پیشقراولان کمپین"منشارلیهستم"چهکسانیبودند؟
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۴۲ ق.ظ
یک نویسنده عرب در یادداشتی با
اشاره به سوابق سیاستمداران حاضر در راهپیمایی پاریس، تصریح کرد: مبارزه با
تروریسم تنها با توقف سیاستهای استعمارگرانه عملی میشود/ نتانیاهو خود
بهتازگی جنایت کشتار دوهزار فلسطینی را مرتکب شده است
پس از آنکه گرد و غبار توفان "همبستگی" با قربانیان هفتهنامه فرانسوی "شاری ابدو" فرو بنشیند، و "یخ نفاق" که در مقدمه تظاهرات میلیونی در قلب پاریس تجلی یافت، آب شود و توفانهای دروغ و راست همگی خاموش شوند؛ حقایق یکی پس از دیگری پدیدار خواهند شد.
بارزترین این حقایق، این است که مسؤولان عرب و بیگانهای که در صفوف اول تظاهرات پاریس برای محکوم کردن تروریسم شرکت کردند، خودشان بزرگترین به وجود آورندگان تروریسم واقعی هستند. همه آنها به صورت عمدی و یا غیر عمد حامیان تروریسم هستند.
نخستین آنها "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی است که به تازگی جنایتی را در غزه مرتکب شد، و بیش از ۲ هزار انسان را به قتل رساند که یک سوم آنان کودک بودند. هنوز صد هزار نفر از اهالی این منطقه بدون سرپناه هستند و اکنون هم با موج سرمای کشندهای روبرو شده اند.
"احمد داود اوغلو" هم که دولت او به ایجاد گذرگاهی امن و سریع برای عبور هزاران افراطی عرب و مسلمان متهم است؛ تروریستهایی که به دست داشتن در حمله پاریس متهم هستند.
"فرانسوا اولاند" رئیس جمهور فرانسه و دوستان انگلیسی و آمریکایی او نیز در همین ردیف قرار گرفته، و پهپادها و جنگندههای آنان در همین لحظه در حال کشتار انسانهای بیگناه در افغانستان، عراق، سوریه، و یمن به صورت عمد و یا اشتباهی هستند.
"محمود عباس" رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین هم که هیچگاه برای همبستگی با هموطنان و فرزندان خود که توسط جنگندههای اسرائیلی کشته شدهاند، حتی یک تظاهرات را در رام الله هدایت و یا برگزار نکرده است؛ شور و اشتیاق بسیاری برای حضور در صف اول تظاهرات پاریس در چند متری بنیامین نتانیاهوی قاتل داشت.
"اریک هولدر" وزیر امور قضایی آمریکا که در تظاهرات شرکت کرده بود، گفته است هنوز اطلاعاتی در تأیید دست داشتن القاعده در حمله به مجله فرانسوی "شارلی ابدو" وجود ندارد؛ "مارتین دمپسی" فرمانده ارتش امریکا هم این مسأله را مورد تأکید قرار داد. این امر سؤالات بسیاری را درباره اصرار برای قتل ۳ متهم به وجود می آورد و اینکه چرا این ۳ نفر را که قصد داشتند تسلیم شوند، به قتل رساندند؛ و چرا برای تحقیق و بازجویی از آنان و اطلاع از دلیل این جنایت و اینکه آیا به تنهایی این کار را مرتکب شده و یا از سوی یک گروه تروریستی مأمور شده اند، آنان را زنده دستگیر نکردند.
این ماجرا کاملا مشابه سرنوشت "محمد مراح" تبعه فرانسوی جزایری الاصل بود که در سال ۲۰۱۲ به مدرسه فرانسوی یهودی تولوز حمله کرد.
همه فورا القاعده یمن را به دست داشتن در آن حمله متهم کردند زیرا "شریف کواشی" به صنعا سفر کرده بود.
برای هزارمین بار تأکید می کنم که ما از تروریسم حمایت نمی کنیم و حامی آزادی بیان هستیم و این مطلب از روزنامه ای در لندن منتشر می شود، و نه یک کشور عربی دیگر.
ولی ما با آزادی توهین به پیامبران مخالفیم. توهین مجله مذکور (شارلی ابدو) به یهودیان و مسیحیان و شخصیتها و نمادهای آنان نباید دست آویز و توجیهی برای کاریکاتوریستهای آن مجله جهت توهین به پیامبر اسلام (ص) باشد. پیامبری که همواره در تسامح و بخشش حتی در قبال دشمنانش، زبان زد بوده است.
مبارزه با تروریسم از طریق همکاری اطلاعاتی و هدف قرار دادن مسلمانان و بازداشت و تفتیش، انجام شدنی نیست. (هر مسلمان در بیشتر کشورهای اروپایی در مقایسه با دیگر شهروندان بیش از ۳۰ بار در معرض بازداشت قرار دارد)؛ بلکه مبارزه با تروریسم از طریق توقف سیاستهای استعمارگرانه و تحقیر آمیز علیه دنیای اسلام عملی می شود.
ما با مقوله سران غربی برای توجیه دخالتهای خونبار خود در جهان اسلام مخالفیم؛ آنها مدعی هستند که در حال جنگ با تروریستها در کشورهایشان هستند تا به کشورهای غربی نروند؛ این امر به معنای ارتکاب جنایت و کشتار انسانهای بیگناه بدون سند قانونی و یا اخلاقی تحت عنوان مبارزه با تروریسم است. بزرگترین نشانه شکست این مقوله، حمله به مجله فرانسوی، معبد یهودی در بروکسل و حمله به مدرسه یهودی فرانسوی در تولوز است. اگر بگوییم که این دخالتها موجب تبدیل شدن کشورهای امن به کشورهای شکست خورده و فراهم شدن محیط مناسب برای گروههای افراطی شده است، مبالغه نکرده ایم.
در پایان و در سایه این صحنه تمسخر آمیز و سیاه و تلخ، روزنه روشنی وجود دارد که باید به احترام آن ایستاد. و آن شرکت نکردن وزیر خارجه مغرب و هیأت همراهش در تظاهرات همبستگی در پاریس است.
در بیانیه وزارت خارجه مغرب آمده است که هیچ مسؤول رسمی مغربی در تظاهراتی که شرکت کنندگان در آن کاریکاتورهای توهین آمیز علیه پیامبر (ص) را به دست گرفته اند، شرکت نمی کند.
بسیار آرزو داشتیم که مسؤولان و سران عرب شرکت کننده در تظاهرات پاریس، با شجاعت چنین موضعی اتخاذ می کردند. اما هنگامی که مسأله مربوط به سران و مسؤولان عرب است، این آرزوها همانطور که در گذشته عملی نشده است، در آینده نیز برآورده نخواهد شد.