قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

اهمیت مساله مهدویت مثل اهمیت نبوت است چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است که همه انبیا برای آن آمده اند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیت هایی که خدای متعال در انسان قرار داده دوران ظهور دوران جامعه توحیدی است دوران حاکمیت توحید است دوران حاکمیت حقیقی دین دوران استقرار عدل است به معنای کامل و جامع این کلمه انبیا برای این آمدند

"جستجو در مطالب ویلاگ "

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سایت های کاریابی و کارآفرینی

روز شمار کربلای 5 - !!!

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۳۲ ب.ظ

ویژه نامه «شب های قدر کربلای 5»
یادداشت‌های روزانه شهید غلامرضا صالحی از کربلای 5

خبرگزاری فارس: غلامرضا صالحی از فرماندهان باکلاس و روشن فکر جنگ به شمار می رود. همین که او از معدود فرماندهانی است که دارای یادداشت های روزانه می باشد ، موید این نکته است.آن چه خواهید خواند بخشی از یادداشت های روزانه شهید صالحی است که در ایام عملیات های کربلای 4 و 5 به رشته تحریر در آورده است

به گزارش سرویس حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس ، سردار شهید غلامرضا صالحی ، رسما در سال 1366 به به عنوان جانشین لشکر 27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه) منصوب گردید و چهره اش در میان بچه رزمنده های تهرانی شناخته شد اما سابقه حضور او در جبهه ها به اولین روز های جنگ باز می گشت. غلامرضا صالحی از فرماندهان باکلاس و روشن فکر جنگ به شمار می رود. همین که او از معدود فرماندهانی است که دارای یادداشت های روزانه می باشد ، موید این نکته است. او توفیق یافت که تا آخرین روز های جنگ را درک کند و شربت شهادت بنوشد. آن چه خواهید خواند بخشی از یادداشت های روزانه شهید صالحی است که در ایام عملیات های کربلای 4 و 5 به رشته تحریر در آورده است:

*چهارشنبه 3 دی

امشب عملیات بزرگ سرنوشت‌ساز [کربلای چهار] در ساعت 22 با رمز «یا محمد یا محمد یا محمد(ص)» آغاز شد. قرا ربود رأس ساعت 22:30 عملیات آغزا شود؛ ولی دشمن ظاهرا به علت اطلاع و هوشیاری، از ساعت 21 شروع به اجرای آتش مستقیم و غیر مستقیم کرد. در نتیجه، یگان‌ها با اختلاف زمان درگیر شدند. در محور قرارگاه نجف، لشکر فجر، خط مقدم را شکست و عبور کرد. به دنبال آن، لشکر 57 بوالفضل(ع) در عمق، تا هلالی شکل شملچه پیش رفت. در محور چپ، لشکر 17 از چند محور وارد جزیره بوارین شد و لشکر 5 نصر نیز از دو نقطه وارد جزیره شد، اما موفق به گسترش و الحاق نشدند. حدود ساعت سه صبح، قرارگاه از موفقیت لشکر 5 نصر ناامید شد و بنده بلافاصله در قرارگاه لشکر 17 حضور یافتم تا شاید بتوانم از محور آنان لشکر 5 نصر و تیپ‌های 12 قائم (عج) و 21 امام رضا (ع) را وارد عمل کنم. به دلیل دیر شدن و درهم ریختگی سازمان یگان‌ها به نتیجه نرسیدیم و نزدیک صبح به علت نرسیدن نیروی کمکی به لشکر 17، به رغم اصرار قرارگاه و نیروی زمینی، قادر به مقاومت نبوده و به عقب بازگشتند و در پی آن، لشکر 19 فجر نیز به علت عدم پاکسازی در عمق و الحاق با لشکر 57، به عقب بازگشت. قرارگاه‌های قدس، کربلا و نوح نیز چندان موفق نبوده و به اهداف مورد نظر دست نیافتند.

*شنبه/ 6 دی

بعدازظهر، در قرارگاه خاتم یک، با برادر محسن تشکیل جلسه دادیم و ایشان پیرامون واگذاری ماموریت توضیحاتی دادند. برادر محسن ضمن توضیح پیرامون وضعیت جنگ و مسائلی که در کربلای چهار پیش آمد، تاکید کرد که ما باید با قوت در کمترین زمان، خود را آماده عملیات کنیم. هر چهار قرارگاه در منطقه ماموریت گرفته‌اند، که هرکدام آنها جواب دهد، به عنوان تک اصلی در نظر قرار خواهد گرفت، لذا قرارگاه نجف نیز سه روز فرصت دارد که منطقه «نفت شهر» را بررسی و نتیجه را جهت تصمیم‌گیری اعلام کند.

*چهارشنبه / 10 دی

امشب در قرارگاه «بعثت» جلسه‌ای با شرکت کلیه فرماندهان یگان‌ها و قرارگاه‌ها در حضور حجت‌الاسلام رفسنجانی تشکیل شد. در این جلسه، به ترتیب قرارگاه‌های قدس، کربلا و نجف پیرامون ماموریت جدید واگذار شده، گزارش دادند. سپس فرماندهی یگان‌ها ضمن گزارش چگونگی عملیات کربلای چهار و مسائل و مشکلات آن، نظر خود را پیرامون اهداف عملیات آتی مطرح کردند. در این جلسه، آقای هاشمی سعی می‌کرد با وارد شدن در جزئیات طرح مانور عملیات کربلای چهار، اشکالات را بررسی کند؛ همچنین با دقت دنبال می‌کرد که نظر فرماندهان یگان‌ها و قرارگاه‌ها پیرامون ادامه عملیات و منطقه اصلی انتخاب شده (شملچه) چیست.

*پنجشنبه/ 11 دی

ساعت نه صبح، جلسه در حضور آقای هاشمی رفسنجانی ادامه یافت که ایشان اهمیت نظم و انضباط و نقش آن را در مسائل نظامی اشاره کردند.
بحث در رابطه با منطقه شلمچه ادامه پیدا کرد؛ هرچند در نظرات فرماندهان تفاوت‌های زیادی مشاهده می‌شد. دوباره پیرامون اشکالات عملیات کربلای چهار بحث ادامه یافت و آقای هاشمی با دقت هرچه تمامتر، دست روی نکات خاصی می‌گذاشتند. این بحث تا عصر ادامه یافت. در جلسه بعد از نماز مغرب و عشا حجت‌الاسلام رفسنجانی گفتند: من از این پس اجازه نمی‌دهم اینطور پیش رود و خودم بر کارها نظارت خواهم کرد؛‌حالا هم از موضع فرماندهی جنگ، به رغم نظرات متضاد فرماندهان، ابلاغ می‌کنم که باید در مدت یک هفته در شملچه وارد عمل شوید و به هیچ دلیل هم تاخیر در آن را نمی‌پذیرم و باید با تمام جدیت و توان خود را آماده سازید. در اینجا جلسه با حالتی قاطع پایان یافت.
پس از پایان جلسه، بلافاصله برادر محسن با حضور همه فرماندهان تشکیل جلسه داد و اظهار داشت که انجام ماموریت‌ها و وظایف اساسی که بر دوش ماست، باید به بهترین نحو ممکن انجام شود و رضایت امام و مسوولین در این زمان به وجود آید که برای این کار، باید وظایف الهی را که در این زمان بر دوش ما قرار گرفته است مدنظر داشته باشیم.
جلسه تا ساعت دو صبح ادامه داشت و در نتیجه، مقرر شد قرارگاه کربلا با هشت یگان به عنوان موج اول وارد عمل شود و بلافاصله قرارگاه قدس با شش یگان و قرارگاه نجف با نه یگان کار را ادامه دهند.

*شنبه / 13 دی

امروز مطلع شدم که برادر همسرم (علیرضا) در عملیات کربلای چهار به شهادت رسیده و جنازه او در جزیره ام‌الرصاص باقی مانده است.

*سه شنبه / 16 دی

از صبح، ابر فشرده‌ای توأم با باد و توفان شدید، آسمان را فرا گرفت و باعث کور شدن دشمن شد. این نعمت خدایی را همه به عنوان فرجی از جانب باری تعالی می‌دانند و ان‌شاءالله که امداد غیبی برای پیروزی و نصر یاوران اسلام و حفظ آبروی اسلام، امام و شادی دل مسلمین و امت مظلوم و ستم‌کشیده ایران باشد.

*چهارشنبه / 17 دی

صبح در جلسه فرماندهان یگان‌ها در رابطه با هماهنگی مانور و آمادگی آنان، بحث و بررسی شد. در پایان برادر رحیم صفوی به جلسه آمد و از پیشرفت کار و مشکلات قرارگاه و یگان‌های تحت امر مطلع شد. قبل از ظهر، به اتفاق برادران رحیم و ایزدی برای هماهنگی یگان‌های همجوار، به قرارگاه قدس رفتیم. بعدازظهر فرماندهان لشکرهای نجف، امام حسین(ع)، قمر بنی‌هاشم(ع)، علی‌بن ابیطالب(ع)، نصر، حضرت رسول(ص) و سیدالشهدا(ع) برای هماهنگی در عبور و انتقال، به قرارگاه قدس آمدند. امروز نیز امداد خداوند به یاری رزمندگان اسلام آمد و با مه‌آلود و غبار‌آلود بودن هوا، باعث کوری دشمن شد و یگان‌ها بر حجم تردد خود افزودند.

*پنجشنبه / 18 دی

با دلی شکسته و دستانی لرزان به درگاه خداوند و قلبی پر از عشق و نیاز، آماده نصر الهی هستیم. ان‌‌شاءالله که خداوند این بار آبروی اسلام را حفظ و قلب امام زمان(عج)، نایبش و چشم گریان امت مسلمان ایران را با پیروزی شاد کند. این را با تمام وجود حس می‌کنم؛ او فقط می‌تواند یاریگر ما باشد.
انتهای پیام/

*جمعه نوزده دی ماه

نمی‌دانم چگونه است که بر خلاف گذشته، در این سفر، عجیب نگران خانواده‌ام هستم. نزدیک یک ماه است که8 سعی کرده‌ام به نحوی با آنان تماس تلفنی بگیرم، به خصوص اینکه برادر همسرم نیز در کربلای 4 به شهادت رسید و حتما به او بسیار سخت می‌گذرد؛ ولی موفق نشدم. ان‌شاءالله که در پناه خداوند محفوظ و موید باشند.
شب گذشته رزمندگان در منطقه شلمچه، دست به تک گسترده‌های زدند که در نتیجه موفق به تسخیر دژ تسخیرناپذیر دشمن شدند. عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه با فرماندهی سه قرارگاه نجف، کربلا و قدس انجام می‌شود. بعدازظهراز منطقه پنج ضلعی شلمچه که توسط رزمندگان آزاد شده، دیدن کردیم و از وضعیت و حدود پیشروی در جهت طراحی و هدایت یگان تحت امر قرارگاه نجف در ادامه عملیات آگاه شدیم.

*یکشنبه 21 دی

شب گذشته، عملیات از سه محور توسط قرارگاه‌های نجف، قدس و کربلا ادامه یافت. در جناح چپ که حد قرارگاه ما بود لشکرهای 5 نصر و 17 علی‌بن ابیطالب(ع) و تیپ 12 قائم (عج) به سمت جزیره بوازین ادامه عملیات دادند.
صبح، قبل از روشنایی هوا برای بررسی وضعیت خط جدید به اتفاق برادر کلیشادی، سعیدفر و حسینی جلو رفتیم. نیروهای لشکر 17 در امتداد جاده آسفالت، در شرق نهر «درهیچی؟؟» مستقر شده بودند. پس از بررسی، متوجه پراکندگی دشمن در غرب نهر شدیم. بلافاصله عناصری از لشکر را برای تصرف سرپل هدایت کردیم. سپس به اتفاق فرماندهان لشکرهای 17 و 21 که به خط آمده بودند. برای بررسی به آن طرف دژ رفتیم و پس از درگیری پراکنده با دشمن، تعدادی از آنها را به اسارت خود در‌آوردیم و بلافاصله یک گردان از لشکر 21 را در آن جا مستقر کردیم. سپس برای ارائه گزارش به فرمانده قرارگاه و طراحی در خصوص ادامه عملیات، در حال مراجعت، شاهد به شهادت رسیدن درست و همیار عزیزم سعیدفر شدم که در مقابل چشمانم بر اثر اصابت ترکش توپ، درجا جان شیرین خود را برای رضای خدا و در راه عقیده و ایمانش هدیه کرد. این صحنه برایم بسیار سنگین و غافلگیرانه بود. در آن شرایط، وقت توقف نبود. بلافاصله پیکر پاکش را سوار خودرو کردیم و به عقب فرستادیم و خود به دنبال کارها رفتیم.

*سه شنبه 23 دی

شب گذشته برای تصرف جزیره بوارین وارد عمل شدیم و به دنبال یک درگیری سخت، در نهایت یگان‌های 105 و 5 موفق به تامین قسمتی از اهداف خود شدند. صبح زود به اتفاق برادران واحد عملیات قرارگاه، برای بررسی منطقه به خط رفتیم. پس از بازدید خط، متوجه آشفتگی و وضع نامساعد آرایش نیروها شدم. بلافاصله فرماندهان یگان‌ها را به منطقه فرا خواندم و برای بعضی از اقدامات تامینی، دستورهای لازم را دادم و خود پیگیر و ناظر اقدامات برادران شدم.

*پنجشنبه 25 دی

با تردد متعدد در محورهای عملیات، در دفعات مختلف از اصابت ترکش توپ، خمپاره، بمب، تیر مستقیم فشنگ و تانک، جان سالم بدر برده‌ام که این جز مصلحت و قضای خداوند نبوده است؛ چرا که از دید مادی، به طور قطع باید گلوله یا ترکش نوش‌جان می‌کردم!

دوشنبه 29 دی
صبح به اتفاق برادر کلیشادی برای بررسی خط جدید عازم شدیم. در مسیر، دشمن آتش شدیدی می‌ریخت. خود را به پشت دژ «نهر جاسم» که شب گذشته پاکسازی و تامین شده بود، رساندیم. نیم ساعتی در پشت خط وضعیت را بررسی کردیم. سپس برای بررسی جناح راست که قرارگاه کربلا یا پگان‌های 21 ثارالله(ع)، 14 الهمهدی (عج) عمل کرده بود، رفتیم. در همان موقع، دشمن شروع به شلیک خمپاره شصت گرد. تردید داشتیم که بمانیم یا برویم. گفتم مجبوریم برگردیم تا وضعیت را گزارش کنیم و کارها هماهنگ شود.
به محض حرکت یکباره احساس کردم که پایم می‌سوزد بلافاصله فریاد برادر همراهم را شنیدم. من زید طوری نشده بود. ولی او به سختی از ناحیه شکم آسیب دیده بود و با دشواری به وسیله یک موتورسیکلت او را به پست امداد رساندم و خود به قرارگاه بازگشتم.

*جمعه 3 بهمن

شب گذشته، عملیات تکمیلی طبق برنامه پیش‌بینی شده، آغاز شد. ولی در همان ساعات اولیه، لشکر 21 امام حسن(ع) که ماموریت پیشروی در جزیره شلمچه را داشت، اعلام کرد که قادر به عملیات نیست و سر پل فعلی نیز در حال از دست رفتن است. بلافاصله به لشکر 10 سید‌الشهدا(ع) که در امتداد اروند صغیر ماموریت داشت، ابلاغ شد که ماموریت لشکر 21 را انجام دهد، که به علت دو ماموریت داشتن، تنها موفق به حفظ خط قبلی در جزیره شد. بعد از ظهر در قرارگاه کربلا، در حضور برادر رحیم تشکیل جلسه دادیم و مقرر شد که در ادامه ماموریت، لشکر 10 تنها در جزیره شملچه کار کند. پس از پایان جلسه، فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا(ع) مراجعت و اعلام کرد که نیروهایش در حال پیشروی در غرب جزیره هستند. اعلام این خبر به همه آرامش خاطر داد و لشکر خدا را به جا آوردیم. قبل از این اکثر برادران به علت مشکلات موجود، از حفظ جزیره ناامید شده بودند و حتی برادر رحیم تاکید کرده بود که واحد تخریب قرارگاه آماده باشد تا در صورت لزوم، پل ارتباطی جزیره را منهدم کند. ولی پس از هر ناامیدی، خداوند دست رزمندگانش را گرفته و آنان را یاری می‌کند.

*چهارشنبه 8 بهمن

شب گذشته به برادر ایزدی پیشنهاد کردم، از آنجایی که حداقل تا دو ماه دیگر در منطقه عملیاتی درگیر هستیم، از فرصت کوتاهی که به دست آمده و تا ده روز آینده مشغول پدافند هستیم، به نوبت هر کدام، چند روزی به مرخصی برویم. ایشان تایید کرد و قرار شد ابتدا چند روزی بنده به مرخصی بروم.

*پنجشنبه 9 بهمن

شب گذشته به دیدار خانواده همسرم رفتیم. مادر همسرم به خاطر شهادت فرزندش (علیرضا) که در عملیات کربلای 4 به شهادت رسیده و پیکرش در جبهه به جا مانده، بسیار افسرده و گریان به نظر می‌رسید.این شهید، اولین فرزند پسرشان است که در سن 17 سالگی به شهادت رسید. البته سختی بیپ از اندازه خانواده، به خاطر عدم دستیابی به پیکر فرزندشان است که جزو مفقودان است. شب هم برای عرض تسلیت و تبریک و احترام به منزل شهید سعید فر رفتیم و در جمع خانواده این شهید عزیز، پیرامون خصوصیات اخلاقی و نحوه شهادتش صحبت کردم. در این میان، مطلبی که برایم جالب توجه بود،‌ برخورد همسر او بود که با شهامت و صبر عجیبی صحبت می‌کرد و تنها در آخر، خطاب به من گفت: "من انتظار شهادت همسرم را داشتم، ولی نه به این زودی. "!

*دوشنبه 13 بهمن

صبح زود از قرارگاه به منطقه آمدم. با رسیدن من، برادران خیلی خوشحال شدند. در شرایط فعلی، غایب بودن هر کدام از برادران، باعث دلسردی می‌شود و حضور افراد مسئول، باعث دلگرمی دیگران است. از وضعیت چند روز گذشته پرسیدم. برادران توضیح دادند که از چهار روز قبل، دشمن با تمام توان و امکان، شروع به اجرای آتش پرحجم روی مواضع رزمندگان در غرب کانال ماهیگیری کرد و با آتش سنگین و پاتک‌های متعدد، موفق شد که در روز قبل، نیروها را از غرب کانال عقب براند.

*چهارشنبه 15 بهمن

در عملیات کربلای پنج، یک مساله به عنوان تجربه قابل توجه است. به علت موفقیت در عملیات کربلای چهار، پراکندگی و آشفتگی محصوص در اذهان به وجود آمد، ضمن این که تاثیر حیران‌کننده‌ای نیز در روحیه فرماندهان، پیش آمد برای ادامه عملیات و جهاد مقدس، نظرها و برخوردهای متضادی بین فرماندهان دیده می‌شد. در چند جلسه بحث و بررسی، فرماندهی کل سپاه تصمیم گرفت که به هر قرارگاه، ماموریتی بدهد تا پس از بررسی و جمع‌بندی، یکی از مناطق به عنوان هدف بعدی انتخاب شود، قرارگاه نجف در نفت‌شهر، قرارگاه قدس در هور، قرارگاه کربلا در شلمچه و قرارگاه نوح در فاو. پس از یک هفته بررسی، جلسه‌ای با حضور کلیه فرماندهان یگان‌ها و قرارگاه‌ها در حضور آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد. پس از بحث و صحبت‌های متضاد و مختلف، هر کدام از فرماندهان طرح و نظری داشتند و عموما معتقد بودند که در کمتر از 35 روز، در هیچ منطقه‌ای آماده نخواهند شد. در مورد عملیات در شلمچه، اکثریت با ذهنیت بدی برخورد می‌کردند و معتقد بودند که در این منطقه، با شرایط و مشکلات موجود، نمی‌توان عملیات کرد.
اما با این ذهنیت و نظرهای متضاد، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی با یک دستور قاطع، همه شرایط و نظرها را به هم ریخت و دیدیم که در عمل، به عنوان یک تجربه خوب، چقدر قاطعیت و دستور صریح فرماندهی مؤثر واقع شد. دستور ایشان این بود که در مدت یک هفته، باید به هر نحو که شده، در منطقه شلمچه وارد عمل شویم. جدیت و قاطعیت در فرماندهی به راحتی همه مشکلات و نظرها و روحیات منفی را برطرف کرد و به راحتی توانستیم به رغم همه کمبودها و مشکلات و با وجود زمان محدود، بهترین عملیات را انجام دهیم.
در جنگ به عنوان یک تجربه مهم و بزرگ آزمایش شد که دستور و قاطعیت فرماندهی می‌توند در هر شرایطی مثبت واقع شود و ما را از حالت پراکندگی و نظرهای متضاد باز دارد. به اعتقاد من، برای پیشبرد جنگ، در تمام ابعاد، ما نیازمند به چنین روشی هستیم؛ در غیر این صورت، کماکان درجا خواهیم زد.

*دوشنبه 20 بهمن

برادر شمخانی به برادر ایزدی تاکید کرده است که بنده کمتر به خط بروم.

*دوشنبه 27 بهمن

برادر محسن در ابتدای جلسه شب گذشته، به بنده گفت که آماده باشم مسئولیت یک یگان را تقبل کنم.

*سه شنبه 28 بهمن

امروز برادر همدانی گفت که برادر محسن روز گذشته در جلسه‌ای که با ایشان داشته، گفته‌اند که قرار است بنده را به عنوان قائم مقام فرماندهی لشکر حضرت رسول (ص) معرفی کنند.

ویژه نامه " شب های قدر کربلای 5 " در خبرگزاری فارس(21)

  • بازرگان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پخش زنده حرم