مطالعه موفق با تمرکز
تمرکز واقعی یعنی اینکه اگر شما در طول روز به پنج فعالیت مختلف مشغولید ،در هر فعالیت صرفا به آن فکر کنید و از افکار مربوط به کارهای دیگر آسوده باشید.موقعیت زندگی روزانه ما تماما به میزان تمرکز ما بر امور روزانه ارتباط دارد . اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کار خود ،به هنگام ورزش صرفا روی انجام حرکات ،در هنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت های هنری از قبیل موسیقی ،نقاشی ،خطاطی و ... به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید ،عملا موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
خود شما بارها متوجه شده اید که پس ازمدتی که ازمطالعه تان گذشت چشمانتان روی کلمات و خطوط می دود بی آنکه حواستان به آن باشد وهمین طورشاید چند خط و یا چند صفحه را دنبال کنید و یکباره متوجه شوید حرکت چشمانتان صرفاً از روی غریزه و عادت بوده، فوراً به عقب برمی گردید و شروع به خواندن دوباره می کنید، اما کمی جلوترمشکل تکرار می شود. این موضوع شما را بسیارخسته و کسل می کند، وقت زیادی را ازشما می گیرد و کم کم میل به مطالعه درشما کم می شود. گاهی اوقات هم به کلمه ای از کتاب خیره می شوید و درافکارخود غوطه می خورید. پیش ازهرچیزمطمئن باشید که این مشکل و مسئله ی شما نیست و همه ی افرادی که به نوعی با مطالعه و کتاب سروکاردارند ازاین موضوع دررنجند.
تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخوردار بودند . آشفتگی و شوریدگی ذهنی ،عملا شما را به هیچ عنوان موفق نمی کند . وقتی کار می کنید به خانواده فکر می کنید . وقتی در خانواده به سر می برید از شغل خود نگرانید و وقتی ورزش می کنید در اندیشه تحصیل هستید و وقتی درس می خوانید فکرتان هزار سو می رود . این عملا اتلاف وقت و موثر نبودن است.
همه ی فعالیت های انسان برای توفیق، نیازمند تمرکزاست. اما ازسلسله فعالیت های نیازمند تمرکز، مطالعه جدی ترین فعالیتی است که تمرکزدرآن نقش اساسی و محوری دارد. بر همین اساس بخش عمده ی کتاب حاضر به راه های بهبود تمرکز در هنگام مطالعه و هنگام حضور در کلاس درس می پردازد که صد البته مطالعه و عمل به آن برای تمرکز ، آرامش و شادمانی و موفقیت به همراه خواهد داشت .نویسنده کتاب بیان می کند که "تمرکز حواس یک مهارت بی چون چراست که نیاز به فراگیری تکنیک ها و تمرین مستمر دارد .اینکه شما روشهای کاربردی این کتاب را چند روزی تمرین کنید و بعد رهایش کنید نتیجه همان می شود که اکنون به آن گرفتارید « عدم تمرکز حواس » . تمرینات را با صبر و حوصله و متانت کافی انجام دهید شتاب زده عمل نکنید و منظم و آرام به پیش بروید."
کتاب حاضر شامل سیزده فصل است و در فصل اول کتاب به تعریف کامل تمرکز پرداخته شده است . نویسنده در این فصل بیان می کند که «مهمترین علت عدم دستیابی به یک تمرکز فکر عالی، تعاریف نادرستی است که در ذهن شما برای تمرکز حواس وجود دارد. بیشتر شما تمرکز را فکر کردن به یک موضوع ویژه به صورت مطلق و کامل و صد درصد می دانید در حالی که چنین چیزی نه تنها برای شما که برای هیچ انسانی در هیچ شرایطی به هیچ عنوان ممکن نیست. شما ابداً قادر نیستید تمام ذهن خود را به طور کامل و مطلق در اختیار یک موضوع بگذارید و بقیه افکار را در آن زمان از ذهن خود کاملاً حذف کنید. زمانی که یک انسان می تواند چنین تمرکزی داشته باشد، حداکثر سه الی چهار ثانیه است. یعنی تا کنون کسی نبوده که پنج ثانیه متوالی به طور مطلق، تنها و تنها به یک چیز بیاندیشد.
بنابراین، منطقی نیست که شما تعریف بالا را برای تمرکز حواس قبول کنید. چنین تعریفی، سطح توقع شما را بالا می برد. وقتی که فکر دیگری به جز موضوع اصلی به ذهنتان راه می یابد و یا کوچکترین عامل حواس پرتی را از محیط اطراف خود دریافت می کنید. احساس سرخوردگی می کنید و گمان می کنید که قدرت تمرکز ندارید. حال آنکه این تصور فقط ناشی از برداشت اولیه نادرستی است که از تمرکز داشته اید و همین تصور عملاً شما را در تلاش برای بهبود تمرکز ناکام می سازد. پس، اولین و مهم ترین قدم را در راه افزایش تمرکز ذهنی خود بردارید: تعریف نادرستی را که از تمرکز حواس در ذهن خود دارید دگرگون کنید.
اما تعریف درست تمرکز : حواس همان قدرمی تواند واقعی باشد که عوامل حواس پرتی واقعیت دارند.
یعنی: شما باید بپذیرید که به هر حال، همیشه عواملی حواس شما را پرت می کنند که بعضی از آنها منشأ ذهنی و درونی دارند و از اندیشه خود شما ناشی می شوند و بعضی دیگر منشأ محیطی و بیرونی دارند و از محیط اطراف شما نشأت می گیرند. عواملی مثل یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون و تجزیه و تحلیل مسائلی خارج از چارچوب موضوع مطالعه، از عوامل حواس پرتی درونی و عواملی مانند سر و صدا، حضور مزاحم دیگران و آشفتگی مکان مطالعه از عوامل بیرونی به حساب می آیند. برای تعریف درست هم ابتدا باید حواس پرتی را به عنوان یک واقعیت انکار نشدنی بپذیریم و بعد بگوییم: تمرکزحواس یعنی “عوامل حواس پرتی را به حداقل رساندن”. با تمرینهایی که جلوتر شرح داده خواهد شد، شما می توانید عوامل حواس پرتی خود را کمتر و در نتیجه تمرکز حواس خود را بیشتر کنید. تمرکز حواس نسبی است.
تمرکز حواس اکتسابی است و به هیچ وجه ذاتی نیست. آنچه مسلم است استعداد بالقوه تمرکز حواس در همگان وجود دارد و مانند هر استعداد دیگر می توان آن را در خود رشد داد و پروراند. شما به راحتی می توانید این خصلت همگانی را در خود تربیت کنید و به عالی ترین مراتب خویش برسانید.پس کاملاً ایمان بیاورید و باور کنید که به راحتی قادرید استعداد خدادادی تمرکز فکر را در خودتان پرورش دهید و نسبت به وضعیت کنونی، آن را بهبود بخشید. حتی اگر امروز فکر می کنید که سن شما بیشتر شده و یا در زندگی خود مشکلات جسمی، عاطفی و محیطی فراوان دارید، باز هم مطمئن باشید که می توانید از قدرت تمرکز عالی برخوردار شوید به شرط آنکه روش به کارگیری صحیح این استعداد بالقوه را فرا گیرید. به خاطر داشته باشید که اگر از یک کلید مدتی استفاده نکنید، زنگ می زند ولی تا هنگامی که کلید در قفل در می چرخد و به کار گرفته می شود، هر روز براقتر و درخشانتر می شود.»
این عمل خیلی زود نتیجه می دهد و شما درساختن تصویرذهنی مهارت پیدا می کنید.
بعضی از شطرنجبازان ، معمولاً خیلی با مشکل دیدن تصویرذهنی مواجه می شوند. وقتی به شخصی گفته می شود که مثلاً " یک موقعیت را در نظر خود مجسم کن " می گوید: " من قادرنیستم خودم را ببینم" . به همین علت است که خیلی ازبازیکنان نمی توانند این تمرین مؤثر را که پایه و اساس " تجسم خلاق" است انجام دهند. به این افراد توصیه می کنیم که تصویرخود را به دقت درآینه نگاه کنند. سپس با چشم بسته خود را مجسم نمایند و به همان صورت که درمورد اشیاء شرح دادیم، هر وقت تصویرکم رنگ یا محو شد دوباره چشمان خود را بازکنند و تصویر واقعی خودشان را ببینند.
بعد ازمدتی به راحتی می توانند خودشان را مجسم کنند و تمرینات ارا به خوبی انجام دهند. یعنی لازم است برای برای محاسبات موقعیتها تصاویر را با ذهنمان اسکن نماییم .
یک سؤال دیگر
درمرحله ی اول تمرین ممکن است با این سؤال مواجه شوید که مثلاً وقتی موقعیتی را می بینیم به چه چیزآن فکرکنیم؟
ما مؤکداً پاسخ می دهیم: به هیچ چیز. فقط تصویر را ببینید، فکرخود به خود ایجاد می شود. رنگ، شکل، لکه های کوچک، اندازه، نوع و . . .
چند روز تمرین کنیم؟
قرار بود که تلاشی ذهنی به مدت یک ماه و هر روز ده دقیقه برای انسجام بخشیدن به افکارخود داشته باشید. می توانید هرهفته از این ماه را به انجام یک مرحله اختصاص دهید. هفته ی اول: مرحله ی اول، هفته ی دوم : مرحله ی دوم، هفته ی سوم: مرحله ی سوم ( فکر کردن به اسم معنی )، هفته ی چهارم: مرحله ی چهارم ( فکرکردن به مفاهیم گسترده و دنباله دار) .
شما می
توانید بیشترتمرین کنید مثلاً ده دقیقه صبح و ده دقیقه شب. اما ما معمولاً
تمرینات فراوان را توصیه نمی کنیم تا شما علاقه و استمرارخود را ازدست
ندهید و زود خسته نشوید. بهتراست از هرگونه شتاب و فشار زیاد که ناشی
ازاشتیاق فراوان شما در روزهای اول است، بپرهیزید. " استمرار" شرط اول
موفقیت دراین تمرین است و " وارد شدن درهرمرحله به شرط موفق شدن درمرحله ی
قبل" شرط دوم.
فصل سوم
علاقه: مهم ترین شرط در تمرکز حواس
علاقه و تمرکزحواس
به
یقین می توان گفت که علاقه مهم ترین شرط درایجاد تمرکزحواس است. هر چه
علاقه ی شما به یک موضوع بیشترباشد، تمرکزفکرشما برآن بیشترمی شود. متخصصان
حافظه و یادگیری، وقتی که شخصی می گوید: " من اصلاً حافظه ندارم"، به او
می گویند: "نشانی منزلت را بلدی؟ " و چون شخص پاسخ مثبت می دهد می گویند پس
توحافظه داری. اگزحافظه نداشتی، نباید هیچ نمود و تظاهری را ازحافظه نشان
می دادی.
شخص اصرار می کند: " من حافظه ندارم" یا " حافظه ام خیلی بد است"
به
زندگی همین شخص وارد می شویم. متوجه می شویم که به شطرنج علاقه ی زیادی
دارد. ازاو سؤالی دراین زمینه می کنیم، سؤالاتی خیلی جزئی و حاشیه ای.
ملاحظه می کنیم که او حتی شماره ی میز بازیکنان، باشگاه آنها، و نتایج دقیق
مسابقات قبلی آنها را به خاطر دارد. چه حافظه ی توانایی !
وقتی شما به
موضوعی علاقه داشته باشید، خود به خود برآن متمرکزمی شوید. بیشتر دقت می
کنید وبه راحتی به حافظه می سپارید و بعداً هم خیلی راحت به خاطرمی آورید.
اساساً تمرکزحواس و حافظه لازم و ملزوم یکدیگرند:
علاقه ی بیشتر>> تمرکز بیشتر>> مرورذهنی بیشتر>> به خاطرسپاری بهتر>> یاد آوری سریع تر
حلقه
ی اول این زنجیر، علاقه است. تا علاقه نباشد، تمرکزنیست و تا تمرکزنباشد،
حافظه نیست و تا حافظه نباشد، یادگیری و موفقیت نیست. پس می بینید که اساس
تمام موفقیت های و موفقیت های دیگرعلاقه است. علاقه، علاقه، علاقه =
موفقیت، موفقیت، موفقیت. آنجا که شما علاقه دارید، قطعاً موفقیت و پیشرفت
دارید.
همین شما که ازعدم تمرکزحواس خود گله دارید، وقتی غرق دیدن یک
فیلم مهیج یا تماشای مسابقه شطرنج بین دو نفر میشوید نسبت به سروصدا، حضور
دیگران یا عوامل حواس پرتی دیگری که درمحیط اطرافتان هست، هیچ واکنشی نشان
نمی- دهید یعنی : تمرکزی عالی دارید.
وقتی شما به موضوعی علاقه دارید،
دوست دارید درباره ی آن بیشتربدانید و میل به فرا گیری بیشترباعث می شود که
تمرکزبهتری داشته باشید. ازطرفی هرچه بیشترفرا بگیرید و بیشتربدانید،
علاقه ی شما به مطلب هم بیشتر می شود و بازعلاقه ی بیشتر، میل فراگیری
بیشترو . . .
اما ما باید درس های زیادی را مطالعه کنیم و دراین مطالعه
تمرکز حواس داشته باشیم تا بتوانیم یاد بگیریم و به خاطربسپاریم و به
موفقیت دست یابیم. طبیعتاً خیلی از این درس ها مورد علاقه ی ما نیستند. با
آن ها چه کارکنیم؟ مسلماً نمی توانیم مطالعه ی این کتابها را کناربگذاریم و
فقط درس های مورد علاقه را بخوانیم. تنها راه حل این است:
باید به طریقی خودمان را به آن درس ها علاقمند کنیم.
چگونه کتاب شطرنج بخوانیم؟
این
سؤالی است که اکنون مسلماً درذهن شما ایجاد شده است. شما که مجبورید درس-
هایی را بخوانید که هیچ علاقه ای به آن ها ندارید و واقعاً نمی دانید که با
این بی علاقگی و درنتیجه عدم تمرکز و در نتیجه عدم یادگیری در آن درس چه
کنید.
به هرحال هرکس ممکن است ازیک یا چند درس اصلاً خوشش نیاید اما
درعین حال که این بی علاقگی را حس می کند، ضرورت ایجاد علاقه را هم احساس
می نماید.
ما هم اکنون زمینه های بسیارمؤثری را برای ایجاد علاقه به شما معرفی می کنیم.
" اطلاعات اولیه"
شاید
مهم ترین راه ایجاد علاقه، کسب اطلاعات اولیه درباره ی موضوع مورد نظر
باشد. هرچه اطلاعات اولیه ی شما و دانسته های ابتدایی شما درزمینه ی موضوع
بیشتر باشد، خود به خود کشش بیشتری برای فراگیری آن خواهید داشت و درنتیجه
تمرکز بهتری درآن به دست خواهید آورد. این همان ارتباط علاقه و میل به
فراگیری است.
هرچه می توانید اطلاعات اولیه، سطحی و ابتدایی خود را
افزایش دهید، چه این اطلاعات در راستای موضوع باشند چه نباشند. مثلاً قبل
از این که مسئله پیچیده ی همانند بازیهای استادان بزرگ درگذشته را مطالعه
کنید، به کسب اطلاعات اولیه و ابتدایی درمورد شطرنج بپردازید. اگرچه این
مطالب پیش پا افتاده، سطحی و بی ارتباط با آن تستهای پیچیده به نظرمی رسند،
شوق و شورو میل به فراگیری و در نتیجه تمرکز حواس شما را افزایش خواهند
داد.
اهمیت مطالعه قبل از شرکت درمسابقات شطرنج
شاید تا به حال به
این موضوع فکرکرده باشید که چرا مربیان شما اینقدر به شما تأکید می کنند که
قبل از شرکت درمسابقات ، مطالعه ی سطحی و اجمالی و سریعی برآنچه که قرار
است انجام دهید داشته باشید. علت این تأکیدعمدتاً به خاطرهمین تأثیراطلاعات
اولیه است. با دانستن اطلاعات اولیه شوق یادگیری و جذبتان فراوان تر می
گردد و به یقین درک بهتری ازصحبت های مربی خواهید داشت.
و ما درجای خود شیوه ی مطالعه ی قبل از ورود به مسابقات را توضیح خواهیم داد.
اطلاعات اولیه چگونه باشند؟
برای
کسب اطلاعات اولیه باید دقت کنید که این اطلاعات، ویژگی های لازم را داشته
باشند. هرمطلبی نمی تواند اطلاعات اولیه تلقی شود. باید به خاطرداشته
باشیم که اطلاعات اولیه قرار است در ما شوق و رغبت ایجاد کند و ما را به
فراگیری بیشتر وادارد. بنا براین:
اول - اطلاعات اولیه باید ساده
باشند: اگرشما درابتدا مطالب دشوار و سخت را جستجو کنید و به آن ها توجه
نشان دهید، به جای علاقمند شدن به آن ها از آن ها بیزار می شوید. اطلاعات
اولیه باید ساده ترین مطالب باشند.
دوم - اطلاعات اولیه باید کم حجم
باشند: با وجود آن که اطلاعات اولیه ی فراوانی در اختیار شماست که همگی
ساده اند، توصیه می کنیم همه ی این اطلاعات را یکجا نگیرید. یکی ازاین اصول
مهم یادگیری و قوانین پایه ای حافظه این است: یادگیری تدریجی است.
یادگیری
یکباره ی مطالب شما را زود خسته و بی علاقه می کند. درست مثل آنکه بخواهید
دریک روز ازصبح تا شب نیمی از کتاب را یاد بگیرید. اصل یادگیری تدریجی هم
برایجاد علاقه استوار است. اطلاعات فراوان و یکباره به راحتی شما را
ازدرسها ی آموزشی بیزار می کند.
سوم - اطلاعات اولیه باید به شکل خوبی
ارائه شوند: انتقال اطلاعات اولیه به شکلی خوب و دوست داشتنی، شوق شما را
برای فراگیری بیشترافزایش می دهد. مربی را به خاطر بیاورید که مطالب را به
زبانی خوشایند به شما انتقال می دهد و درهمان روزاول آنچنان تأثیری بر شما
می گذارد که شیفته ی آن سبک می شوید.
وقتی که مشغول مطالعه هستید،
مانند همان مربی مطالب را به شکلی زیبا برای خود بیان کنید و در خود علاقه
ایجاد کنید، به خصوص دردرس هایی که مربی شما مطلب را خشک و جدی و نه چندان
خوب ارائه می دهد، حتماً ازاین روش استفاده کنید .
نکاتی طلایی برای افزایش تمرکز و یادگیری
بیشتر آدم ها دوست دارند در هنگام مطالعه مکان مناسب و راحتی داشته باشند ولی تعداد اندکی هم اینگونه نبوده و در مترو، اتوبوس و جاهای شلوغ به راحتی می توانند روی مطالب مورد مطالعه شان تمرکز کنند.
به راستی چرا برخی افراد می توانند تمرکز حواس داشته باشند و برخی دیگر از آن بی بهره اند؟ دلیل آن هرچه باشد، راههایی برای تقویت تمرکز وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
تقویت تمرکز به تمرین نیاز دارد. شاید در ابتدای تمرین پیشرفت کمی داشته باشیم ولی پس از گذشت 4 تا 6 هفته که از پرورش یادگیری مهارت ها گذشت، شاهد پیشرفت های قابل ملاحظه ای خواهیم شد.
برای شروع باید موارد زیر را تمرین کنیم:
1) جمع کردن حواس: این شیوه ممکن است در ظاهر ساده به نظر بیاید، ولی در عین حال بسیار موثر است. وقتی که حواستان پرت می شود مرتب به خودتان هشدار دهید که " حواست را جمع کن ". این روش کم کم باعث می شود که توجه شما به موضوع مورد نظرتان جلب گردد.
2) روش عنکبوتی: اگر شما تار عنکبوتی را تحریک کنید، تار تکان می خورد و عنکبوت نسبت به جنبش تار از خود واکنش نشان داده و می خواهد علت حرکت را بیابد. ولی وقتی این عمل چندین بار تکرار شود، خواهید دید که عنکبوت دیگر نسبت به حرکت تار هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد و متوجه می شود که حشره ای به دام او نیفتاده است. این روش را یاد گرفته و ذهن خود را پرورش دهید و در برابر حواس پرتی تسلیم نشوید. شما باید تمرکزتان را بر روی هدفی که در ذهن دارید، حفظ کنید.
3) فرصتی برای افکار مزاحم: در طول روز زمان خاصی را به فکر کردن درباره مسائلی که به ذهن شما خطور می کند و تمرکزتان را بهم می زند اختصاص دهید. به طور مثال ساعت 7 تا 7:30 بعدازظهر زمانی است که شما می توانید به این افکار بپردازید. هنگامی که این افکار مزاحم در طول روز به ذهن شما خطور کرد و باعث نگرانی شما شد، به یاد بیاورید که زمان ویژه ای را برای آنها در نظر گرفته اید و اجازه دهید که از ذهن شما خارج شود. کسانی که از این روش استفاده کرده اند، توانسته اند ۳۵% از افکار مزاحم را در طول ۴ هفته در خود کاهش دهند و این تغییر بزرگی است.
4) چوب خط زدن برای افکار مزاحم: کارت های کوچکی درست کنید و آنها را به سه قسمت مساوی برای صبح و بعد از ظهر و شب تقسیم کنید. هر بار که حواستان پرت شد، یک خط در قسمت مخصوص بکشید و برای هر روز یک کارت برای خود تهیه کنید. به مرور متوجه خواهید شد که تعداد خط ها روز به روز کاهش می یابد و این واقعا جالب است.
5) زمان استراحت: وقتی که ما برای مدت طولانی می نشینیم، خون بدن ما به دلیل نیروی جاذبه، به طرف پایین ترین نقطه بدن یعنی پاها کشیده می شود. ماهیچه های ما همانند یک پمپ عمل می کنند. هنگامی که پس از نشستن راه می رویم، خون به طور یکنواخت به سراسر بدن می رسد. در نتیجه اکسیژن بیشتری به مغز شما می رسد و احساس شادابی و سرحالی می کنید.
6) عوض کردن موضوع: بسیاری از دانش پژوهان به وسیله تغییر موضوع مطالعه به تمرکزشان کمک می کنند. شما هم می توانید با تغییر موضوع درس به تقویت تمرکز خود کمک کنید.
7) جایزه و پاداش: زمانی که کاری را به طور کامل انجام دادید، به خودتان پاداش دهید. کار شما ممکن است خیلی کوچک و یا بزرگ باشد. شما هم می توانید متناسب با کارتان برای خود جایزه و یا پاداش در نظر بگیرید. این جایزه می تواند خواندن یک مطلب جالب و دیدن یک فیلم و یا هر چه شما دوست دارید باشد.
روشهای تقویت تمرکز هنگام درس خواندن
یکی از مشکلات عمده نوجوانان و جوانان، نداشتن تمرکز هنگام مطالعه است. چنانچه تمرکز افراد به هم بریزد حتی با وجود مطالعه در زمان های طولانی، بازهم نمی توانند نتیجه مطلوب را به دست بیاورند.
عوامل بیرونی و درونی باعث ایجاد حواسپرتی در فرد میشود و نهایتا تمرکز او را از بین میبرد.
افکار، غم، ناراحتی، گرسنگی، تشنگی، نگرانی، ترس، خشم، شادی و مواردی از این قبیل جزو عوامل درونی حواسپرتی هستند و سر و صدای محیط، تلفن همراه، تلویزیون و دیگر لوازم صوتی، نور شدید یا ضعیف و ازدحام جزو عوامل بیرونی است که ایجاد حواسپرتی میکند.
عوامل بیرونی را راحتتر میتوان کنترل کرد و برای افزایش تمرکز بهتر است ابتدا عوامل حواسپرتی به حداقل برسد.
این تکنیکها برای افزایش تمرکز در حین مطالعه توصیه میشود:
- ایجاد رغبت
با ارائه اطلاعات کافی درباره مطلبی که فرد مطالعه میکند و کاربرد آن میتواند در وی ایجاد انگیزه کند و او را به سوی تمرکز سوق دهد.
- تعیین زمان مطالعه
زمان مطالعه با توجه به کارهای ضروری و غیرضروری تعیین میشود و بهتر است فرد در فواصل بین مطالعه به استراحت نیز بپردازد.
- تعیین مکان مطالعه
مکان مطالعه بهتر است از قبل تعیین شود تا حالتی را در فرد ایجاد کند که بداند آن مکان فقط مختص به مطالعه بوده و بهتر است آنجا به هم ریخته و آشفته نباشد و از نورکافی برخوردار باشد.
- تکرار جمله تاکیدی
لازم است فرد بارها به خود متذکر شود که الان زمان مطالعه است و قرار نیست به مطلب دیگری فکر کند. جملههای اینچنینی میتواند بارها از سوی فرد تکرار شود.
- خواندن اجمالی
فرد ابتدا به صورت اجمالی مطلب را میخواند و با این کار درک اولیه از مطلب پیدا میکند و سپس شروع به خواندن جزئیات میکند.
- سریع خواندن
ذهن انسان این توانایی را دارد که در یک زمان به چند مطلب مختلف فکر کند. بنابراین برای افزایش تمرکز لازم است سریعخوانی صورت بگیرد تا ذهن فرصت پرداختن به چند مساله را نداشته باشد.
- تقسیم انرژی
بهتر است مطالب سخت و دشوار در زمانی خوانده شود که فرد در اوج انرژی است.
- خط کشیدن زیر مطالب مهم
این روش ذهن فرد را درگیر تمرکز بیشتر و دقت کردن و پیدا کردن مطالب مهم و از حواسپرتی جلوگیری میکند.
- استفاده از راهنما و ابزار
بهعنوان مثال استفاده از مداد یا انگشت هنگام مطالعه میتواند تمرکز را افزایش دهد و به نوعی ذهن به سوی نگاه کردن و توجه کردن به مطلب موردنظر هدایت میشود.
- یادداشتبرداری و نکتهبرداری
این روش کمک میکند مطالب مهم تر و عناوین کلیتر از سوی فرد دوبارهنویسی شود و برای مرور، دسترسی بهتری به نکات داشته باشد.
- کنترل افکار مزاحم
بسیاری از افکار، مانع تمرکز ما میشود. توصیه میشود فرد، افکار مزاحم تکرار شونده خود را یادداشت کند. سپس برای این افکار و پرداختن به آنها زمان در نظر بگیرد. یعنی در طول روز زمان مشخصی را در نظر داشته باشند که به این افکار نیز بپردازند و این روش باعث میشود کنترل افکار در اختیارش قرار گیرد.
راههایی برای کنترل تمرکز
بسیاری از دانش آموزان از عدم تمرکز در هنگام مطالعه شکایت دارند. آنها فکر میکنند قدرت تمرکز یک استعداد ذاتی است که برخی انسانها فاقد آن هستند؛ اما حقیقت این است که با انجام تعدادی تمرین ساده میتوان قدرت تمرکز را چند برابر کرد. در این مقاله قصد داریم شما را با تعدادی از این تمرینها آشنا کنیم.برای یادگیری تمرکز در ابتدا باید مکان آرامی را بیابید که در آن کسی مزاحم شما نشود؛ سپس بر روی زمین و یا یک صندلی راحتی بنشینید. نفس عمیقی بکشید و بدن خود را به حالت آزاد و رها نگهدارید. سعی کنید تمام عضلات خود را آزاد و شل کنید. اکنون میتوانید به انجام تمرینها بپردازید. قبل از انجام تمرینات به نکات زیر توجه کنید:
با اولین تمرین شروع کنید و هر روز آن را تکرار کنید تا اینکه به انجام آن مسلط شوید و قادر باشید برای مدت ۵ دقیقه به چیز دیگری غیر از آن فکر نکنید.
با خودتان رو راست باشید و هنگامی که مطمئن شدید تمرین اول را با تمرکز کامل و به درستی انجام داده اید، به انجام تمرین بعدی بپردازید.
زمانبندی خاصی برای انجام این تمرینها پیشنهاد نمی شود، چون اگر به شما گفته شود که باید در مدت یک هفته تمرینی را تکمیل کنید و به آن مسلط شوید و شما از عهده این کار بر نیایید، ممکن است ناامید شوید و یا گاهی ممکن است برای به پایان رساندن تمرین در زمان تعیین شده، آن را بطور کامل و صحیح انجام ندهید. بخاطر بسپارید که گاه روزها، هفتهها و حتی ماهها تمرین مستمر لازم است تا به این مهارتها مسلط شوید.
هنگام انجام تمرینها به چیز دیگری فکر نکنید. دقت کنید که به رویا فرو نروید و خواب آلوده نباشید و هنگامیکه احساس میکنید فکرتان به مسائل دیگر مشغول شده، تمرین را متوقف کنید.
وقتی که در انجام این تمرینها مهارت پیدا کردید، میتوانید مدت آن را بیشتر کنید و یا دو بار در روز به انجام آن بپردازید، اما در ابتدا سعی نکنید که بیش از اندازه تمرین کنید. ممکن است فکر کنید که تمرینها بسیار ساده و آسان هستند و بخواهید تمام آنها را در یک زمان انجام دهید. اما توصیه ما به شما این است که به تدریج پیش بروید و ذهن خود را خسته نکنید تا به نتیجه بهتری دست یابید.
به خاطر داشته باشید که افراد مختلف دارای قدرت تمرکز متفاوتی هستند. برخی افراد دارای قدرت تمرکز بالاتر و برخی ( دارای قدرت تمرکز ) پایین تری میباشند. مهم نیست که شما قدرت تمرکز کمی دارید، مهم این است که میتوانید آن را تقویت کنید و برای این کار نیاز به استعداد خاصی ندارید. تقویت این مهارت تنها بستگی به میزان ممارست شما در انجام این تمرینات دارد. کافی است روزی ۱۰ دقیقه برای این کار وقت صرف کنید. در پایان، بعد از گذشت زمانی شما قادر خواهید بود که در زمانها و مکانها و شرایط گوناگون بر کارها و مطالعات خود تمرکز داشته باشید. میدانید این به چه معنی است؟
توانایی تمرکز کردن، فکر کردن و عمل کردن تحت هر شرایطی با کمال آرامش و خونسردی، واقعا موفقیت بزرگی است.
توصیه آخر اینکه، روی هر تمرین آنقدر کار کنید تا مطمئن شوید که آن را به درستی انجام داده اید و کاملا بر آن مسلط گشته اید.
اکنون به سراغ تمرینها میرویم. ممکن است برخی از آنها آشنا یا ساده به نظر برسد، اما انجام آنها باعث میشود که قدرت تمرکز شما بیشتر شود.
تمریناتی جهت تقویت تمرکز :
تمرین شماره ۱:
کتابی را انتخاب کنید، یک صفحه از آن را در نظر گرفته و تعداد کلمات موجود در هر پاراگراف را بشمارید. یک بار دیگر این کار را تکرار کنید تا مطمئن شوید که شمارش را درست انجام داده اید. در ابتدای کار با یک پاراگراف شروع کنید و هنگامیکه این تمرین برای شما آسان تر شد، تمام کلمات یک صفحه را بشمارید. شمارش را به طور ذهنی و با حرکات چشم هایتان انجام دهید.
تمرین شماره ۲:
در ذهن خود از یک تا صد را بر عکس بشمارید.
تمرین شماره ۳:
در ذهن خود از شماره صد، سه تا سه تا بشمرید و کم کنید. ( ۱۰۰- ۹۷ - ۹۴ - ... )
تمرین شماره ۴:
یک کلمه و یا یک طرح ساده را انتخاب کنید و آن را به مدت ۵ دقیقه در ذهن خود تکرار کنید. هنگامیکه توانستید بهتر و آسان تر تمرکز کنید. سعی کنید این کار را برای مدت ۱۰ دقیقه انجام دهید و بدون آنکه تمرکز حواس خود را از دست بدهید.
تمرین شماره ۵:
یک میوه مثلا یک سیب را بردارید و از همه طرف به آن نگاه کنید. تمام حواس خود را بر روی آن متمرکز کنید و به چیز دیگری غیر از آن سیب فکر نکنید. وقتی به سیب نگاه میکنید به چگونگی رشد آن و یا ارزش غذایی آن و یا حتی مغازه ای که آن را خریده اید فکر نکنید، بلکه فقط و فقط به خود سیب فکر کنید. به آن نگاه کنید، آن را ببویید و لمس کنید.
تمرین شماره ۶:
همانند تمرین قبل عمل کنید با این تفاوت که این بار چشمانتان بسته باشد. در ابتدا تمرین شماره ۵ را به مدت ۵ دقیقه تکرار کنید و سپس به انجام این تمرین بپردازید. چشمان خود را ببندید و سعی کنید طعم، رنگ و بوی میوه را احساس و تصور کنید و هر چه میتوانید این تصویر را در ذهن خود شفاف تر کنید. اگر نتوانستید این کار را انجام دهید، چشمان خود را باز کنید، میوه را نگاه کنید و سپس تمرین را تکرار کنید.
تمرین شماره ۷:
یک شی ساده ( قاشق، چنگال و یا لیوان ) را بردارید و بر روی آن تمرکز کنید. از همه طرف به آن نگاه کنید بدون آنکه کلمه ای در ذهن داشته باشید. سعی کنید فقط به آن شی نگاه کنید بدون آنکه بر اسامی و یا کلمات مربوط به آن فکر کنید.
تمرین شماره ۸:
پس از آنکه در انجام تمرین قبل مهارت پیدا کردید، میتوانید این تمرین را انجام دهید. شکل هندسی کوچکی ( مثلث، مربع و یا دایره ) را بر روی کاغذ رسم کنید و آن را به رنگ دلخواه درآورید. سپس بر روی آن تمرکز کنید. فقط به آن شکل فکر کنید و افکار نامربوط دیگر را از خود برانید.
سعی کنید در طی تمرین به کلمات فکر نکنید.
تمرین شماره ۹:
مانند تمرین قبل عمل کنید با این تفاوت که این بار چشمانتان بسته باشد. اگر نتوانستید شکل را بطور کامل مجسم کنید، چشمانتان را باز کرده، چند دقیقه به شکل نگاه کنید سپس چشمان خود را ببندید و تمرین را ادامه دهید.
تمرین شماره ۱۱:
سعی کنید حداقل برای مدت ۵ دقیقه به هیچ چیز فکر نکنید. دقت کنید وقتی که تمرین های قبلی را با موفقیت به پایان رساندید، آنگاه نوبت به این تمرین خواهد رسید. در آن هنگام شما برای انجام این تمرین آمادگی خواهید داشت و قادر خواهید بود برای مدتی معین به هیچ چیز فکر نکنید. به زودی این کار برای شما آسان و آسان تر خواهد شد.
روش فکر کردن افراد موفق
موفقترین افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد.
چون ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر میدهد، در اینجا به 15 مورد از بهترین طرزفکرهای افراد موفق اشاره میکنیم.
فکر کردن یک نظم است. اگر میخواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید.
میتوانید
برای برنامهریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یکبار یک نصفه
روز، هر یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل.
ببینید انرژیتان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون 20/80 استفاده کنید.
80
درصد از انرژیتان را به 20 درصد از مهمترین فعالیتهایتان اختصاص دهید.
یادتان باشد که نمیتوانید در آنِ واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه
کاری انجام دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی
شما را به 40% برساند.
افراد موفق خود را در معرض ایده ها و آدمهای مختلف قرار میدهند.
آنها سعی میکنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش میکشند.
ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر.
ایدهها تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از اینکه تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را عملی کنید.
افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان میرسد را انجام ندهید.
آخرین باری که ساعت 2 صبح یک فکر عالی به سرتان زد و وقتی صبح از خواب بیدار شدید به نظرتان احمقانه میرسید، را به خاطر دارید؟
افکار تازمانیکه ماده دارند باید شکل داده شوند و باید مورد بازجویی و سوال قرار گیرند.
افراد باهوش با افراد باهوش دیگر همفکری میکنند.
فکر
کردن با دیگران نتایج بهتری در بر خواهد داشت. مثل این میماند که به
خودتان یک راه میانبر بدهید. به همین خاطر است که جلسات طوفان مغزی تا این
اندازه موثر هستند.
تفکر عامه پسند را رد کنید (که معمولاً یعنی اصلاً فکر نکردهاید).
خیلی از آدمها وارد عمل میشوند با امید اینکه به فکر بقیه خوب برسد.
برای
اینکه از وضعیت خارج شوید باید اول با احساس ناراحتی کردن کنار بیایید.
همچنین به خاطر داشته باشید که همین الان آدمهای دیگری هستند که سعی دارند
برای خودشان فکر کنند و آنها هستند که موفقاند.
بهترین متفکران از قبل برنامه میریزند، درحالیکه برای افکار ناگهانی نیز جا میگذارند.
وقتی
با استراتژی وارد عمل شوید، احتمال خطا پایین میآید. داشتن افکار مبهم از
اینکه کجا هستید و دوست دارید چه کاری انجام دهید، شما را به هیچ کجا
نمیرساند.
کلید استراتژیک بودن:
1. موضوع را خرد کنید.
2. بپرسید چرا این مشکل باید حل شود.
3. موارد کلیدی را مشخص کنید.
4. منابعتان را مرور کنید.
5. افراد مناسب را در جای مناسب قرار دهید.
هنری فورد میگوید، "هیچ چیز سخت نیست اگر آن را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید."
برای متفاوت فکر کردن، باید کارهای مختلفی انجام دهید.
راه
های جدیدی برای انجام کارتان پیدا کنید، با آدمهای جدید آشنا شوید، حتی
کتابهایی را بخوانید که فکر میکنید خستهکننده هستند. رمز کار این است که
با ایدهها و سبکهای زندگی جدید آشنا شوید.
برای تقدیر از ایدههای دیگران، باید به ایدههای دیگر احترام بگذارید.
نمیتوانید فکر کنید که همیشه حق با شماست. باید به نظرات دیگر هم فرصت دهید.
برای هر روزتان و زمانهایی که افراد دیگر را ملاقات میکنید، برنامه و موضوع داشته باشید.
بیشتر
آدمها فقط برای روزشان برنامهریزی میکنند. متفکران برای برنامهریزی
هفته، ماه و اهداف بلندمدتشان وقت میگذارند و بعد آن را دنبال میکنند.
همچنین
بدون موضوعی برای حرف زدن وارد جلسات، مهمانیها و قرارهای ملاقات
نمیشوند. قبل از اینکه وارد چنین موقعیتهایی شوند، تصمیم میگیرند که از
آدمها یاد بگیرند.
تفکر انعکاسی در مهارتهای تصمیمگیریتان به شما رویکرد و اعتمادبهنفس میدهد.
اگر تفکر انعکاسی نداشته باشید، بیشتر از آنچه که فکر میکنید شما را عقب میکشد.
بر حرفهای منفی که با خودتان میزنید غلبه کنید. برندهها با عباراتی مثل "من میتوانم" حرف میزنند.
افراد باهوش محدودیتها را نمیبینند. آنها امکانات را میبینند.
سام
ایوینگ قهرمان سابق بیسبال میگوید، "هیچ چیز شرمآورتر از این نیست که
ببینید کسی کاری را انجام میدهد که شما میگفتید غیرممکن است."
افراد خلاق خود را وقف ایدهها میکنند.
آنها ابهامات را در آغوش می گیرند و از شکست نمیترسند و با افراد خلاق دیگر نشست و برخاست میکنند.
افراد خوشبین نمیتوانند متفکرانی واقعبین باشند.
داشتن
رویکرد واقعبینی به شما این امکان را میدهد آنقدر به یک مشکل نزدیک شوید
که بتوانید آن را بشکافید. روبهرو شدن با عواقب احتمالی هم به شما کمک
میکند کارامدتر باشید و به شما اعتبار بیشتر میدهد.
برای اینکه متفکری واقعبینتر باشید، باید:
1. از واقعیت تقدیر کنید.
2. کارتان را انجام دهید و واقعیات را به دست آورید.
3. نقاط مثبت و منفی آن را بسنجید.
4. بدترین حالت ممکن را در نظر بگیرید.
5. تفکرتان را با منابعتان همتراز کنید.
خیلی مهم است که آخر روز به یاد بیاورید که میتوانید طرزفکرتان را عوض کنید.
اینکه
یاد بگیرید چطور در فکر کردن استاد شوید باعث میشود تفکری پربازده داشته
باشید. اگر بتوانید این خصوصیت را در خود ایجاد کنید طوریکه به عادت
همیشگیتان تبدیل شود، تمام طول زندگی فردی موفق خواهید شد.
افراد باهوش تصمیمات خوب میگیرند.