داستان زنان متاهل و پسران مجرد!
سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۰۳ ب.ظ
بررسی علل یک پدیده شوم اجتماعی
عشق ورزی های بوالهوسانه زنان و مردان متاهل داستانی است که قلب هر فردی را جریحه دار می کند و هر عقل سلیمی را به تفکر وا می دارد!
تا همین دیروز در همین جامعه سنتی، رابطه دختر و پسر به
شدت مورد نکوهش قرار می گرفت، رابطه ای که از کریه ترین رفتارها بود و گناه
نابخشوده ای به شمار می آمد که به هیچ وجه من الوجوه قابل پذیرش و توجیه
نبود.
در همین جامعه، دختر و پسر جوانی که شاید به خاطر تلاطم نوجوانی و کنجکاوی مختص آن دوران،جنس مخالف شان را رصد می کردند و گاها نیز به دور از چشم بزرگترهایش رابطه پنهانی عاشقانه ای را برقرار می کردند، مورد تنبیه و مواخذه قرار می گرفتند اما در همین جامعه، چند سالی است که دختران و پسران جوان دیگر قابل تادیب و تنبیه نیستند، رفتار بسیاری از زنان و مردان متاهل روی آنان را سفید کرده است و راه توجیهی را برای عشق ورزی های جوانی شان گشوده است.
دیگر با دیدن چنین افرادی نمی توان جوان مجردی که شناخت جنس مخالف حق مسلم اوست را زیر سوال برد و توبیخش نمود.
عشق ورزی های بوالهوسانه زنان و مردان متاهل داستانی است که قلب هر فردی را جریحه دار می کند و هر عقل سلیمی را به تفکر وا می دارد!
عشق ورزی مردان بعد از تاهل ، داستان تازه ای نیست از دور زمانها بوده و هم اکنون نیز ادامه دارد!!
اما آنچه باعث تبلور دو شاخ بر سر می شود عشق ورزی زنان متاهل است ، زنانی که همسر و فرزند دارند و اما به دنبال دوستی و برقراری رابطه محبت آمیز و صمیمانه با مردان متاهل و یا پسران مجرد هستند!!
متاسفانه این حقیقت تلخی است که در سالهای اخیر متوجه برخی از افراد جامعه شده و ترس شدیدی را بر دل روانشناسان و جامعه شناسان نشانده است که با ادامه این روند و ریخته شدن قبح این رفتار در زنان ، عاقبت خانواده ها به کجا پیش خواهد رفت؟!
اما به راستی علت این خیانت زنانه چیست؟
به چه دلیل یک زن شوهر دار، با مردان دیگر ارتباط عاطفی و یا جنسی برقرار می کند؟
در این یادداشت به برخی از دلایل این معضل اشاره شده است:
وقتی جای محبت و عشق خالی است
وای به حال مردی که نتواند همسر خود را از عشق و محبت خود سیراب و اغناء کند. چه بسا یکی از مهمترین علت های خیانت زنان به مردان، کیفیت و چگونگی رابطه زن و مرد با یکدیگر است. وقتی روابط زناشویی خوبی بین زوجین نباشد و مرد به هر دلیل موجه و ناموجه ای نتواند به همسر خود محبت کند و خریدار عشق او باشد،امکان خطا بیشتر می شود. فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی، به مرور زمان روح لطیف و مهربان زن را جریحه دار می کند و انگیزه زندگی و کنار هم بودن را از او سلب می کند وگاها زمینه ای را فراهم می آورد که زن فکر خیانت در ذهن بپروراند و یا در منجلابی فرو رود که لذتی جزء هراس و احساس گناه نخواهد داشت.
وقتی ترک عادت موجب مرض می شود
تربیت غلط و پرورش در یک خانواده بی بند وبار و خیلی آزاد، گذشته نه چندان پاک و مطهر گاهی چنان با گوشت و خون یک زن عجین می شود که تعهد بعد از تاهل هم چندان مورد نظر و توجه قرار نمی گیرد. زنی که روابط صمیمانه زیادی را تجربه کرده است و دوستی های مکرری را در تجرد خود داشته است، بی گمان برایش بسیار سخت خواهد بود که بتواند زیر بار تعهد تاهل برود و خود را کنترل کند و به مرد زندگی خود قانع بوده و درهمان چارچوب به روابط خود ادامه دهد.
وقتی زنی تنوع طلب است
ازدواج های مکرر، بی مسئولیتی و عدم تعهد، نقش پذیری جنسی غلط، الگوهای نامناسب، کمبودهایی با رنگ و بویی اغراق آمیز، چشم چرانی و حسادت های زنانه ، گاها یک زن را همانند یک مرد تنوع طلب و حریص می کند و موجب خیانت از نوع زنانه می شود.
وقتی تنهایی بر زنی غلبه کند
برخی از زنان، بعد از تاهل تنهاتر از مجردی شان زندگی می کنند، آنچنان که گویی ازدواج نکرده اند و شریکی ندارند. زنان تنهایی که برای پر کردن وقت و تحمل تنهایی خود مجبور به ارتباط با دیگران و جنس مخالف می شوند. مردان کار و پر مشغله، مردان درون گرا و منزوی، مردان قهر قرو و کودک مآب ، مردان خودخواه و متعصب، مردان بی تعهد و بی مسئولیت، گاهی چنان سرنوشت تنها و بی کسی را برای همسرشان رقم می زنند که راه مفری جز خیانت را بر زن نمی گذارند.
وقتی شخصیت به لرزه بیفتد
رواج روابط ناشایست و ریختن قبح آن در جامعه ممکن است پای زنانی را که اختلال شخصیت، مشکلات فردی و خانوادگی دارند را بلرزاند و همچون وسوسه ای برای زن باشد که او را برای تجربه این روابط سوق دهد. چه بسا ترغیب و تشویق افراد به روابط آزاد زن و مرد در ماهواره، اینترنت، الگوهای فرهنگی نابهنجار و غلط، فشار دوستان و آشنایان و.... باعث شده است که بسیاری از زنان هتک حرمت کرده و حریم خانواده را شکسته و پایبند به چارچوب های اخلاقی نباشند.
وقتی پای جبران گذشته در میان است
زنانی که دوران مجردی محدودی داشته اند و یا گذشته خوبی نداشته اند و یا درد التیام نیافته ای از گذشته بر دل داشته اند، وقتی در شرایط آزادی قرار می گیرند،ممکن است درصدد جبران گذشته برآیند و به گونه ای ناخودآگاه قدم در راه خیانت بگذارند.
علاج خیانت زناشویی چیست؟!
روان شناسان معتقدند بهتر راه حل پیشگیری و یا جلوگیری از پیشرفت معضل خیانت زناشویی، جستجوی علت ها در سطح فردی،خانوادگی و اجتماعی است. اختلالات شخصیتی نه تنها می تواند فرد را نابهنجار و ضد اجتماعی کند بلکه موجب درگیری فرد در روابط چند گانه می شود و عدم وفاداری نیز نمود بسیار می یابد، شکست های عاطفی و مشکلات خانوادگی که گاها ریشه در کودکی دارد نیز می تواند مسبب رفتار کنونی فرد باشد. هزاران علت خانوادگی و فردی دیگری نیز وجود دارند که می توان با مراجعه به یک روان شناس و شناخت آنها، مشکل را رفع نمود و در جهت اصلاح گام برداشت.
از سوی دیگر، عوامل اجتماعی متعددی نیز در این امر دخالت دارند که مسئولین بایستی نسبت به آنها بی تفاوت نباشند و تا دیر نشده کمر همت ببنند. برای جلوگیری از آسیب زنان و حفظ حریم خانواده، می توان با آموزش های متعدد رسانه ای، درجهت آگاهی وشناخت افراد حرکت کرد و خانواده ها را با آسیب هایی که به موجب خیانت، بر فرد و خانواده وارد می شود، مطلع ساخت.
در همین جامعه، دختر و پسر جوانی که شاید به خاطر تلاطم نوجوانی و کنجکاوی مختص آن دوران،جنس مخالف شان را رصد می کردند و گاها نیز به دور از چشم بزرگترهایش رابطه پنهانی عاشقانه ای را برقرار می کردند، مورد تنبیه و مواخذه قرار می گرفتند اما در همین جامعه، چند سالی است که دختران و پسران جوان دیگر قابل تادیب و تنبیه نیستند، رفتار بسیاری از زنان و مردان متاهل روی آنان را سفید کرده است و راه توجیهی را برای عشق ورزی های جوانی شان گشوده است.
دیگر با دیدن چنین افرادی نمی توان جوان مجردی که شناخت جنس مخالف حق مسلم اوست را زیر سوال برد و توبیخش نمود.
عشق ورزی های بوالهوسانه زنان و مردان متاهل داستانی است که قلب هر فردی را جریحه دار می کند و هر عقل سلیمی را به تفکر وا می دارد!
عشق ورزی مردان بعد از تاهل ، داستان تازه ای نیست از دور زمانها بوده و هم اکنون نیز ادامه دارد!!
اما آنچه باعث تبلور دو شاخ بر سر می شود عشق ورزی زنان متاهل است ، زنانی که همسر و فرزند دارند و اما به دنبال دوستی و برقراری رابطه محبت آمیز و صمیمانه با مردان متاهل و یا پسران مجرد هستند!!
متاسفانه این حقیقت تلخی است که در سالهای اخیر متوجه برخی از افراد جامعه شده و ترس شدیدی را بر دل روانشناسان و جامعه شناسان نشانده است که با ادامه این روند و ریخته شدن قبح این رفتار در زنان ، عاقبت خانواده ها به کجا پیش خواهد رفت؟!
اما به راستی علت این خیانت زنانه چیست؟
به چه دلیل یک زن شوهر دار، با مردان دیگر ارتباط عاطفی و یا جنسی برقرار می کند؟
در این یادداشت به برخی از دلایل این معضل اشاره شده است:
وقتی جای محبت و عشق خالی است
وای به حال مردی که نتواند همسر خود را از عشق و محبت خود سیراب و اغناء کند. چه بسا یکی از مهمترین علت های خیانت زنان به مردان، کیفیت و چگونگی رابطه زن و مرد با یکدیگر است. وقتی روابط زناشویی خوبی بین زوجین نباشد و مرد به هر دلیل موجه و ناموجه ای نتواند به همسر خود محبت کند و خریدار عشق او باشد،امکان خطا بیشتر می شود. فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی، به مرور زمان روح لطیف و مهربان زن را جریحه دار می کند و انگیزه زندگی و کنار هم بودن را از او سلب می کند وگاها زمینه ای را فراهم می آورد که زن فکر خیانت در ذهن بپروراند و یا در منجلابی فرو رود که لذتی جزء هراس و احساس گناه نخواهد داشت.
وقتی ترک عادت موجب مرض می شود
تربیت غلط و پرورش در یک خانواده بی بند وبار و خیلی آزاد، گذشته نه چندان پاک و مطهر گاهی چنان با گوشت و خون یک زن عجین می شود که تعهد بعد از تاهل هم چندان مورد نظر و توجه قرار نمی گیرد. زنی که روابط صمیمانه زیادی را تجربه کرده است و دوستی های مکرری را در تجرد خود داشته است، بی گمان برایش بسیار سخت خواهد بود که بتواند زیر بار تعهد تاهل برود و خود را کنترل کند و به مرد زندگی خود قانع بوده و درهمان چارچوب به روابط خود ادامه دهد.
وقتی زنی تنوع طلب است
ازدواج های مکرر، بی مسئولیتی و عدم تعهد، نقش پذیری جنسی غلط، الگوهای نامناسب، کمبودهایی با رنگ و بویی اغراق آمیز، چشم چرانی و حسادت های زنانه ، گاها یک زن را همانند یک مرد تنوع طلب و حریص می کند و موجب خیانت از نوع زنانه می شود.
وقتی تنهایی بر زنی غلبه کند
برخی از زنان، بعد از تاهل تنهاتر از مجردی شان زندگی می کنند، آنچنان که گویی ازدواج نکرده اند و شریکی ندارند. زنان تنهایی که برای پر کردن وقت و تحمل تنهایی خود مجبور به ارتباط با دیگران و جنس مخالف می شوند. مردان کار و پر مشغله، مردان درون گرا و منزوی، مردان قهر قرو و کودک مآب ، مردان خودخواه و متعصب، مردان بی تعهد و بی مسئولیت، گاهی چنان سرنوشت تنها و بی کسی را برای همسرشان رقم می زنند که راه مفری جز خیانت را بر زن نمی گذارند.
وقتی شخصیت به لرزه بیفتد
رواج روابط ناشایست و ریختن قبح آن در جامعه ممکن است پای زنانی را که اختلال شخصیت، مشکلات فردی و خانوادگی دارند را بلرزاند و همچون وسوسه ای برای زن باشد که او را برای تجربه این روابط سوق دهد. چه بسا ترغیب و تشویق افراد به روابط آزاد زن و مرد در ماهواره، اینترنت، الگوهای فرهنگی نابهنجار و غلط، فشار دوستان و آشنایان و.... باعث شده است که بسیاری از زنان هتک حرمت کرده و حریم خانواده را شکسته و پایبند به چارچوب های اخلاقی نباشند.
وقتی پای جبران گذشته در میان است
زنانی که دوران مجردی محدودی داشته اند و یا گذشته خوبی نداشته اند و یا درد التیام نیافته ای از گذشته بر دل داشته اند، وقتی در شرایط آزادی قرار می گیرند،ممکن است درصدد جبران گذشته برآیند و به گونه ای ناخودآگاه قدم در راه خیانت بگذارند.
علاج خیانت زناشویی چیست؟!
روان شناسان معتقدند بهتر راه حل پیشگیری و یا جلوگیری از پیشرفت معضل خیانت زناشویی، جستجوی علت ها در سطح فردی،خانوادگی و اجتماعی است. اختلالات شخصیتی نه تنها می تواند فرد را نابهنجار و ضد اجتماعی کند بلکه موجب درگیری فرد در روابط چند گانه می شود و عدم وفاداری نیز نمود بسیار می یابد، شکست های عاطفی و مشکلات خانوادگی که گاها ریشه در کودکی دارد نیز می تواند مسبب رفتار کنونی فرد باشد. هزاران علت خانوادگی و فردی دیگری نیز وجود دارند که می توان با مراجعه به یک روان شناس و شناخت آنها، مشکل را رفع نمود و در جهت اصلاح گام برداشت.
از سوی دیگر، عوامل اجتماعی متعددی نیز در این امر دخالت دارند که مسئولین بایستی نسبت به آنها بی تفاوت نباشند و تا دیر نشده کمر همت ببنند. برای جلوگیری از آسیب زنان و حفظ حریم خانواده، می توان با آموزش های متعدد رسانه ای، درجهت آگاهی وشناخت افراد حرکت کرد و خانواده ها را با آسیب هایی که به موجب خیانت، بر فرد و خانواده وارد می شود، مطلع ساخت.