همه همسران رؤسای جمهور ایران+عکس
تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است.
همتایان آن ها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش می کنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکرده اند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری داده اند.
صاحبه عربی همسر حسن روحانی
اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی انتشار نیافته و فقط برخی از گزارش های خبری در مورد خانواده حسن روحانی در دوران انتخابات به این موضوع اشاره شده است.
اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده، «صاحبه در سال 1333 در سرخه سمنان در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده مینی بوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد می کرده است».
او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعید ه، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن ، حسین ،عباس و مسعود است.
14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داما د، مقداری زمین ، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخاله 20 ساله اش، حسن روحانی درآمد.
مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زن دایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است.
صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سال ها بیشتر در قالب یک بانوی خانه دار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانواده های جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه تلویزیونی «خانواده های کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود، استقبال نکردند.
البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیس جمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا می کند .
خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه بازارچه خیریه ای که در برج میلاد برگزار شده بود، شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یادبود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود، نوشت: «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود ، امیدوارم که موفق باشید.»
اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانه ای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیس جمهور برای همسران وزرا ، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است.
البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجی اش حذف کرد، مدعی شده بود که به هر یک از شرکت کنندگان در این جشن سکه هایی نیز اهدا شده است.
انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنش های متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکت کنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز در صفحه شخصی اش در فیس بوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.
از سوی دیگر، برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافی گری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است، برگزار کردند.
اما ماجرای انتشار این اخبار که بسیاری آنها را «جهت دار و حاشیه ای» خواندند، به همین جا ختم نشد.
از آنجا که برخی رسانه های منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانش نامه به دانش آموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضع گیری کم سابقه ای اظهار کرد: «متاسفانه یک مقدار بازی های رسانه ای موجب تشویش اذهان عمومی می شود. مدیران رسانه ها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات می شود... .بعضی اخبار بی ارزش و تفرقه انگیز هستند، بعضی ها هم شایعه، تهمت و بی مبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمی کنم، حتی رسانه هایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا می کنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمی کنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد می کنیم.»
و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانه های مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانه ها خبر دادند.
آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانه ها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.
اعظم السادات فراحی همسر محمود احمدی نژاد
همسر «محمود احمدی نژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینه ساز ازدواج او با رئیس دولت های نهم و دهم شد.
«اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدی نژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینه ساز آن بود می گوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را می دیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آن ها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آن ها خانه ای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحت تر باشد.»
حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدی نژاد پس از رئیس جمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدی نژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است.
علیرضا احمدی نژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدی نژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است.
اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانه ها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید می کرد.
او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامه ای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی نوشت؛ نامه ای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد.
اعظم سادات فراحی در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامه های تبلیغاتی احمدی نژاد شرکت می کرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاست جمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامه های تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامه ها را عامل فعالیت های انتخاباتی بیشتر فراحی می دانند.
اعظم سادات فراحی در آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق ، پاکستان و... نیز دیدار داشت.
برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدی نژاد در لیست پینشهادی اش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانه های آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.
فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیم گیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می کند پیوست.
او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکت کننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آن ها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دو جانبه داشت.
فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبت های مختلف برگزار می شد حضور پیدا می کرد. احمدی نژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان می کرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمی دانم ، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم می میرم. حاضرم همه این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.»
اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد.
در پایان عمر دولت دهم نیز احمدی نژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاش ها و حمایت های فراحی از دولت و رئیس جمهور به وی اهدا کرد.
زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی
همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانواده ای اصیل، ریشه دار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.
زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن می گوید: « در سال 1353 با خانواده های معتبر و ریشه دار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمت های بزرگ این خانواده به این کوچک ، ازدواج با زنی با فضیلت ، صبور و مهربان از خانواده مهم صدر و صادقی است.»
حاصل وصلت آنها، دو دختر به نام های لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه سیاست ندارند.
لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی می کند. دختر کوچکتر آن ها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای است و به همراه همسرش در تهران زندگی می کند.
زهره صادقی اگرچه در خانواده ای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیت های سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.
او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه «به آفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسه ای که مختص دانش آموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویت های اصلی آن.
زهره صادقی در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی می کرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولت ها و ملت ها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد.
عفت مرعشی همسر اکبر هاشمی رفسنجانی
«عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده حجت الاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیت الله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علی اکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.
عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسی ترین فرد در سال های اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده، خود را این گونه معرفی می کند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیت یافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزرگوار حضرت آیت الله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت می شناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزه وار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 و صحنه رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانه ها انتشار یافت و بهانه ای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.»
عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده می نویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخش های شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمی دانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرف هایش را تکرار کرد، با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذره ای عصبانیت گفتم خانم جون یعنی چه همان جا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد ، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما مانده ام که این جوری برخورد می کنید؟ مادرم گفت: عفت جان ، حرف تو درست است، اما پدرت را که می شناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمی دهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس می خواند. می دانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت می کنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت می دانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....»
همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیت های بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره می کند.
حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نام های فاطمه ،محسن ،فائزه ، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیت الله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.
صحبت های جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخه سواری آنها با واکنش های متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد.
اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند.
مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنان که در شب 4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش می کردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد.
آن چه باعث شد طی سال های اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانه ها و افکار عمومی پررنگ تر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 88 بود. عده ای از اصول گرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریک آمیز عنوان کردند.
اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالش های زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آن ها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پرونده هایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است.
منصوره خجسته باقرزاده همسر حضرت آیت الله خامنه ای
«منصوره خجسته باقرزاده» همسر حضرت آیت الله خامنه ای سومین رییس جمهوری اسلامی ایران و رهبر کنونی انقلاب اسلامی، در سال 1326 در خانواده ای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود.
منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیت الله میلانی به عقد سیدعلی خامنه ای درآمد.
در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سال های قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمی گذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده ای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود.
حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته ای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیت الله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را می شناسند و تأیید می کنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیت الله حاج سیدجواد خامنه ای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، می توانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنه ای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیت الله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای حضرت آیت الله خامنه ای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تک فرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار می شد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از هم خانه شدن، نوعروس خامنه ای باخبر شد که شوی 25 ساله اش پای در میدان مبارزه دارد.»
خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانه ها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیت الله خامنه ای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشت ها در پیش از انقلاب داشته است.
خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود حضرت آیت الله خامنه ای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبه ای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر می شود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیت الله خامنه ای پرداخته است.
در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخه ای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری می کردید می گوید: « فکر می کنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینه های مختلف نظیر پخش اعلامیه ها، حمل پیام ها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر می کنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین ماه های مبارزه در رابطه با پیام های تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال می نمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمع آوری نموده و به پاریس مخابره می کردم.»
وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخش هایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «ره آورد دانشگاه» بازنشر داده شده می گوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.»
حاصل ازدواج حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمده اند. مصطفی بزرگترین فرزند آیت الله خامنه ای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیت الله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است.
فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنه ای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانه ای و سیاست کشور مطرح تر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است.
مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده وحضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای است. او با دختر آیت الله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد.
گفته می شود حجت الاسلام سیدمسعود خامنه ای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است.
آخرین پسر این خانواده حجت الاسلام سیدمیثم خامنه ای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد.
بشرا دختر اول خانواده با حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است.
فرزند آخر این خانواده هدی خامنه ای نیز با مصباح الهدی باقری کنی فرزند آیت الله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است.
از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمی شود و علاقه ای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانواده های شهدا می رود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هسته ای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایی نژاد یکی از شهدای هسته ای به حضور چندین باره خانم منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد.
عاتقه صدیقی همسر شهید محمدعلی رجایی
«عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است.
پوران در سال 1322 در قزوین در خانواده ای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.
پوران که در گذر فعالیت های سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیت های سیاسی مخفی شرکت داشت.
در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره می کرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس می کرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاری هایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میان دوره ای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد.
عاتقه صدیقی سال ها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سال ها از منتقدان سرسخت احمدی نژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.
حاصل زندگی مشترک 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفت وگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاری های سیاسی از دختران رئیس جمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازاده ها ندهد و خانواده را حفظ کند.»
عذرا حسینی همسر ابوالحسن بنی صدر
«عذرا حسینی» هنگامی که در سال های آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنی صدر» که بعدها به عنوان اولین و بحث برانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد.
بنی صدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاس دهنده خاطرات وی است و در آبان ماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش می گوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگی مان که خانواده همسر کنونی ام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه می رفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم".
ابوالحسن بنی صدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.
حاصل ازدواج ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از
دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با
مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان هم پیمان پدرش بود و مدتی بود
که همسر قبلی اش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد.
در مورد این ازدواج که گفته می شود بنی صدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنی صدر در کتاب خاطرات خود می گوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام می گرفت. اگر آنها به سراغ من نمی آمدند، من به سراغ آنها می رفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمی توانم جلو بروم»."
البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنی صدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد.
همسر بنی صدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی خود روایات متفاوتی را نقل می کند. ولی آیت الله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسه ای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنی صدر و آزادی اش می گوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنی صدر و فرار او مسأله ای پیش آمد. کمیته های انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنی صدر) را به اتفاق همسر بنی صدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم، اما علی الظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنی صدر را دستگیر کرده اید، ما با بنی صدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنی صدر را مجرم بداند هم هیچ کس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!»
آ آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه می دهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنی صدر باید آزاد بشود.»
وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من می خواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام می گذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان می گذارم و از شما می خواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.»
ابوالحسن بنی صدر در مصاحبه ای که با بی بی سی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیت های همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییس جمهور ایران مشغول به کار بوده می گوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.»
بنی صدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.