غذایی که از گوشت حلال تهیه شده باشد. اما ساعتی بعد پیکر بیجان او در حاشیه رودخانه زیر پل بزرگ رومانو پیدا شد؛ در حالیکه خودروی او هم روی پل رها شده بود. در همان روز هم با اصرار اطرافیان بدون کالبدشکافی در مقبره خانوادگی آنیلی بهعنوان یک مسیحی به خاک سپرده شد. ظاهر قضیه نشان میداد که وی از روی پل به پائین پرت شده است و رسانهها عمدتا خودکشی را به او نسبت دادند، موضوع مرگ وی از همان روز اول تا چند روز در راس اخبار قرار گرفت و هزاران سایت اینترنتی، روزنامهها و شبکههای تلویزیونی در مورد درگذشت او اخباری را پخش کردند.
این رسانهها، "ادواردو" را فردی حساس، گوشهگیر، منزوی، خجالتی، معتاد و بیمار توصیف کردند، اما در میان حجم عظیم اخبار منتشره، خبری از انجمن فارغالتحصیلان ایتالیا منتشر شد که ادواردو را یک مسلمان شیعه معرفی کرد و ادعا نمود که وی توسط عوامل صهیونیست به شهادت رسیده است. اما علیرغم ارسال این خبر برای رسانههای مختلف، هیچکدام حتی اشارهای هم به آن نکردند.
و سخن آخر به قلم ادواردو
امیدوارم الله شما را هدایت کند. امیدوارم او شما را حفظ کند، لطفاً محتاط باشید؛ زیرا من امروز احساس قویای نسبت به شما دارم. امیدوارم الله همیشه با ما باشد.
فرآوری: مریم پناهنده
بخش اعتقادات شیعه تبیان