جرائم مرد متوهم و شیخ سادهلوح فتنه؟!
فتنه پیچیده، عظیم و
سهمگین ۸۸ بازیگران بسیاری داشت که از بازیگران آشکار و پنهان تا بازیگران
خارجی و ضدانقلاب و… را شامل میشد و البته هر کدام، نقش جداگانه خود را
در فتنه ایفا میکردند. در این میان، نقش سران آشکار فتنه یعنی موسوی و
کروبی بهعنوان بازیگران میدانی بسیار ویژه است. چرا که این دو، تا پیش از
فتنه، مناصب و مسئولیتهای متعددی در نظام داشته که همین موضوع، تأثیر
زیادی در ایجاد و تداوم فتنه داشت. جرمهای موسوی و کروبی نسبت به نظام و
مردم در فتنه۸۸، بسیار سنگینتر از دیگر عوامل فتنه است. جرائمی که هنوز
نیز نظام و مردم گرفتار تبعات آنند، چرا که تصویب برخی تحریمهای ظالمانه و
همچنین ارائه برخی گزارشهای گاهوبیگاه حقوقبشری علیه ایران، به بهانه
همین فتنه انجام پذیرفت. از سویی، اقدامات ساختارشکنانه موسوی و کروبی به
کمک هواداران میدانیشان تا جایی پیشرفت که حالت براندازانه به خود گرفت.
شاید در ابتدای فتنه این دو بر اثر اشتباه و سادهلوحی وارد آن شدند، اما
لجاجت، اصرار و ابرام ایشان بر ادامه فتنه، نشان داد که آنان دیگر، آگاهانه
درصدد ضربهزدن به نظام هستند. در این نوشتار به برخی از اقدامات خائنانه و
جنایتکارانه سران میدانی فتنه که مؤید این ادعا بوده و جرم نیز محسوب
میشود، میپردازیم.
۱ ـ جرائم موسوی (مرد متوهم فتنه)
میرحسین موسوی نقش زیادی در ایجاد فتنه ۸۸ و تداوم آن داشت. وی که پیشینه
نخستوزیری دوران حضرت امام(ره) را در کارنامه خود دارد، وجود همین
کارنامه، در ابتدا، سبب ایجاد تردید و شبهه در اذهان بسیاری از هواداران و
برخی خواص شد و آنان دروغ بزرگ تقلب را باور کردند. هر چند که به مرور و
با خوابیدن غبار فتنه، بسیاری از ایشان، به واقعیت امر آگاه شدند و خود را
از فتنه کنار کشیدند. اولین و مهمترین اقدام خطرناک و خیانتکارانه موسوی
در همان شب رأیگیری اتفاق افتاد، یعنی در حالی که هنوز در بسیاری از
حوزهها، مردم در حال رأی دادن بودند، او خود را پیروز انتخابات نامید! و
پس از شکست نیز، با کوبیدن بر طبل دروغ تقلب، فتنهای در انتخابات را کلید
زد که به فتنه ۸۸ مشهور است. جرم دیگر موسوی، انجام اقدامات تحریکآمیز و
خائنانهاش پس از شکستش در انتخابات بود. وی به جای تمکین به قانون و
استفاده از روشهای قانونی برای اعتراض خود، راه قانونگریزی را پیش گرفت و
دست به اردوکشی خیابانی زد. او با انتشار ۱۸ بیانیه و همچنین
نامهنگاریهای تحریکآمیز در مناسبتهای مختلف، بر آتش فتنه دمید. این
لجاجت و عدم تمکین به قانون از سوی موسوی تا جایی بود که وی حتی در برابر
هنجارشکنی و توهینها و آشوب فتنهگران نهتنها هیچ برائتی نمیکرد که حتی
از آنان حمایت نیز مینمود! بهطوری که حتی هتاکان عاشورا را نیز مردان
خداجو نامید!
۲ ـ جرائم کروبی(شیخ سادهلوح فتنه)
مهدی کروبی از دیگر سران فتنه است. وی نقش مکمل و پشتیبان اقدامات
تحریکآمیز موسوی را داشت و حتی بیش از موسوی در میان فتنهگران حضور
مییافت. او نیز به مانند موسوی با القای بحث تقلب و با اقدامات و گفتار
تحریکآمیز خود به آتش فتنه دامن میزد. شرکت او در مراسم ختم کشتگانی که
البته بعدها زنده میشدند! و ادعای تجاوز به زندانیان فتنه! از دیگر
ادعاهای سخیفی بود که حتی تا به امروز نیز ثابت نشده است! نامهنگاری
شیطنتآمیز کروبی به هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۷/۵/۸۸ درباره کهریزک، بدون
آنکه سندی ارائه دهد یکی دیگر از خیانتهای کروبی برای تحریک فتنهگران
بود. یکی دیگر از اقدامات نابخردانه کروبی نام بردن از فردی بهنام «ترانه
موسوی» است که مدعی میشود دستگیر و کشته شده است! اما پس از بررسیهای قوه
قضائیه مشخص شد اصلاً چنین کسی بازداشت نشده و وجود ندارد. واقعیت این است
که خسارات گسترده مادی و معنوی وارده بر نظام، هتک حرمت عاشورا و ارزشها و
مقدسات نظام، زیر سوال بردن مشروعیت نظام در بین افکار عمومی جهان،
تحریمهای ظالمانه اعمالی، امیدوار ساختن دشمن به ضربهزدن از داخل و دهها
اقدام جنایتکارانه دیگر که به بهانه ادعای تقلب و تحریک موسوی و کروبی در
تهران انجام شد، چیزی نیست که حتی با عذرخواهی امروز آنان و یا محاکمهشان
جبران شود، بلکه این دو باید روزی در دادگاه ایزدمنان و در حضور پیرفرزانه
انقلاب و صدها هزار شهیدی که جانشان را برای حفظ این نظام تقدیم کردهاند
پاسخگوی این جرائم و جنایتهای پلیدشان باشند. هر چند که این دو تنها
نیستند و سران پشت پرده فتنه نیز باید پاسخگو باشند.
علی اسماعیلی