داستان یخ فروش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ : به نام خداوند بخشنده مهربان
(1) وَ الْعَصْرِ : به عصر سوگند
(2) إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ : که انسانها همه در زیانند
(3) إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ : مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند،
وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبرْ : و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نمودهاند!
یکی از مفسرین قران کریم ( به نام فخر رازی) می گوید: " طبق روال عادی مشغول تفسیر قرآن بودم که به سوره ی عصر رسیدم. نکات عجیب و قابل تاملی در این سوره هست که برایم قابل درک نبود:
- اول این سوره با سوگند آغاز می شود؛ آن هم سوگند به عصر و زمان که سوگند بزرگو عظیمی است؛ و این خود تاکیدیست بر آنچه در ادامه خواهد گفت.
- کلمه ی إِنَّ به معنای قطعا، در ابتدای سوره، خود نشان تاکید است
- حرف لَ بر سر کلمه ی لَفِى باز به معنای تاکید است.
- آیه میتوانست به این صورت باشد: إِنَّ الْانسَانَ علی خُسْرٍ به معنی انسان بر زیان است و زیان میکند؛ اما آیه به این صورت است: إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ یعنی انسان غرق در زیان است و این خود باز شدت و تاکید را می رساند.
مفسر قرآن میگوید که خب این خبری که قرآن از ان خبر میدهد واضح است و هر متدینی میداند که اگر ایمان و عمل صالح و.. نداشته باشد در آخرت زیان می بیند. ولی دلیل اینهمه تکرار و تاکید چیست؟
این مسئله همچنان برایم نامفهوم بود تا اینکه روزی به بازار رفتم در بازار هر کاسبی مشغول کار خود بود. یکی پارچه می فروخت، یکی کوزه، دیگری هم نجاری می کرد و همه طبق روال عادی و به آرامی مشغول انجام کار خود بودند. اما در آن میان، صدای یک یخ فروش توجه هرکسی را جلب میکرد. او بشدت در تکاپو و تلاش بود و با حالت التماس و عجله از مردم میخواست که از او یخ بخرند.
با دیدن چهره ی مضطر او دیگر علت آن همه تاکید در سوره ی عصر را فهمیده بودم.
تفاوت یخ فروش با سابر فروشنده ها این است که: سرمایه ی یخ فروش هر لحظه درحال آب شدن و از بین رفتن است. حال آنکه فروشنده های دیگر اگر امروز جنسشان را نفروشند، می توانند فردا یا روز های بعدی آن را فروخته و سود کنند. اما یخ فروش هر لحظه که میگذرد در حال خسر و زیان است؛ مگر اینکه یخ هایش را بفروشد.
حکایت زندگی ما هم چنین است ما نیز با سرمایه ی عمر به این دنیا آمده ایم. سرمایه ای که هر لحظه در حال آب شدن است و اگر از آن برای سود اخروی استفاده نکنیم، حتما و قطعا، غرق در زیان خواهیم بود. یخ فروش اگر یکبار سرمایه اش را از دست بدهد، باز میتواند از نو شروع کند؛ اصلا میتواند به سراغ شغل دیگری برود. اما انسان فقط یکبار فرصت زندگی و داشتن سرمایه را دارد. سرمایه ی ارزشمند عمر که فقط یک نفر توان قیمت گذاری بر آن را دارد که البته بسیار بیشتر از آنچه عمرمان می ارزد، سرمایه را از ما خریدار است و آن خالق و مالک و پروردگار ماست.
پس کسی که چنین فروشنده ای را بی اعتنایی کرده، به هنگام تلاش و تکاپو برای استفاده ی مناسب از سرمایه ی عمر، خود را با دنیای پوچ و توخالی مشغول نماید با نهایت تاکیدات ممکن، زیان کرده! زیانی که هرگز قادر بجبرانش نخواهد بود.
با تبادل لینک موافقید؟
لینکم کن.
بعد خبر بده.
پاتوق هواداران مهرداد صدیقیان
http://mehrdadsedighian.blog.ir