نحوه محاسبه حق الناس در قیامت چگونه است؟

حق الناس
سختترین مراحل حساب، رسیدگى به مظالم عباد و حقوق مردم نسبت به یکدیگر است. انسانها با هم زندگى مىکنند و نسبت به همدیگر حقوقى دارند. رعایت حقوق یک وظیفه الهى است که انبیای الهی درباره آن تأکید داشتهاند و در قیامت بازخواست خواهند شد.
حق الناس در قیامت
در باب حقوق مردم روایاتى وارد شده است که به عنوان باب «حبس
الحقوق» است. در قیامت، کاسب را مىآورند، مىگویند:
شما این فرد را براى کار استخدام کردى، کار کرده است، اما مزد او را ندادى. در
محشر بمان تا مزد او را بدهى.
امام رضا علیه السلام مى فرماید:
کسى که براى شما کار مىکند، هنوز عرق پیشانىاش خشک نشده است،
مزد او را بدهید. مگر این که خودش بخواهد پول او پیش شما امانت بماند.
اگر کسى مزد کارگرش را ندهد، روز قیامت او را در دادگاه نگه
مىدارند، مىگویند: مزد او را بده. کار فرما نمىتواند به خدا بگوید: ما که
نداریم، تو مزد او را بده. خدا مىگوید: مگر او براى من کار کرده است که من مزد او
را بدهم؟ کار مادى بوده، که براى تو کرده است. خدا از حبس حق کارگر متنفر است، آن
وقت خودش حق شما خوبان را ضایع کند؟
آیه مى فرماید: «إِنَّا لَانُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» کار
خوب را باید به من تحویل دهید، تا ضایع نشود.
مختصری از انواع حق الناس در زندگی ها
به طور کوتاه به برخى از آنها اشاره مىکنم: هر یک از زن و
شوهر، پدر و مادر و فرزندان، خویشان و نزدیکان، همسایگان و شهروندان، جوانان و
سالخوردگان، معلمان و دانشجویان، ثروتمندان و تهىدستان، کارگزاران و زیردستان، همکیشان
و هموطنان و... نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقى دارند که رعایت آنها یک وظیفه
وجدانى، اجتماعى و شرعى است و تضییع آنها، گناه و جرم به شمار میرود که در قیامت
مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
شخصى از امام باقر یا صادق ـ علیهالسلام ـ روایت کرده که
فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر میکنند. در حالى که شدیداً وحشت زده و نگران است،
اگر حسناتى دارد از او میگیرند و به طلبکارش میدهند و اگر حسناتى نداشت از
گناهان طلبکار میگیرند و به بدهکار مىدهند
امکان دارد خداى متعال در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر
کند، ولى از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اینکه
خودشان رضایت دهند و از دادخواهى صرف نظر کنند.
قیامت
انواع ظلم
امیرالمۆمنین ـ علیهالسلام ـ فرمود: ظلم سه
گونه است: نخست ظلمى که بخشیده نخواهد شد. دوم ظلمى که بدون دادستانى رها نمیشود.
سوم ظلمى که بخشیده خواهد شد. ظلمى که بخشیده نخواهد شد، عبارت است از شرک به خدا.
قرآن میفرماید: «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِـهِ»؛
اما ظلمى که بخشیده میشود، ستم کوچکى است که هر انسانى نسبت به خودش روا داشته
است، اما ظلمى که بدون حساب رها نمیشود، عبارت است از ظلم بندگان نسبت به
یکدیگر که قصاص در آنجا بسیار دشوار خواهد بود و سختى آن در حد زخم کارد و زدن تازیانه
نیست، بلکه بسیار سختتر است.
رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ فرمود: «هر کس از قصاص
میترسد، از ستم به مردم خوددارى کند.»
مشکل حسابرسى به حق الناس در قیامت این است که در آنجا چیزى
ندارد تا به طلبکاران بدهند؛ مثلاً کسى که اموال مردم را در دنیا غصب کرده یا نفقه
زن و فرزندانش را نداده یا شخصى را کشته و دیهاش را نپرداخته یا ضربهاى به مظلومى
زده و دیهاش را نداده یا زیان مالى به کسى زده و جبرانش نکرده یا از کسى غیبت
کرده یا به او توهین و هتک حرمت کرده و راضیاش نساخته است، در قیامت و به هنگام دادرسى
چیزى ندارد تا به طلبکاران بپردازد.
امکان دارد خداى متعال در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر
کند، ولى از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اینکه
خودشان رضایت دهند و از دادخواهى صرف نظر کنند
راهکار رفع عذاب
حل این مشکل به یکى
از دو وجه امکان دارد: وجه نخست اینکه به
مقدار طلب بستانکار از حسنات بدهکار برداشته و به طلبکار داده میشود. وجه دوم
آنکه اگر حسناتى نداشت به همان مقدار از گناهان شاکى برداشته و در نامه عمل
بدهکار ثبت میشود.
شخصى از امام باقر یا صادق ـ علیهالسلام ـ روایت کرده که
فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر میکنند. در حالى که شدیداً وحشت زده و نگران است،
اگر حسناتى دارد از او میگیرند و به طلبکارش میدهند و اگر حسناتى نداشت از
گناهان طلبکار میگیرند و به بدهکار مىدهند.
رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ فرمود: «شخصى را در
قیامت براى حساب در محضر خداى متعال حاضر مىسازند و نامه اعمالش را به دستش
مىدهند، وقتى در آن نگاه مىکند حسناتش را در آن نمیبیند.
میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون عملهاى صالح خود
را در آن نمىیابم. در پاسخ گفته میشود: پروردگارت اشتباه و فراموشى ندارد.
حسنات تو به واسطه غیبتى که از مردم کردهاى به آنان داده شده است.
سپس شخص دیگرى را براى حساب حاضر میسازند و نامه عملش را به
دستش میدهند. هنگامى که در آن مینگرد، عبادتهاى فراوانى در آن میبیند که آنها
را انجام نداده است،
میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون بعضى کارهایى که
انجام ندادهام در آن ثبت شده است. در پاسخ گفته میشود: چون فلان کس از تو غیبت
کرده بود، در عوض حسنات او را به نامه عمل تو منتقل کردیم».(*)
از احادیث و آیات قرآن کریم به دست میآید که اگر انسان پیش از مردن، نتواند از عهده «حقّ الناس» برآید و در همان حال بمیرد، در آن جهان سخت گرفتار خواهد شد.
بعد از شرک، گناهی بدتر از «ظلم در حق مردم» نیست؛ زیرا ممکن است خداوند از حق خودش(حقّ الله) یعنی گناهانی که تنها تخلّف و معصیت الهی باشند، گذشت کند؛ ولی «حق الناس» که در دنیا ضایع شده است قابل بخشش نیست.
بنابراین در حدیث امام باقر(ع) و امام علی(ع) میخوانیم که گناهان سه دستهاند:
گناهی که بخشیده میشود و آن ظلمی است که انسان به خود کرده است،
و گناهی که هرگز بخشیده نمیشود و آن شرک به خدا است: «انَّ الله لا یَغفرُ اَن یُشرکَ بِهِ»
و گناهی که از آن گذشت نمیشود و آن بدهکاری مردم است: «فَالمُدائنه بَینَ العباد».[1]
زیرا ظلم به بندگان و حق النّاس، جنبه شاکی خصوصی دارد و تا شاکی گذشت نکند، قاضی نمیتواند گذشت کند.
خداوند در قیامت وعده اجرای عدالت داده و در مقام عدالت، حق مظلوم از ظالم گرفته میشود.
سؤال: در قیامت که چک، وام، سند خانه، ملک و حساب بانکی وجود ندارد، پس چگونه حق مظلوم گرفته میشود؟
در احادیث معاد آمده است که برای جبران حق الناس، از کارهای خوب و شایسته بدهکار برمیدارند و به حساب طلبکار میگذارند تا کارهای نیک او بسیار شود، بلکه حق او تصفیه شود، و اگر کارهای نیک بدهکار کفایت نکند یا نداشته باشد، از گناهان طلبکار برمیدارند و به حساب بدهکار میگذارند، تا به این صورت شاکی راضی شود. اینجاست که بدهکار با دست خالی به دوزخ میرود.
پیامبر(ص) فرمودند: «انَّه لَیَأتی العَبدُ یَومَ القیامَه و قَد سَرَّته حَسَناتُهُ فَیَجییٌ الرَّجُلُ فیقولُ: یا رَبِّ ظَلَمَنی هذا فَیُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَیُجعَلُ فی حَسَناتِ الّذی سَألَهُ، فما یَزالُ کذلکَ حتّى ما یَبقى لَهُ حَسَنةٌ، فإذا جاءَ مَن یَسألُهُ نَظَرَ إلى سَیِّئاتِهِ فَجُعِلَت مَع سیّئاتِ الرَّجُلِ، فلا یَزالُ یُستَوفى مِنهُ حتّى یَدخُلَ النارَ»؛[2]
در قیامت بندهای که کار خوب بسیار دارد، در حالی که خوشحال است وارد محشر میشود. ناگهان شخصی از راه میرسد و میگوید: خداوندا! این شخص[در دنیا] به من ظلم کرده است. پس از کارهای نیک او گرفته میشود و به آن مظلوم داده میشود تا جایی که کار خوب و حسنهای برای بدهکار باقی نمیماند، ولی هنوز طلبکار راضی نشده و حقش را طلب میکند، آنگاه از گناهان طلبکار برداشته به بدهکار میدهند تا جایی که آن شخص بدهکار(که به کارهای خوب خود دلخوش و بهشتی بود)، جهنمی میشود.
حضرت علی(ع) فرمودند: «یَومُ العَدلِ عَلَی الظّالمِ اَشَدُّ مِن یَومِ الجَورِ عَلی المَظلُومِ»؛[3]
روز اجرای عدالت(قیامت)؛ بر شخص ظالم، بسیار سختتر است از روزی که او بر مظلوم ستم روا داشته است.
و نیز امام علی(ع) فرمودند: «یَوم المَظلومِ عَلَی الظَّالِمِ اَشَدُّ مِن یَومِ الظَّالِمِ عَلَی المَظلُوم»؛[4] روز مظلوم(قیامت) که حق مظلوم را از ظالم میگیرند، از روز ظالم(ایام دنیا) که بر مظلوم ستم روا داشته سختتر است.
امام باقر(ع) فرمودند: آنچه مظلوم از دین(و کارهای خوب) ظالم میگیرد، از آنچه ظالم از دنیای مظلوم میگیرد بسیار بیشتر است.[5]
همچنین فرمودند: «الظُلمُ فی الدُّنیا هُوَ الظُلُمات فِی الآخِرَة»؛[6] ظلم در دنیا؛ تاریکیهایی در آخرت است.
رسول خدا(ص) فرمودند: میان بهشت و انسان، هفت گردنه وجود دارد، که آسانترین آنها مرگ است. پرسیدند: سختترین آنها کدام است؟ فرمودند: «الوُقُوفُ بَینَ یَدَی الله عزَّوجلَّ إذا تَعَلَّقَ المَظلُومونَ بالظّالِمینَ»؛[7] سختترین لحظه؛ زمانی است که انسان در پیشگاه خداوند بایستد و کسانی که به آنها ظلم شده، دامن ظالم را بگیرند.
حضرت علی(ع) فرمودند: «وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِینَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَیْهِ ظَالِمِین»؛[8] روز قیامت، ستمدیده و مظلوم به محضر خدا وارد شوید نه ظالم و ستمگر(یعنی اینکه انسان روز قیامت در حالی که بر او ظلم شده بر خدا وارد شود، بهتر از این است که بر دیگری ظلم کرده باشد).
همچنین فرمودند: «بِئسَ الزّاد إلی المَعادِ العدوانُ علی العبادِ»؛[9] ستم در حق بندگان بد توشهای برای قیامت است!
و نیز فرمود: «وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَه»؛[10] کسى که به بندگان خدا ستم روا دارد، خود خداوند به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن را که خدا دشمن شود، دلیل او را نپذیرد.
پیامبر خدا(ص): «یقولُ اللّه ُ عَزَّوجلَّ: و عِزَّتی و جلالِی لأَنتَقِمَنَّ مِن الظّالِمِ فی عاجِلِهِ و آجِلِهِ، و لأنتَقِمَنَّ مِمَّن رَأى مَظلوما فَقَدَرَ أن یَنصُرَهُ فلَم یَنصُرْهُ»؛[11] خداوند عزّوجلّ مىفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که از ستمگر در دنیا و آخرت، به طور قطع انتقام مىگیرم، و از کسى هم که ستمدیدهاى را ببیند و بتواند یاریش رساند و نرساند، بىگمان انتقام مىگیرم.
و نیز رسول گرامی(ص) فرمود: «إنّ العَبدَ إذا ظُلِمَ فلَم یَنتَصِرْ، و لَم یَکُن لَهُ مَن یَنصُرُهُ، و رَفَعَ طَرفَهُ إلى السَّماءِ فَدَعا اللّهَ، قالَ اللّه: لَبَّیکَ أنا أنصُرُکَ عاجِلاً و آجِلاً»؛[12] هرگاه به آدمى ستمى شود و انتقام نگیرد و کسى را نداشته باشد که یاریش رساند، چون نگاهش را به آسمان بردارد و خدا را بخواند، خداوند فرماید: لبّیک، من در دنیا و آخرت تو را یارى مىرسانم.
===============================
*: حق الله ممکن است حق مالی باشد؛ همانند خمس و زکات. یا حق عبادی باشد؛ همانند نماز قضا، روزه قضا، دروغ، گناهان مربوط به عبادات.
چنانکه حق الناس نیز ممکن است حق مالی باشد؛ همانند بدهی مالی، امانت پرداخت نشده، خسارت مالی به دیگری و... و ممکن است حق غیر مالی باشد؛ همانند تهمت، غیبت، آبرو بردن، زخم زبان، ایجاد فتنه و اختلاف، دل شکستن، و ...
پی نوشت:
(*) بیانات علامه امینی
[1] . نهج البلاغه،خ176.
[2] . نهایة البدایة،ج2،ص55.
[3] . نهج البلاغه، حکمت241ـ341.
[4] . بحار،ج75،ص322.
[5] . بحار،ج75،ص311.
[6] . ثواب الاعمال،ص321.
[7] . کنز العمال،ح8862.
[8] . نهج البلاغه، خطبه151.
[9] . بحار،ج75،ص309.
[10] نهج البلاغه، خطبه52.
[11] کنز العمّال : 7641.
[12] کنز العمّال : 7648