اگه اهل موسیقی هستی حتماً این مطالب رو بخون
بسم الله الرحمن الرحیم
مختل کردن اعصاب سمپاتیک وپاراسمپاتیک بوسیله ی موسیقی
1) سیستم اعصاب سمپاتیک از ابتدای ستون فقرات آغاز گردیده و دنباله آن در سایر اعضا پخش میگردد
2) اما سلسله اعصاب پاراسمپاتیک از مغز و دماغ شروع شده و بعد از عبور از ستون فقرات به موازی اعصاب سمپاتیک در تمام بدن تقسیم میگردد.
3) عمل سمپاتیک تنگ کردن رگها، اتساع عضلات صاف، جلوگیری از ترشح فشار خون میباشد.
4) کار پاراسمپاتیک گشاد کردن رگها، انقباض عضلات صاف، ایجاد ترشح و تقلیل فشار خون میباشد.
5) کار مهم و حساس اعصاب سمپاتیک ایجاد امور فعال بدن از قبیل بیداری، جدیت و فعالیت در کارها که در اصطلاح طب قدیم صاحب آنرا حرارتی مزاج و خونگرم مینامند، میباشد.
6) کار مهم و حساس اعصاب پاراسمپاتیک درست مخالف سمپاتیک است یعنی عمل آن ایجاد سستی، بیحالی، خواب، غفلت، سهو، نسیان، اندوه، حزن، بیهوشی، نزع و بالاخره مرگ است.
7) از آنجا که اعمال این دو عصب مخالف یکدیگر است تا هنگامی که تحریکاتی از خارج بر آنها وارد نشود و هر دو به موازات یکدیگر کار کنند، تعادل بدن را حفظ نموده و این تعادل در صحت و سلامتی روحی و جسمی انسان، دخالت تام دارد.
8) هرگاه یکی از این دو اعصاب، تعادل و توازن خود را از دست بدهند آنگاه به نسبت عدم تعادل هر یک، اختلال روانی و کالبدی (روحی و جسمی) برای شخص ایجاد میشود.
9) زمانی که از محیط خارج، تحریکاتى بر روى اعصاب وارد گردد، اعصاب سمپاتیک و یا پاراسمپاتیک به میزان تحریکات خارجى وارده، تعادل خود را از دست میدهند.
10) بدیهى است هر اندازه بین این دو سیستم عصبى، فاصله ها بیشتر شود به همان اندازه نیز نگرانىهاى روانى و اغتشاشات افزونتر مىگردد.
11) از جمله علل و عوامل تحریکات خارجى این سلسلههای عصبی، ارتعاشات موسیقى میباشد.
12) هنگامی که موسیقى با آهنگهاى نشاطانگیز یا نواهاى حزن آور همراه گردد، خصوصا زمانی که با ارتعاشات عجیب و غریب سمفونیک اجرا شود، به طور مسلم تعادل لازمى را که بایستى بین دو دسته عصب نامبرده وجود داشته باشد را بر هم مىزند
13) در نتیجه اصول حساس زندگى اعم از هضم، جذب، دفع، ترشحات، ضربات قلب و وضع فشار مایعات بدن مثل خون و.... را مختل می سازد
14) رفته رفته شخص را به گرفتارىها و امراضى نزدیک مىسازد که طب جدید با تمام پیشرفتهایش نمىتواند آسیبهاى پیش آمده را درمان کند
15) . لذا این بیماریها در میان موسیقیدانان بازار گرمی دارد و چنان در وجود این افراد ریشه دوانده است که افرادی مانند بتهون و ریشارد واگنر که دو موسیقیدان معروف و مشهور هستند به خاطر این بیماریها، از خدا طلب مرگ می کردند.
16) طبق آمار دانشمندان، بیش از 80% موسیقیدانان مبتلا به این مرض میباشند. (کتاب تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب)
17) امراض مختلف روانی، اغتشاشات فکری، عدم تعادل روحی، انواع و اقسام دیوانگیها، وفور سکتههای قلبی و مغزی که در تمام دنیا روز به روز به فزونی است و فکر پزشکان بزرگ را به خود جلب نموده است،
18) 95% این بیماریها نتیجه آثار همین تمدن شوم جدید است که قسمت حساس آن تعمیم موسیقی به وسیله رادیوها و ازیاد مجالس ساز و آواز و کنسرت میباشد. (کتاب تاثیر * * موسیقی بر روان و اعصاب)
19) دکتر ولف آدلر، پرفسور دانشگاه کلمبیا میگوید: «بهترین و دلکشترین نواهای موسیقی شومترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان باقی میگذارد»
20) کشفیات این دکتر چنان در آمریکا تاثیرکرد که هزاران نفر طرفدار او شدند و موسیقی را بر خود حرام کردند و از مجلس سنای امریکا تقاضای کتبی کردند که از هر گونه کنسرت عمومی جلوگیری کند. (کتاب جوان و موسیقی)
21) دکتر الکسیس کارل، زیستشناس وفیزیولوژیست معروف فرانسه می نویسد: «کاهش عمومی هوش ونیروی عقل، از تاثیر الکل ناشی میگردد و بدون تردید سینما و رادیو [به دلیل پخش زیاد موسیقی]، در این بحران فکری سهیم هستند
22) اصولا شنیدن موسیقی وکنسرت، در اعصاب، یک نوع اثر تخدیری ایجاد میکند،گاهی آنچنان شدید که شنونده را مانند افراد بهتزده میسازد،
23) بنابراین لذت فوقالعادهای که افراد از آن میبرند ازهمین اثر تخدیری است. واضح است که اینگونه تخدیرها، زیانهای فراونی دارد
24) در صورتی که شدت یابد، گاهی ممکن است عقل و اندیشه را اسیر جذبه آهنگهای تند موسیقی کند و دیگر نتوانند خوب و بد را از هم تمیز دهند و بیپروا دست به حرکات واعمال ناشایسته بزنند و در آن حال، نتوانند به عواقب وخیم آن بیاندیشند.