پشت پرده هجمه به سید مجتبی خامنه ای!
پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ
مقام معظم رهبری هدف حملات ضد انقلاب
پشت پرده هجمه به آقا سید مجتبی خامنه ای
سید حمید مشتاقی نیا
خلاصه: به دنبال اعتراضات
خیابانی پس از اعلام نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، نام برخی از
شخصیت های دینی نیز مورد وهن معترضین به نتایج انتخابات واقع گردید. نوک
پیکان این حملات ، بیش از آن که متوجه کاندیدای منتخب باشد ، مقام معظم
رهبری را نشانه رفته بود.
"عماریون"- به دنبال اعتراضات خیابانی پس از اعلام نتایج انتخابات
دهمین دوره ریاست جمهوری که با دعوت از سوی کاندیداهای شکست خورده صورت
گرفت شعارهایی بر سر زبان ها افتاد که گمانه هایی فراتر از یک بازی
انتخاباتی را پیش روی ناظران ترسیم نمود . سیر این شعارها در یک دوره زمانی
محدود ، بی پرده و صریح ، اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را نشانه گرفت .
در این بین نام برخی از شخصیت های دینی نیز مورد وهن معترضین به نتایج انتخابات واقع گردید . نوک پیکان این حملات ، بیش از آن که متوجه کاندیدای منتخب باشد ، مقام معظم رهبری را نشانه رفته بود . برخلاف یک دهه اخیر که در بین علمای دینی ، آیت الله مصباح یزدی پس از رو در رویی مستقیم با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بیشترین هجمه تخریبی را بر ضد شخصیت و افکار خویش شاهد بود در جریان فتنه هشتاد و هشت این رکورد ، متوجه شخصیت هایی همچون حضرات آیات جنتی و خزعلی گردید . نفر اول به خاطر جایگاه ویژه در شورای نگهبان و نفر دوم نیز در پی طرد فرزند فتنه جوی خویش بیشترین هجمه تبلیغات منفی در فضای مجازی و سطح خیابان ها را پس از مقام معظم رهبری به خود اختصاص دادند . در این بین به ناگاه نام دیگری بر سر زبان ها افتاد که پیشینه خاصی از وی در اذهان عموم وجود نداشت . سید مجتبی حسینی خامنه ای یکی از فرزندان مقام معظم رهبری بود که نامش در بین شعارهای اغتشاش گران ، توجه همه را به خود جلب نمود .
این در حالی است که وی هیچ گونه حضور محسوسی در عرصه سیاست نداشته و از پست و مقامی بهره مند نبوده است . جالب آن که اکثریت مطلق شعاردهندگان بر ضد سید مجتبی ، حتی هیچ گونه تصویری نیز از او ندیده بودند . دلیل هجمه سنگین به وی از سوی آشوبگران ، اتهامات اقتصادی و سیاسی نامبرده بیان گردید که هر یک از آنها در جای خود محل تأمل و بررسی است : الف – اتهامات اقتصادی بسیاری از مردم تا کنون این موضوع را شنیده اند که مقام معظم رهبری بر خلاف برخی شخصیت هایی که خود را تالی تلو ایشان می دانند فرزندان خویش را از هر نوع فعالیت اقتصادی بر حذر داشته اند . آیا این مسئله صحت ندارد ؟!
به طور مثال ، فرزندان ریاست مجمع تشخیص و ریاست مجلس خبرگان ، بیش از دو دهه است که انواع اتهامات اقتصادی و زد و بندهای تجاری را متوجه خود دیده اند . این اتهامات در مقیاسی کوچکتر ، فزندان رییس بازرسی بیت رهبری و ریاست تولیت آستان قدس را نیز بی نصیب نگذاشته است . گفتنی است تا به حال هیچ منبعی اصل فعالیت های اقتصادی آقازادگان مذکور را تکذیب نکرده است .
نام برخی از کارخانه ها و شرکت ها نیز در افواه عموم به اسم این افراد ثبت گردیده و به عنوان مصادیق نفوذ و گستره خیزش های اقتصادی آنان بیان می گردد . با کشف تقلب ! در انتخابات سال هشتاد و هشت ، فعالیت ها و حتی مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه ای نیز به یک باره کشف گردید و بر سر زبان ها افتاد . برای اثبات این اتهامات ، دو مصداق بیشتر از همه مطرح شد . یکی امتیاز خطوط ایرانسل بود . این اتهام در حالی طرح گردید که پس از راه اندازی خط ایرانسل در دوران حاکیت اصلاحات ، در بین مردم این طور شایع شد که یکی از فرزندان مهدی کروبی به عنوان سهامدار اصلی این شرکت مشغول به فعالیت می باشد .
با روی کار آمدن دولت نهم ، دعواهای حقوقی بین وزارت ارتباطات با این شرکت نیز همواره در همین راستا تلقی می گردید . در جریان فتنه اخیر نیز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سیم کارت ارتباطی بی نام و نشان این شرکت برای دامن زدن به اغتشاشات ، نام ایرانسل را در ردیف متهمان کودتای مخملی قرار داد . به منظور احترام به صاحبان این شرکت لازم می دانم توضیح دهم که هیچ اتهام اقتصادی یا سیاسی درباره ایرانسل تا کنون به اثبات نرسیده است .
اما اتهام دوم مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه ای ، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتی انگلستان بود . عظمت این اتهام دهان پرکن ، توجه بسیاری را به خود جلب نمود . این روابط پر مفسده نیز از فردای اثبات تقلب ! در انتخابات در فضای مجازی با آب و تاب روایت گردید . گذشته از منبع این خبر که در جای خود مورد بررسی قرار می گیرد ، بسیاری از تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر داشتند با آن شناختی که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبری وجود دارد اگر کوچکترین مدرکی در اثبات این نوع دعاوی در دست مدعیان بود امروز در کوره دهات های این مرز و بوم نیز می شد نسخه ای از آن را پیدا نمود ! با وجود تمام این اتهامات این تنها غلامعلی حداد عادل بود که پس از گذشت یک سال در مصاحبه ای با نشریه پرتیراژ ! پاسدار اسلام ، به دفاع از ساده زیستی و مناعت طبع سید مجتبی خامنه ای پرداخت .
ب – اتهامات سیاسی، نام سید مجتی خامنه ای را اول بار مهدی کروبی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری در عرصه سیاسی کشور مطرح نمود . وی در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری این گونه نوشت :
" بهرغم شفافیت مواضع جنابعالی، اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما - آقا سید مجتبی - از یکی از کاندیداها منتشر شد. پس از آن هم شنیدم که یکی از بزرگان به جنابعالی گفتهاند که "آقازاده حضرتعالی از فلان شخص حمایت میکند" و شما فرمودهاید "ایشان آقا است نه آقازاده" و به هر حال مشخص شد که آن حمایتها نظر شخصی آقا مجتبی بوده است.
در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها - که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایتها به طرف فرد دیگر سرازیر شد - و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالتهای نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سالهای گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است و لذا اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی تقاضا میکنم اجازه ندهید تجربه دیگری به تجربههای تلخ گذشته اضافه شود.
چون جنابعالی جانشین امامی هستید که وقتی در یک حادثه عدهای مدعی شدند مرحوم آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی باعث ایجاد محدودیتهایی برای ارتباط مردم با امام شده است، بهرغم جایگاه فکری و فقهی آن مرحوم دستور داد که "ایشان در کارهایی که مربوط به من است دخالت نکند".
به رغم نگارش چنین نامه ای تا چهار سال بعد ، آن هم پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ، بحثی به آن شکل درباره فعالیت های سیاسی سید مجتبی در محافل عمومی مطرح نگردید . روند حوادث ، البته واهی بودن توهمات کروبی در حصر اطلاعاتی مقام معظم رهبری به دلیل یکنواختی محیط پیرامونی ایشان را به اثبات رسانید . بر فرض صحت خبر حضور و فعالیت سید مجتبی خامنه ای در ستاد یکی از کاندیداها _ که هیچ گونه تصویر یا گزارشی از آن تاکنون منعکس نشده است – صرف وجود نظر شخصی برای فرزندان یک شخصیت سیاسی عیب به حساب نیامده و خلاف قانون تلقی نمی شود مانند آن چه که درباره حمایت سید احمد و بیت امام از بنی صدر و میرحسین موسوی نقل می شود .
اما اثبات عدم یک نواختی نگرش سیاسی در بیت مقام معظم رهبری کار چندان دشواری نیست . گذشته از کانال های متعدد خبری معظم له نگاهی به حمایت ها و روابط آشکار و پنهان و گاه مشکوک با کاندیدایی فتنه گر از سوی بسیاری از اطرافیان ایشان ، همچون حجج اسلام ناطق ، حجازی ، نواب ، ربانی ، اعرافی و مجموعه بحث برانگیز وی و . . . وجود عناصر وابسته به طیف قالیباف در بیت رهبری که به دلیل توصیف وی به عنوان هاشمی کوچک ! توسط حاج منصور ارضی ، دو سال مانع از مداحی او در محدوده بیت گردیدند و از همه جالب تر دست درازی برای علنی ساختن نامه محرمانه آقا به احمدی نژاد در خصوص تغییر اسفندیار مشایی از پست معاون اولی – که سکوت اهالی سیاست ، ثابت ساخت افشاگری تنها بر ضد خاندان هاشمی کاری ناصواب است !- و . . .
مثال هایی اندک است که نشان می دهد آن طور که بهانه جویان دامن می زنند بیت مقام معظم رهبری بر وفق نگرش های جناحی اداره نمی شود .
با آغاز شورش های خیابانی حامیان کودتا ، موارد دیگری نیز بر ضد سید مجتبی خامنه ای در سطح فضای مجازی مطرح گردید مانند دستور برخورد با اوباش توسط او و . . . که نیازی به بحث و بررسی آن به چشم نمی خورد . نکته این جاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادی و سیاسی بر ضد ایشان ، شعار خاصی بر سر زبان پیاده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحلیل استراتژیک پشت این نوع ماجراها را دور از باور نمی سازد . شعار این بود : مجتبی بمیری رهبریو نبینی !( از ساحت این سلاله زهرا به خاطر ضرورت های اجتناب ناپذیر در تحلیل های تاریخی عذر می طلبم ). این شعار نشان می دهد که دعوای با سید مجتبی چیزی فراتر از دخالت های انتخاباتی و فعالیت های اقتصادی است . به راستی مگر کسی گفته بود قرار است سید مجتبی جانشین رهبری معظم باشد ؟ کیست که نداند انتخاب رهبری بر عهده مجلس خبرگان است ؟ چگونه ممکن است بحثی در محافل خاص سیاسی نظام درباره رهبری آینده به صورت محرمانه صورت گرفته باشد و درست پس از ایجاد فضای آشوب ، بدون ذکر هیچ منبعی افشا شود ؟
این که دلیل تخریب شخصیت سید مجتبی چیست می شود احتمالات متعددی را طرح کرد . مثلاً : -حسودی بعضی بزرگان که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !
- فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات
-بهانه قراردادن وی برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری
-تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد
-احتمال قریب به یقین توطئه گران به محاصره و فتح خیابان پاستور به سبک انقلابات مخملی و نگرانی از برافراشته ماندن پرچم ولایت توسط خاندان رهبری
- شناخت تحلیل گران دشمن از عدم وجود شرایط کافی یا اقبال عمومی نسبت به شخصیت های مذهبی دیگر برای احراز مقام رهبری
-و . . . .
نباید از خاطر برد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و مریدان خویش در همه نقاط ایران رسانده اند . اما جالب تر از همه آن چه که گفته شد این است که مجموعه تحقیقات نگارنده ، سرچشمه تمام اتهامات عجیب و غریبی که به سید مجتبی خامنه ای نسبت داده شده است را تنها در یک نشریه خلاصه می داند . هزاران سطر از مطالبی که در حمله به سید مجتبی منتشر شده فقط به یک منبع استناد نموده اند . واقعیت آن است که تنها نشریه گاردین وابسته به دولت خبیث انگلیس بود که ده ها اتهام را با تکیه بر منابع موثق اما ناشناس ! بر ضد وی مطرح ساخت و خود مورد استناد صدها سایت و نشریه و رسانه دیگر قرار گرفت . اطلاعات مندرج در نشریه گاردین درباره میزان تحصیلات ، نام اساتید ، نوع فعالیت ها ، دوستان و زیر دستان ! و . . . سید مجتبی خامنه ای به قدری ضعیف است که نیاز به رد و پاسخ گویی نداشته و نشان از شتاب زدگی نویسنده آن برای القای اتهامات مورد نظر دارد . اتهام فاقد سند مفاسد اقتصادی در باره روابط تجاری خانواده خامنه ای با خاندان سلطنتی انگلیس در حالی صورت می گیرد که وابستگی مدیران نشریه انگلیسی گاردین به هیئت حاکمه این کشور بر هیچ یک از مطلعین عرصه رسانه مخفی نمی باشد . آنها البته خود بهتر از هر کسی از میزان نفرت جامعه ایرانی نسبت به استعمارگر پیر با خبر هستند . به بندی از این مطالب توجه کنید :
"علی انصاری، تحلیلگر ایران در دانشگاه سنتاندروز انگلیس، به گاردین گفته است: «اخیرا صحبت این بوده است که تمام این مسائل به مجتبی و جانشین شدن او مربوط است».
آقای انصاری میگوید: «او احتمالا در پی آن است که این مقام را در درازمدت برای خود به دست آورد و حفظ کند».
خبر تکمیلی: خبر مسدود شدن یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارا ییهای ایران در بریتانیا تا حدی در میان خبرهای داغ این روزها توجه زیادی به آن نشد، حال آن چه در زیر میخوانید پشت پرده این خبر و علت اصلی عصبانیت آیت الله خامنهای از دولت انگلیس و احضار سفیر ایران به وزارت خارجه دولت بریتانیا میباشد. حساب بانکی به نام مجتبی خامنهای پسر رهبر انقلاب ، در یکی از بانکهای لندن به مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار وجود داشت که با پیگیریهای تعدادی از ایرانیان و فشار اتحادیه اروپا به دولت انگلیس توقیف شد.
دولت انگلیس بخاطر روابط اقتصادی با خانواده خامنهای تمایل به توقیف این پول را نداشت که عده ای موفق شدند با اقدامهای قانونی کار را روز ۲۳ خرداد به اتمام برسانند. این پول هم اکنون به نام ملت ایران بلوکه شده است.
گفتنیست تلاشها برای توقیف کل این پولها که توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است."
باز هم جای این پرسش باقی است که چرا همه این مفاسد اقتصادی و سیاسی ! بلافاصله پس از اعلام نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به یک باره کشف و اعلام گردید و در همه این سال ها که اتهاماتی متوجه فرزندان برخی از سران بود – که نمونه ای از آنها در مناظره معروف انتخاباتی با ارائه اسناد ، مورد تأیید قرار گرفت – کسی کار به کار فرزندان مقام معظم رهبری نداشته است ؟ آن چه که می شود به عنوان آموزه ای از تدبیر دشمن در نظر گرفت و آن را به مثابه مصداقی از تعرف الاشیا باضدادها دانست و اثباتی بر مثال عدو شود سبب خیر . . . این است که بی تردید آقا سید مجتبی خامنه ای ورای غفلت و ظاهربینی ما ، به انگشت اشاره دشمن که ناخواسته در مسیر اراده ذات احدیت بالا رفت ، گنجینه ای از ذخایر پنهان الهی است که وجود مبارکش اسباب دل خوشی و اطمینان قلب عاشقان و فدائیان اسلام انقلابی و سربازان آخرالزمانی اباعبدالله علیه السلام خواهد بود.
در این بین نام برخی از شخصیت های دینی نیز مورد وهن معترضین به نتایج انتخابات واقع گردید . نوک پیکان این حملات ، بیش از آن که متوجه کاندیدای منتخب باشد ، مقام معظم رهبری را نشانه رفته بود . برخلاف یک دهه اخیر که در بین علمای دینی ، آیت الله مصباح یزدی پس از رو در رویی مستقیم با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بیشترین هجمه تخریبی را بر ضد شخصیت و افکار خویش شاهد بود در جریان فتنه هشتاد و هشت این رکورد ، متوجه شخصیت هایی همچون حضرات آیات جنتی و خزعلی گردید . نفر اول به خاطر جایگاه ویژه در شورای نگهبان و نفر دوم نیز در پی طرد فرزند فتنه جوی خویش بیشترین هجمه تبلیغات منفی در فضای مجازی و سطح خیابان ها را پس از مقام معظم رهبری به خود اختصاص دادند . در این بین به ناگاه نام دیگری بر سر زبان ها افتاد که پیشینه خاصی از وی در اذهان عموم وجود نداشت . سید مجتبی حسینی خامنه ای یکی از فرزندان مقام معظم رهبری بود که نامش در بین شعارهای اغتشاش گران ، توجه همه را به خود جلب نمود .
این در حالی است که وی هیچ گونه حضور محسوسی در عرصه سیاست نداشته و از پست و مقامی بهره مند نبوده است . جالب آن که اکثریت مطلق شعاردهندگان بر ضد سید مجتبی ، حتی هیچ گونه تصویری نیز از او ندیده بودند . دلیل هجمه سنگین به وی از سوی آشوبگران ، اتهامات اقتصادی و سیاسی نامبرده بیان گردید که هر یک از آنها در جای خود محل تأمل و بررسی است : الف – اتهامات اقتصادی بسیاری از مردم تا کنون این موضوع را شنیده اند که مقام معظم رهبری بر خلاف برخی شخصیت هایی که خود را تالی تلو ایشان می دانند فرزندان خویش را از هر نوع فعالیت اقتصادی بر حذر داشته اند . آیا این مسئله صحت ندارد ؟!
به طور مثال ، فرزندان ریاست مجمع تشخیص و ریاست مجلس خبرگان ، بیش از دو دهه است که انواع اتهامات اقتصادی و زد و بندهای تجاری را متوجه خود دیده اند . این اتهامات در مقیاسی کوچکتر ، فزندان رییس بازرسی بیت رهبری و ریاست تولیت آستان قدس را نیز بی نصیب نگذاشته است . گفتنی است تا به حال هیچ منبعی اصل فعالیت های اقتصادی آقازادگان مذکور را تکذیب نکرده است .
نام برخی از کارخانه ها و شرکت ها نیز در افواه عموم به اسم این افراد ثبت گردیده و به عنوان مصادیق نفوذ و گستره خیزش های اقتصادی آنان بیان می گردد . با کشف تقلب ! در انتخابات سال هشتاد و هشت ، فعالیت ها و حتی مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه ای نیز به یک باره کشف گردید و بر سر زبان ها افتاد . برای اثبات این اتهامات ، دو مصداق بیشتر از همه مطرح شد . یکی امتیاز خطوط ایرانسل بود . این اتهام در حالی طرح گردید که پس از راه اندازی خط ایرانسل در دوران حاکیت اصلاحات ، در بین مردم این طور شایع شد که یکی از فرزندان مهدی کروبی به عنوان سهامدار اصلی این شرکت مشغول به فعالیت می باشد .
با روی کار آمدن دولت نهم ، دعواهای حقوقی بین وزارت ارتباطات با این شرکت نیز همواره در همین راستا تلقی می گردید . در جریان فتنه اخیر نیز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سیم کارت ارتباطی بی نام و نشان این شرکت برای دامن زدن به اغتشاشات ، نام ایرانسل را در ردیف متهمان کودتای مخملی قرار داد . به منظور احترام به صاحبان این شرکت لازم می دانم توضیح دهم که هیچ اتهام اقتصادی یا سیاسی درباره ایرانسل تا کنون به اثبات نرسیده است .
اما اتهام دوم مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه ای ، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتی انگلستان بود . عظمت این اتهام دهان پرکن ، توجه بسیاری را به خود جلب نمود . این روابط پر مفسده نیز از فردای اثبات تقلب ! در انتخابات در فضای مجازی با آب و تاب روایت گردید . گذشته از منبع این خبر که در جای خود مورد بررسی قرار می گیرد ، بسیاری از تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر داشتند با آن شناختی که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبری وجود دارد اگر کوچکترین مدرکی در اثبات این نوع دعاوی در دست مدعیان بود امروز در کوره دهات های این مرز و بوم نیز می شد نسخه ای از آن را پیدا نمود ! با وجود تمام این اتهامات این تنها غلامعلی حداد عادل بود که پس از گذشت یک سال در مصاحبه ای با نشریه پرتیراژ ! پاسدار اسلام ، به دفاع از ساده زیستی و مناعت طبع سید مجتبی خامنه ای پرداخت .
ب – اتهامات سیاسی، نام سید مجتی خامنه ای را اول بار مهدی کروبی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری در عرصه سیاسی کشور مطرح نمود . وی در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری این گونه نوشت :
" بهرغم شفافیت مواضع جنابعالی، اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما - آقا سید مجتبی - از یکی از کاندیداها منتشر شد. پس از آن هم شنیدم که یکی از بزرگان به جنابعالی گفتهاند که "آقازاده حضرتعالی از فلان شخص حمایت میکند" و شما فرمودهاید "ایشان آقا است نه آقازاده" و به هر حال مشخص شد که آن حمایتها نظر شخصی آقا مجتبی بوده است.
در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها - که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایتها به طرف فرد دیگر سرازیر شد - و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالتهای نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سالهای گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است و لذا اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی تقاضا میکنم اجازه ندهید تجربه دیگری به تجربههای تلخ گذشته اضافه شود.
چون جنابعالی جانشین امامی هستید که وقتی در یک حادثه عدهای مدعی شدند مرحوم آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی باعث ایجاد محدودیتهایی برای ارتباط مردم با امام شده است، بهرغم جایگاه فکری و فقهی آن مرحوم دستور داد که "ایشان در کارهایی که مربوط به من است دخالت نکند".
به رغم نگارش چنین نامه ای تا چهار سال بعد ، آن هم پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ، بحثی به آن شکل درباره فعالیت های سیاسی سید مجتبی در محافل عمومی مطرح نگردید . روند حوادث ، البته واهی بودن توهمات کروبی در حصر اطلاعاتی مقام معظم رهبری به دلیل یکنواختی محیط پیرامونی ایشان را به اثبات رسانید . بر فرض صحت خبر حضور و فعالیت سید مجتبی خامنه ای در ستاد یکی از کاندیداها _ که هیچ گونه تصویر یا گزارشی از آن تاکنون منعکس نشده است – صرف وجود نظر شخصی برای فرزندان یک شخصیت سیاسی عیب به حساب نیامده و خلاف قانون تلقی نمی شود مانند آن چه که درباره حمایت سید احمد و بیت امام از بنی صدر و میرحسین موسوی نقل می شود .
اما اثبات عدم یک نواختی نگرش سیاسی در بیت مقام معظم رهبری کار چندان دشواری نیست . گذشته از کانال های متعدد خبری معظم له نگاهی به حمایت ها و روابط آشکار و پنهان و گاه مشکوک با کاندیدایی فتنه گر از سوی بسیاری از اطرافیان ایشان ، همچون حجج اسلام ناطق ، حجازی ، نواب ، ربانی ، اعرافی و مجموعه بحث برانگیز وی و . . . وجود عناصر وابسته به طیف قالیباف در بیت رهبری که به دلیل توصیف وی به عنوان هاشمی کوچک ! توسط حاج منصور ارضی ، دو سال مانع از مداحی او در محدوده بیت گردیدند و از همه جالب تر دست درازی برای علنی ساختن نامه محرمانه آقا به احمدی نژاد در خصوص تغییر اسفندیار مشایی از پست معاون اولی – که سکوت اهالی سیاست ، ثابت ساخت افشاگری تنها بر ضد خاندان هاشمی کاری ناصواب است !- و . . .
مثال هایی اندک است که نشان می دهد آن طور که بهانه جویان دامن می زنند بیت مقام معظم رهبری بر وفق نگرش های جناحی اداره نمی شود .
با آغاز شورش های خیابانی حامیان کودتا ، موارد دیگری نیز بر ضد سید مجتبی خامنه ای در سطح فضای مجازی مطرح گردید مانند دستور برخورد با اوباش توسط او و . . . که نیازی به بحث و بررسی آن به چشم نمی خورد . نکته این جاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادی و سیاسی بر ضد ایشان ، شعار خاصی بر سر زبان پیاده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحلیل استراتژیک پشت این نوع ماجراها را دور از باور نمی سازد . شعار این بود : مجتبی بمیری رهبریو نبینی !( از ساحت این سلاله زهرا به خاطر ضرورت های اجتناب ناپذیر در تحلیل های تاریخی عذر می طلبم ). این شعار نشان می دهد که دعوای با سید مجتبی چیزی فراتر از دخالت های انتخاباتی و فعالیت های اقتصادی است . به راستی مگر کسی گفته بود قرار است سید مجتبی جانشین رهبری معظم باشد ؟ کیست که نداند انتخاب رهبری بر عهده مجلس خبرگان است ؟ چگونه ممکن است بحثی در محافل خاص سیاسی نظام درباره رهبری آینده به صورت محرمانه صورت گرفته باشد و درست پس از ایجاد فضای آشوب ، بدون ذکر هیچ منبعی افشا شود ؟
این که دلیل تخریب شخصیت سید مجتبی چیست می شود احتمالات متعددی را طرح کرد . مثلاً : -حسودی بعضی بزرگان که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !
- فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات
-بهانه قراردادن وی برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری
-تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد
-احتمال قریب به یقین توطئه گران به محاصره و فتح خیابان پاستور به سبک انقلابات مخملی و نگرانی از برافراشته ماندن پرچم ولایت توسط خاندان رهبری
- شناخت تحلیل گران دشمن از عدم وجود شرایط کافی یا اقبال عمومی نسبت به شخصیت های مذهبی دیگر برای احراز مقام رهبری
-و . . . .
نباید از خاطر برد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و مریدان خویش در همه نقاط ایران رسانده اند . اما جالب تر از همه آن چه که گفته شد این است که مجموعه تحقیقات نگارنده ، سرچشمه تمام اتهامات عجیب و غریبی که به سید مجتبی خامنه ای نسبت داده شده است را تنها در یک نشریه خلاصه می داند . هزاران سطر از مطالبی که در حمله به سید مجتبی منتشر شده فقط به یک منبع استناد نموده اند . واقعیت آن است که تنها نشریه گاردین وابسته به دولت خبیث انگلیس بود که ده ها اتهام را با تکیه بر منابع موثق اما ناشناس ! بر ضد وی مطرح ساخت و خود مورد استناد صدها سایت و نشریه و رسانه دیگر قرار گرفت . اطلاعات مندرج در نشریه گاردین درباره میزان تحصیلات ، نام اساتید ، نوع فعالیت ها ، دوستان و زیر دستان ! و . . . سید مجتبی خامنه ای به قدری ضعیف است که نیاز به رد و پاسخ گویی نداشته و نشان از شتاب زدگی نویسنده آن برای القای اتهامات مورد نظر دارد . اتهام فاقد سند مفاسد اقتصادی در باره روابط تجاری خانواده خامنه ای با خاندان سلطنتی انگلیس در حالی صورت می گیرد که وابستگی مدیران نشریه انگلیسی گاردین به هیئت حاکمه این کشور بر هیچ یک از مطلعین عرصه رسانه مخفی نمی باشد . آنها البته خود بهتر از هر کسی از میزان نفرت جامعه ایرانی نسبت به استعمارگر پیر با خبر هستند . به بندی از این مطالب توجه کنید :
"علی انصاری، تحلیلگر ایران در دانشگاه سنتاندروز انگلیس، به گاردین گفته است: «اخیرا صحبت این بوده است که تمام این مسائل به مجتبی و جانشین شدن او مربوط است».
آقای انصاری میگوید: «او احتمالا در پی آن است که این مقام را در درازمدت برای خود به دست آورد و حفظ کند».
خبر تکمیلی: خبر مسدود شدن یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارا ییهای ایران در بریتانیا تا حدی در میان خبرهای داغ این روزها توجه زیادی به آن نشد، حال آن چه در زیر میخوانید پشت پرده این خبر و علت اصلی عصبانیت آیت الله خامنهای از دولت انگلیس و احضار سفیر ایران به وزارت خارجه دولت بریتانیا میباشد. حساب بانکی به نام مجتبی خامنهای پسر رهبر انقلاب ، در یکی از بانکهای لندن به مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار وجود داشت که با پیگیریهای تعدادی از ایرانیان و فشار اتحادیه اروپا به دولت انگلیس توقیف شد.
دولت انگلیس بخاطر روابط اقتصادی با خانواده خامنهای تمایل به توقیف این پول را نداشت که عده ای موفق شدند با اقدامهای قانونی کار را روز ۲۳ خرداد به اتمام برسانند. این پول هم اکنون به نام ملت ایران بلوکه شده است.
گفتنیست تلاشها برای توقیف کل این پولها که توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است."
باز هم جای این پرسش باقی است که چرا همه این مفاسد اقتصادی و سیاسی ! بلافاصله پس از اعلام نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به یک باره کشف و اعلام گردید و در همه این سال ها که اتهاماتی متوجه فرزندان برخی از سران بود – که نمونه ای از آنها در مناظره معروف انتخاباتی با ارائه اسناد ، مورد تأیید قرار گرفت – کسی کار به کار فرزندان مقام معظم رهبری نداشته است ؟ آن چه که می شود به عنوان آموزه ای از تدبیر دشمن در نظر گرفت و آن را به مثابه مصداقی از تعرف الاشیا باضدادها دانست و اثباتی بر مثال عدو شود سبب خیر . . . این است که بی تردید آقا سید مجتبی خامنه ای ورای غفلت و ظاهربینی ما ، به انگشت اشاره دشمن که ناخواسته در مسیر اراده ذات احدیت بالا رفت ، گنجینه ای از ذخایر پنهان الهی است که وجود مبارکش اسباب دل خوشی و اطمینان قلب عاشقان و فدائیان اسلام انقلابی و سربازان آخرالزمانی اباعبدالله علیه السلام خواهد بود.
مسئول انصار حزب الله تبریز:
یکی از مظلومترین افرادی که در فتنه88 مورد جفا قرار گرفت، سید مجتبی خامنه ای است.
این
شخصیت(آقا سید مجتبی خامنه ای) که خود یک مجتهد شجاع است و اگر فرزند مقام
معظم رهبری نبودند مطمئنا اجتهادش زبانزد عام و خاص می شد در جریان فتنه
به تکلیف خود بعنوان یک بسیجی فقط عمل نمود . وقتی که برخی آقا زاده ها
افتضاح ببار آوردند و به لندن متواری شدند. اتاق فکر و مشاورین جریان فتنه
که عروسک های برخی آقایان هستند توطئه تخریب سید مجتبی را طراحی کردند.
"عماریون"-
حجت الاسلام روح الله بجانی مسئول انصار حزب الله تبریز در جمع دانشجویان
عدالتخواه تبریزی با اشاره به ضعف بصیرت در جریانشناسی بومی و دفاع از
شخصیت های مظلوم گفت: جریان شناسی بومی برای خواص یک منطقه یک اصل بصیرتی
است وقتی که می بینیم سردار جریان مبارزه با فتنه ها در جریان های بومی
فریب گذشته برخی افراد را می خورد و در میدان مبارزه جریان های حق طلب را
تنها گذاشته و به دنبال زبیرهای منطقه ای می افتد این یکی از علائم بی
بصیرتی است. امروز دشمنان انقلاب برای شکست اردوگاه ولایت جریان های بومی
را نشانه گرفته اند و این یک مسئله و اصل مهم است. در تیررس قراردادن
جوانمردان استانها مقدمه ای برای تداوم فتنه و اجرای مرحله جدید فتنه هاست.
همانطوریکه در کشور موسوی ها ، خاتمی ها ، کروبی ها و هاشمی ها وجود دارد
در استانها نیز چنین است. همین زمینخواران و رانت خواران زیاده خواه در
استانها چه جنایت هایی که در فتنه ها نکردند ، باید اینها را شناخت و خیمه
های عمارها را محافظت نمود.
وی با اشاره به شخصیت سید مجتبی خامنه ای گفت: این شخصیت که خود یک مجتهد شجاع است و اگر فرزند مقام معظم رهبری نبودند مطمئنا اجتهادش زبانزد عام و خاص می شد در جریان فتنه به تکلیف خود بعنوان یک بسیجی فقط عمل نمود . وقتی که برخی آقا زاده ها افتضاح ببار آوردند و به لندن متواری شدند. اتاق فکر و مشاورین جریان فتنه که عروسک های برخی آقایان هستند توطئه تخریب سید مجتبی را طراحی کردند. شما تفاوت زندگانی و رفتار اجتماعی و سیاسی سید مجتبی را با همه فرزندان آقایان بررسی کنید. اصلا قابل قیاس و مقایسه نیستند. اگر حمایت سید مجتبی از مقام معظم رهبری توسط عده ای تقبیح می شود پس در تفکر آنان به میدان رفتن جناب علی اکبر(س) نیز تقبیح خواهد شد. سید مجتبی چون آگاه است چون بصیرت دارد مورد هجوم دهان با هقن و غضب قرار گرفته است. بنده از خواص انتظار داشتم در آن زمان خود پاسخ می دادند حتی تنها یک مطلب در وبلاگ یک روحانی قمی بنده تنها دفاع از ایشان را مشاهده نمودم.
وی در خصوص اقدامات برخی افراد که اخیرا حرمت موسیقی را از نفهمی قائلین به حرمت می دانند گفت: این آقایان مسائل فرعی کشور هستند و می خواهند به اصلی تبدیل شوند . بنده به جرأت می گویم اینها اصلا اعتقادی به دولت اسلامی هم ندارند و شاید به وقتش ضربه محکمی به احمدی نژاد هم بزنند و اینک می خواهند سر همه را به خود مشغول کنند تا به وقتش فتنه گران اصلی در آرامش کامل فتنه های جدید را برنامه ریزی نماینید. بنده به جرأت می گویم که جواب برخی افراد منطق نیست یک فرد بیسوادی مثل خودش لازم است تا جوابش را با سیلی بدهد و باید این اتفاق بیفتد.
وی با اشاره به شخصیت سید مجتبی خامنه ای گفت: این شخصیت که خود یک مجتهد شجاع است و اگر فرزند مقام معظم رهبری نبودند مطمئنا اجتهادش زبانزد عام و خاص می شد در جریان فتنه به تکلیف خود بعنوان یک بسیجی فقط عمل نمود . وقتی که برخی آقا زاده ها افتضاح ببار آوردند و به لندن متواری شدند. اتاق فکر و مشاورین جریان فتنه که عروسک های برخی آقایان هستند توطئه تخریب سید مجتبی را طراحی کردند. شما تفاوت زندگانی و رفتار اجتماعی و سیاسی سید مجتبی را با همه فرزندان آقایان بررسی کنید. اصلا قابل قیاس و مقایسه نیستند. اگر حمایت سید مجتبی از مقام معظم رهبری توسط عده ای تقبیح می شود پس در تفکر آنان به میدان رفتن جناب علی اکبر(س) نیز تقبیح خواهد شد. سید مجتبی چون آگاه است چون بصیرت دارد مورد هجوم دهان با هقن و غضب قرار گرفته است. بنده از خواص انتظار داشتم در آن زمان خود پاسخ می دادند حتی تنها یک مطلب در وبلاگ یک روحانی قمی بنده تنها دفاع از ایشان را مشاهده نمودم.
وی در خصوص اقدامات برخی افراد که اخیرا حرمت موسیقی را از نفهمی قائلین به حرمت می دانند گفت: این آقایان مسائل فرعی کشور هستند و می خواهند به اصلی تبدیل شوند . بنده به جرأت می گویم اینها اصلا اعتقادی به دولت اسلامی هم ندارند و شاید به وقتش ضربه محکمی به احمدی نژاد هم بزنند و اینک می خواهند سر همه را به خود مشغول کنند تا به وقتش فتنه گران اصلی در آرامش کامل فتنه های جدید را برنامه ریزی نماینید. بنده به جرأت می گویم که جواب برخی افراد منطق نیست یک فرد بیسوادی مثل خودش لازم است تا جوابش را با سیلی بدهد و باید این اتفاق بیفتد.