قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

اهمیت مساله مهدویت مثل اهمیت نبوت است چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است که همه انبیا برای آن آمده اند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیت هایی که خدای متعال در انسان قرار داده دوران ظهور دوران جامعه توحیدی است دوران حاکمیت توحید است دوران حاکمیت حقیقی دین دوران استقرار عدل است به معنای کامل و جامع این کلمه انبیا برای این آمدند

"جستجو در مطالب ویلاگ "

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سایت های کاریابی و کارآفرینی

زندگی نامه و کرامات حضرت شاه چراغ

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۵۱ ق.ظ

 

شناسنامه

نام: احمد

لقب: شاهچراغ، سید‌السادات

کنیه: ابوعبدالله

پدر: امام موسی کاظم علیه السلام

مادر: امّ احمد

تاریخ ولادت: نامشخص

تاریخ شهادت: بین سال‌های 203 تا 218 هجری قمری

قاتل: قتلغ خان(حاکم شیراز) به فرمان مأمون عباسی

محل دفن: شیراز

ولادت

تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاه چراغ سلام الله علیه مشخص نیست. اخیراً در شورای فرهنگ عمومی استان فارس نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند. لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد، مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند. اما پس از بررسی های به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند که روز تولد حضرت شاه چراغ بدرستی مشخص نیست و در این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد. از این رو تصمیم بر این شد که در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام یک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی «شاه چراغ» تعیین شود.

پدر و مادر

حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است.

مادر وی، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) بوده است.

ایشان داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وی می گفتند و امانتشان را نزد وی به ودیعه می گذاشتند.

بیعت با علی بن موسی الرضا علیه السلام

 چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاه چراغ «احمد بن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است.

به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم.

پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی علیه السلام را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمد به در خانه حضرت امام علی بن موسی علیه السلام آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت نمودند. و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.

سفر به ایران

 شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمد بن موسی(ع) نیز در همین سال ها(198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت.

سفر به شیراز

 در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمد بن موسی(س) به اتفاق جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود. 

خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت(مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امریّه ای صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت شوید و آن ها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز.

 حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد(س) فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. 

لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندی ها فریاد زدند: «الان خبر رسید که ولیعهد(امام هشتم علیه السلام) وفات کرد»! این خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سست ‎عنصر را تکان داده، از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سید احمد(س) شبانه با برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار گردیدند و با لباس مبدّل پراکنده شدند.

شهادت

حضرت احمد بن موسی(س) برای امان از گزند حکومت، به همراه برادر خود مخفیانه به شیراز رهسپار شد. سید احمد در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه «سردزک» که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزید و در خانه این شخص مخفی گشت و شب و روز را به عبادت می گذرانید. 

«قتلغ خان» که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیر نمودن سادات که از مناطق خود فرار نموده بودند قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از یک سال یافت و او و همراهانش را محاصره نمودند و نبردی بین آنها و مأموران حکومت در گرفت و سید احمد با شهامت و شجاعت هاشمی خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت. 

هنگامی که «قتلغ» دانست که از طریق ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد؛ از طریق خانه همسایه او شدند و از طریق شکافی که در خانه همسایه درست کردند وارد خانه ای که سید أحمد در آن پناه برده بود، شدند و زمانی که او برای استراحت و تجدید قوا، پس از نبردی طولانی به خانه رفته بود، هنگام خروج، با شمشیری بر سر او ضربه ای وارد کردند. سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی گذاردند. 

با توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران بر علیه تشیع و اهل بیت(ع) تعداد زیادی از مردم که از مخالفین تشیع بودند، حرمت بدن شریف نوه پیامبر را نگاه نداشتند و آن را در زیر آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند.

 
چند نکته خواندنی درباره شاه چراغ

1. ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﺑﺮادر ﺣﻀﺮت اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام اﺳﺖ و ﺑﻌﺪ از ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرش، ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮای ﺑﯿﻌﺖ ﻧﺰد او آﻣﺪﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﺸﺎن ﻫﻤﻪ را ﺑﻪ اﻣﺎﻣﺖ اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام دﻋﻮت ﮐــﺮد و اﻣﺎم رﺿﺎ در ﺣﻖ او دﻋﺎ ﮐــﺮده ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺣﻖ را ﭘﻨﻬﺎن ﻧﮕﺬاﺷــﺘﯽ ﺧﺪاوﻧﺪ در دﻧﯿﺎ و آﺧﺮت ﺣﻖ ﺗﻮ را ﺿﺎﯾﻊ ﻧﮕﺬارﻧﺪ.

 

2. ﻗﯿــﺎم و ﺷــﻬﺎدت ﺣﻀــﺮت اﺣﻤﺪ ﺑــﻦ ﻣﻮﺳــﯽ  علیهما السلام در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳــﺎﻟﻬﺎی 102 ﺗﺎ 302 ه.ق در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭘﺬﯾﺮش وﻻﯾﺖ ﻋﻬﺪی اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام رخ داده اﺳﺖ.

 

3. ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﮐﺎروان ﺑــﺮادران و ﺧﻮﯾﺸــﺎن از ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ زﯾﺎرت اﻣﺎم ﻫﺸــﺘﻢ ﺑﻪ ﺳــﻤﺖ ﻃﻮس ﺣﺮﮐــﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ در ﺷــﯿﺮاز ﺑﺎ ﺣﺎﮐﻢ دﺳــﺖ ﻧﺸــﺎﻧﺪه ﻋﺒﺎﺳــﯿﺎن ﺟﻨﮕﯿﺪه و ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت ﻣﯽ رﺳﺪ.891 ﺗﺎ 302 ه.ق

 

4. ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ علیهما السلام ﺑﻪ ﻣﺸــﯿﺖ اﻟﻬﯽ از ﻧﻈﺮﻫﺎ ﻏﺎﯾﺐ ﮔﺮدﯾﺪ و در زﻣﺎن ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻋﻀﺪاﻟﺪوﻟﻪ دﯾﻠﻤﯽ ﺣﺪود ﺳﺎل 833 ه.ق ﮐﺸﻒ ﺷﺪ. در زﯾﺮ ﺗﻠﯽ از ﺧﺎک ﻟﻮﺣﯽ از ﺳﻨﮓ ﯾﺸﻢ ﭘﺪﯾﺪار ﺷﺪ و ﺑﺮ آن ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮد «اﻟﺴﯿﺪ اﻣﯿﺮاﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ اﻟﮑﺎﻇﻢ»

 

5. ﻋﻀﺪاﻟﺪوﻟــﻪ دﯾﻠﻤﯽ اﺑﺘﺪا دﺳــﺘﻮر داد ﺗــﺎ ﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﻗﺪ آن اﻣﺎﻣﺰاده ﻣﺮﺗﺐ ﺳﺎزﻧﺪ.

 

6. در ﺳﺎل 547ه.ق ﺑﺎﻧﻮ ﺗﺎﺷﯽ ﺧﺎﺗﻮن ﺷــﻬﺮ ﻣﯿﻤﻨﺪ و ﺳــﯽ ﺟﺰء ﻗﺮآن ﻣﺠﯿــﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻃﻼﯾﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ را وﻗﻒ اﯾﻦ ﺑﺎرﮔﺎه ﻣﻨﻮر ﻧﻤﻮد.

 

7. ﻟﻘﺐ ﺣﻀﺮت، ﺷــﺎه ﭽﺮاغ و ﺳﯿﺪ اﻟﺴﺎدات اﻻﻋﺎﻇﻢ اﺳﺖ.

 

8. اوﻟﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﺎرﮔﺎه ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم در زﻣﺎن اﺗﺎﺑﮑﺎن ﺑﻪ دﺳﺘﻮر اﻣﯿﺮ ﻣﻘﺮب اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺴﻌﻮدﺑﻦ ﺑﺪر، وزﯾﺮ اﺗﺎﺑﮏ ﻣﻈﻔﺮاﻟﺪﯾﻦ ﺳﻌﺪﺑﻦ زﻧﮕﯽ، ﺑﯿﻦ ﺳﺎل های 856-326ه.ق ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.

 

9. در ﺳــﺎل 447 ه.ق ﺗﻮﺳــﻂ ﺗﺎﺷــﯽ ﺧﺎﺗــﻮن ﻣــﺎدر ﺷــﺎه اﺳــﺤﺎق ﺑﻦ ﻣﺤﻤﻮد ﺑﺎرﮔﺎه ﻣﻨﻮر ﺣﻀﺮت ﺷــﺎه ﭽﺮاغ  ﻋﻠﯿﻪا ﻟﺴﻼم ﻣﺮﻣﺖ و ﺗﮑﻤﯿﻞ ﺷﺪ و اﯾﺸﺎن ﻧﯿﺰ ﺿﻤﻦ ﺗﺎﺳﯿﺲ ﻣﺪرﺳــﻪ ای وﺳــﯿﻊ در ﻣﺠﺎورت ﺣﺮم ﻣﻄﻬﺮ، ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻣﻐﺎزه ﺑﺎزار ﻧﺰدﯾﮏ ﻣﺮﻗﺪ ﻣﻘﺪس را وﻗﻒ اﯾﻦ آﺳﺘﺎن ﻧﻤﻮد.

 

10. در ﺳــﺎل 219ه.ق ﺗﻮﺳــﻂ ﺷــﺎه اﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺻﻔﻮی ﺑﺎرﮔﺎه ﺣﻀﺮت ﻣﻮرد ﺑﺎزﺳﺎزی و ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.

 

11. در ﺳــﺎل 1411 ه.ق ﻧﯿﺰ ﺑﻪ دﺳــﺘﻮر ﻧﺎدرﺷــﺎه اﻓﺸﺎر ﺣﺮم ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮت ﺷــﺎه چراغ  ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﻣﻮرد ﻣﺮﻣــﺖ و ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻗــﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺎدرﺷــﺎه ﻧــﺬر ﻣﯽﻧماید، ﭼﻨﺎﻧﭽــﻪ ﺑﻪ اﻓﻐﺎن ﭘﯿﺮوز ﺷــﻮد، ﺗﻌﻤﯿﺮاﺗﯽ در ﺣﺮم ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮت ﺷــﺎه ﭽﺮاغ  علیه السلام اﻧﺠﺎم دﻫﺪ ﮐﻪ ﭘﺲ از ﭘﯿﺮوزی ﻫﺰار و ﭘﺎﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﺎن راﯾﺞ آن زﻣﺎن ﺑﺮای ﺗﻌﻤﯿﺮ و ﻣﻘﺪار 270 ﻣﺜﻘﺎل ﻃﻼی ﻧﺎب ﺟﻬﺖ ﻗﻨﺪﯾﻞ ﺑﺎﻻی ﺿﺮﯾﺢ اﻫﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

 

12. در ﺳــﺎل 9321 ه.ق در اﺛــﺮ زﻟﺰﻟــﻪ ای ﮐﻪ در ﺷــﯿﺮاز اﺗﻔﺎق اﻓﺘﺎده، ﻗﺴــﻤﺘﯽ از ﺑﻘﻌﻪ ﺣﻀﺮت ﺧﺮاب ﻣﯽ ﺷــﻮد و ﻗﻨﺪﯾﻞ ﻃــﻼی اﻫﺪاﺋﯽ ﻧﺎدرﺷــﺎه ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﺗﻌﻤﯿﺮات ﺑﻘﻌﻪ ﻣﺒﺎرک ﻣﯽ رﺳﺪ.

 

13. در ﺳﺎل 3421 ه.ق ﺑﻪ دﺳﺘﻮر ﻓﺘﺤﻌﻠﯽ ﺷﺎه ﻗﺎﺟــﺎر ﺿﻤﻦ ﻣﺮﻣﺖ و ﺗﻌﻤﯿﺮ ﺑﻘﻌﻪ ﻣﺒﺎرک، ﺿﺮﯾﺤﯽ ﻧﻘﺮه ای ﺟﻬﺖ ﻣﺮﻗﺪ ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎا ﻟﺴﻼم ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد.

 

14. در ﺳــﺎل 7331 ه.ش ﮔﻨﺒــﺪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺣﺮم ﻣﻄﻬﺮ ﮐﻪ ﺑﺎرﻫﺎ ﺗﻌﻤﯿﺮ ﺷــﺪه ﺑﻮد، ﺑﺮﭼﯿﺪه و ﺑﻪ ﺟﺎی آن ﺑﺎ آﻫﻦ و ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺟﺪﯾﺪ ﺳــﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﮔﻨﺒﺪ ﺳــﺒﮏ ﺗﺮ و ﻣﻘﺎوم ﺗﺮی ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﺳﺒﮏ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد.

 

15. ﭘــﺲ از ﭘﯿﺮوزی اﻧﻘﻼب اﺳــﻼﻣﯽ ﺗﻮﺳــﻌﻪ ﺻﺤﻦ ﺑﻪ ﻣﺴــﺎﺣﺖ 21000 ﻣﺘﺮ ﻣﺮﺑﻊ در آﺳــﺘﺎن ﻣﻘﺪس ﺻــﻮرت ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ و ﺗﻌﺪاد 162 ﺣﺠــﺮه در دوﻃﺒﻘﻪ دور ﺗﺎ دور ﺻﺤﻦ اﯾﺠﺎد ﺷﺪ

 

16. ﮐﻒ ﺣﺮم ﻣﻄﻬــﺮ و دﯾﻮارﻫﺎی اﻃﺮاف ﺑﺎرﮔﺎه ﻧﻮراﻧﯽ ﺑﺎ ﺳــﻨﮓ ﻣﺮﻣﺮ ﻣﻔﺮوش ﺷﺪه و ﺻﺤﻦ ﻣﻄﻬﺮ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﮔﻨﺪﻣﮏ ﻓﺎرس ﻓﺮش ﺷﺪه اﺳﺖ.

 

17. ﺳــﺎﺧﺖ ﺳﺮ درﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺑﺎب اﻟﺮﺿﺎ ﮐﻪ ﻗﺴــﻤﺘﯽ از وﺻﯿﺘﻨﺎﻣﻪ اﻣﺎم راﺣﻞ، روی ﮐﺎﺷــﯽ ﻣﻌﺮق ﺑﻪ ﺧﻂ ﻧﺴــﺘﻌﻠﯿﻖ زﯾﻨﺖ ﺑﺨﺶ ﻓﻀﺎی دروﻧﯽ اﺳﺖ در دوران ﺗﻮﻟﯿﺖ ﺣﻀﺮت آﯾﺖ الله ﺣﺎج ﺳﯿﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻬﺪی دﺳﺘﻐﯿﺐ ﺑﺮ آﺳﺘﺎن ﻣﻘﺪس ﺻﻮرت ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.

 

18. ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ اوﻟﯿﻪ ﻃﺮاﺣﯽ و ﺷــﺮوع ﻋﻤﻠﯿﺎت اﺣــﺪاث ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﺬﻫﺒــﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ آﺳــﺘﺎن ﻣﻘﺪس در زﻣﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﺴــﺎﺣﺖ 60000 ﻣﺘﺮﻣﺮﺑﻊ و ﺑﺎ ﺳﻄﺢ زﯾﺮﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﯿﺶ از 100000 ﻣﺘﺮﻣﺮﺑﻊ ﺑﻮده ﮐﻪ ﻗﺴــﻤﺖ ﻫﺎی ﻋﻤﺪه ﻃﺮح ﺑﻪ اﺗﻤﺎم رﺳﯿﺪه اﺳﺖ.

 

19. ﺳــﺎﺧﺘﻤﺎن ﻋﻈﯿﻢ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ آﺳﺘﺎن ﻣﻘﺪس اﺣﻤــﺪی و ﻣﺤﻤﺪی علیهما السلام ﺑﺎ ﺣــﺪود 2500 ﻣﺘﺮﻣﺮﺑــﻊ زﯾﺮﺑﻨﺎ و ﺑﺨﺶ ﻫﺎی اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ، ﺳــﺎﻟﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑــﺮادران و ﺧﻮاﻫﺮان، ﺗﺎﻻر ﭘﮋوﻫــﺶ، ﺑﺨﺶ ﮐﻮدﮐﺎن ﻣﺨــﺰن ﮐﺘــﺎب ﺑﺎﮔﻨﺠﺎﯾﺶ ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰار ﻧﺴــﺨﻪ، ﺗﺎﻻر ﺗﺸــﺮﯾﻔﺎت ﮐﻪ از ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺷﺎﺧﺺ اﺳﺘﺎن ﻓﺎرس ﭘﺬﯾﺮای ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪان در ﺗﻤﺎم اوﻗﺎت اﺳﺖ.

 

20. ﺣــﺮم ﻣﻄﻬﺮ و ﻣﻀﺠﻊ ﺷــﺮﯾﻒ ﺣﻀﺮت ﺳــﯿﺪﻣﯿﺮﻣﺤﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ اﻟﮑﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﺑﺮادر اﻣﺎم ﻫﺸﺘﻢ ﻋﻠﯿﻪا ﻟﺴﻼم ﻧﯿﺰ در ﺟﻮار ﺣﺮم ﺷﺮﯾﻒ ﺣﻀﺮت ﺷــﺎه ﭽﺮاغ  علیه السلام ﻗﺮار دارد. ﮐﻪ اﯾﺸــﺎن ﺣﻀﺮت ﺷﺎه چراغ علیه السلام را در ﻗﯿﺎم ﻫﻤﺮاﻫﯽ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﻗﺒﺮ ﺷــﺮﯾﻔﺶ در ﺣــﺪود 527 ه.ق در ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺣﻮم ﻣﯿﺮزا ﻋﻨﺎﯾﺖ الله دﺳــﺘﻐﯿﺐ رﺿﻮان اﷲ ﻋﻠﯿﻪ ﮐﺸﻒ ﺷﺪ.

 

21. ﺳــﺎﺧﺖ ﮔﻨﺒﺪ ﺣﻀﺮت ﺳﯿﺪﻣﯿﺮ ﻣﺤﻤﺪ علیه السلام را ﺑﻪ زﻣﺎن ﻇﻬﯿﺮاﻟﺪوﻟﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و در زﻣﺎن ﻧﺎدرﺷــﺎه ﻣﺮﻣﺖ ﮔﺮدﯾﺪه و در ﺳﺎل 1375 ﺷﻤﺴﯽ ﮔﻨﺒﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮ آن ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.

 

22. در زاوﯾﻪ ﻏﺮﺑﯽ ﺻﺤﻦ ﻣﻄﻬﺮ ﻣﻮزه ﺣﺮم ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﺳــﺎﺧﺘﻤﺎن آن ﯾــﮏ ﻫﺰار و ﻫﻔﺘﺼﺪ ﻣﺘﺮﻣﺮﺑﻊ وﺳــﻌﺖ دارد ﮐﻪ ﺑﺎﻟﻎ ﺑﺮ ﭼﻬﺎرﻫﺰار ﺷﯽء ﺑﺎ ارزش ﺗﺎرﯾﺨﯽ در آن ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﯽ ﺷــﻮد و اﺷﯿﺎﺋﯽ  ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮزه اﻫﺪاء ﻣﯽ ﺷــﻮد.

 

23. ﻣﺮﻗــﺪ ﻣﻨﻮر ﺳــﻮﻣﯿﻦ ﺷــﻬﯿﺪ ﻣﺤﺮاب ﺣﻀﺮت آﯾﺖ اﷲ ﺳﯿﺪ ﻋﺒﺪاﻟﺤﺴــﯿﻦ دﺳﺘﻐﯿﺐ رﺣﻤﻪ اﷲ ﻋﻠﯿــﻪ در ﺣــﺮم ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮت ﺳــﯿﺪﻣﯿﺮﻣﺤﻤﺪ علیه السلام ﻗــﺮار دارد ﮐــﻪ آﺛﺎر ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﯾﺸــﺎن در ﻣــﻮزه ﺣﺮم و رواق ﻣﺠﺎور ﻣﺮﻗﺪﺷــﺎن ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻣﺮﻗﺪ ﻣﻄﻬﺮ دارای ﺣﺠﺮه و ﺿﺮیح اﺳﺖ ﮐــﻪ در اﻃﺮاف آن ﺑﺨﺸــﯽ از ﭘﯿﺎم ﺣﻀﺮت اﻣﺎم خمینی ﻣﯿﻨﺎﮐﺎری ﺷﺪه اﺳﺖ.

 

24. گنبد ﺑﺎرﮔﺎه ﺣﻀــﺮت ﺷــﺎه ﭽﺮاغ  ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﺑﻪ ﺷــﮑﻞ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب اﺳــﻼﻣﯽ ﺑﻪ دﺳــﺘﻮر ﺗﻮﻟﯿﺖ ﻣﺤﺘﺮم آﺳــﺘﺎن ﻣﻘﺪس ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷــﺪه اﺳﺖ. ﺳﻄﺢ ﮔﻨﺒﺪ ﺣﻀﺮت ﺷــﺎه ﭽﺮاغ  ﻋﻠﯿﻪا ﻟﺴﻼم  ﺑﯿﺶ از 500 ﻣﺘﺮ ﻣﺮﺑﻊ وﺳﻌﺖ دارد.

منبع: نشریه آستان، شماره 50- 49
 
 
 
مادر شاه چراغ
 
مادر شاه چراغ
پدیدآور: ،
  

ﻣﺎدر حشرت شاه چراغ، اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم، ﺑﻪ «ام اﺣﻤﺪ» ﺷﻬﺮت داﺷﺖ. اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﻧﯿﺰ در وﺻﺎﯾﺎ و ﺳﺨﻨﺎﻧﺶ از او ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﻘﺐ ﯾﺎد ﻧﻤﻮده است.

اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﺑﺮادرش اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم از دو ﻣﺎدر ﺑﻮدﻧﺪ. ﻧﺎم ﻣﺎدر ﮔﺮاﻣﯽ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﺗﮑﺘﻢ ﺑﻮده اﺳــﺖ. او زﻧﯽ ﭘﺎرﺳﺎ و ﻣﻮرد ﻣﺤﺒﺖ اﻫﻞ ﺑﯿﺖ و ﻋﻼﻗﻪ زﯾﺎد ﺧﺎﻧﺪان اﻣﺎم ﺑﻮد.

ام اﺣﻤﺪ ﺳــﻪ ﻓﺮزﻧﺪ ﭘﺴــﺮ داﺷــﺘﻪ است. اﺣﻤﺪ، ﻣﺤﻤﺪ و ﺣﻤــﺰه. ام اﺣﻤﺪ از داﻧﺎﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺎﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ زﻧﺎن روزﮔﺎر ﺧﻮﯾﺶ ﺷــﻤﺮده ﻣﯽ ﺷــﺪ و اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم او را ﺑﺴﯿﺎر دوﺳﺖ ﻣﯽ داﺷﺖ. ﭘﺲ از ﺳﻔﺮ ﻫﺎرون اﻟﺮﺷﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ و ﻣﺸــﺎﻫﺪه ﻧﻔــﻮذ ﻣﻌﻨﻮی اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم و ﺗﺮس از ﻓﺮو رﯾﺨﺘــﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻏﺎﺻﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ، ﻓﺮﻣﺎن دﺳــﺘﮕﯿﺮی اﻣﺎم را ﺻﺎدر ﮐﺮد.

از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ام اﺣﻤﺪ در ﺑﯿﻦ ﻫﻤﺴــﺮان آن ﺣﻀﺮت ﻧﺰد اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ اﺣﺘﺮام و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ وﯾﮋه ای داﺷﺖ اﻣﺎم ﻗﺒﻞ از ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺑﻐﺪاد، ودﯾﻌﻪ ﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ(اﺷﯿﺎء ﻣﻮروﺛﯽ از ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ) را ﺑﻪ او ﺳﭙﺮد و رازﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ را ﻓﻘﻂ ﺑﻪ او ﺑﯿﺎن ﮐﺮد. آﻧﮕﺎه ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را در ﭘﯽ ﻓﺮﻣﺎن ﻫﺎرون، در ﺳﺎل 971ق ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﺑﺮدﻧﺪ. ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﻣﻮرد وﺛﻮق و اﻋﺘﻤﺎد ﮐﺎﻣﻞ اﻣﺎم ﺑﻮد، ﺳــﺎل ﻫﺎ رازﻫﺎی ﺣﻀﺮت را ﻣﺨﻔﯽ داﺷــﺖ؛ ﺗﺎ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻬﺎدت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﮔﺮدﯾﺪ. اﻣﺎم در ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد، ﺑﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻓﺮﻣﻮد: «ﮐﻞ ﻣﻦ ﺟﺎﺋﮏ و ﻃﺎﻟــﺐ ﻣﻨﮏ ﻫﺬه اﻻﻣﺎﻧﻪ ﻓﯽ ای وﻗﺖ ﻣــﻦ اﻻوﻗﺎت، ﻓﺎﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎﻧﯽ ﻗﺪ اﺳﺘﺸﻬﺪت و اﻧﻪ ﻫﻮ اﻟﺨﻠﯿﻔﻪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪی و اﻻﻣﺎم اﻟﻤﻔﺘﺮض اﻟﻄﺎﻋﻪ ﻋﻠﯿﮏ و ﻋﻠﯽ ﺳﺎﺋﺮ اﻟﻨﺎس» (ﺑﺤﺎر اﻻﻧﻮار، ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ، ج84، ص703) ﺷﺨﺼﯽ ﮐــﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﺮد و اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﺧﻮاﺳــﺖ در ﻫﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷــﺪ، ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪه ام و آن ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺑﻌﺪ از ﻣﻦ و اﻣﺎم واﺟﺐ اﻟﻄﺎﻋﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ و دﯾﮕﺮ ﻣﺮدﻣﺎن اﺳﺖ.

اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دوﺑﺎره ﮔﺮﻓﺘﺎر زﻧﺪان ﻫﺎرون ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳﺎل ﺑﻪ درازا ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ در ﺳﺎل 381 ق روز 52 رﺟﺐ ﺗﻮﺳﻂ ﺳــﻨﺪی ﺑﻦ ﺷــﺎﻫﮏ در زﻧﺪان ﭘﺲ از ﺗﺤﻤﻞ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎی ﻓﺮاوان ﺑﻪ ﺷــﻬﺎدت رﺳﯿﺪ. ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت ﭘﺪر آﮔﺎﻫﯽ ﯾﺎﻓﺖ.

از دﯾﮕــﺮ ﻓﻀﺎﯾــﻞ ام اﺣﻤﺪ اﯾﻦ ﺑــﻮد ﮐﻪ اﻣﺎم در ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳــﺎﻟﯽ ﮐﻪ در زﻧﺪان ﺑﻮد، اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را ﻣﺎﻣﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ ﺷــﺐ ﻫﺎ در ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﺑﺨﻮاﺑﺪ. ﺷــﯿﺦ ﮐﻠﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮد از ﺧﺪﻣﺘﮑﺎر ﺧﺎﻧﻪ اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ «اﺑﻮ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﻣﯽﺑ ﺮدﻧﺪ، آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش،ا ﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دﺳﺘﻮر داد ﺗﺎ ﺷﺐ ﻫﺎ در ﻣﻨﺰل آن ﺣﻀﺮت ﺑﺨﻮاﺑﺪ.» ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺴﺘﺮ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را در دﻫﻠﯿﺰ ﺧﺎﻧــﻪ ﻣﯽا ﻧﺪاﺧﺘﯿﻢ و آن ﺣﻀﺮت ﺑﻌﺪ از ﺻﺮف ﺷــﺎم در آﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﺧﻮاﺑﯿﺪ و ﺻﺒــﺢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ رﻓﺖ. ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺑﺴــﺘﺮ ﺣﻀﺮت را اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻮدﯾﻢ ﺣﻀﺮت ﻧﯿﺎﻣﺪ. اﻫﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﮕﺮان و ﻫﺮاﺳــﺎن ﺷــﺪﻧﺪ و ﻣﺎ ﻧﯿﺰ از ﻧﯿﺎﻣﺪن آن ﺣﻀﺮت ﺳﺨﺖ ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺷﺪﯾﻢ. وﻗﺘــﯽ روز ﺷــﺪ،آ ن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻣﻨﺰل آﻣﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫــﺮ آﻧﭽﻪ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳــﭙﺮده ﺑﯿﺎور.» ام اﺣﻤﺪ ﺑﯽ درﻧﮓ ﻓﺮﯾﺎدی ﮐﺸــﯿﺪ و ﺳﯿﻠﯽ ﺑﺮ رﺧﺴﺎرش زد و ﮔﺮﯾﺒﺎﻧــﺶ را درﯾــﺪ و ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﻮﻻﯾﻢ وﻓﺎت ﮐﺮد. ﺣﻀﺮت رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم ﻣﺎﻧﻊ ﮔﺮﯾﻪ و زاری او ﺷــﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: ﻣﺒﺎدا ﺳــﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ و آن را اﻇﻬﺎر ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮﺳــﺪ. آﻧﮕﺎه ام اﺣﻤــﺪ زﻧﺒﯿﻠﯽ را ﺑﺎ دو ﯾﺎ ﭼﻬﺎر ﻫﺰار دﯾﻨﺎر ﻧﺰد اﯾﺸــﺎن آورد و ﺑﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺗﺤﻮﯾﻞ داد.

ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه و ﻣﺤﺮم راز اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻮد ﺧﻮد اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺟﺮای ﻓﻮق را ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ: آن ﺣﻀﺮت روزی ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮد: اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﻧﺰد ﺧﻮد ﺣﻔﻆ ﮐﻦ. ﮐﺴﯽ را از آن آﮔﺎه ﻧﺴﺎز ﺗﺎ ﻣﺮگ ﻣﻦ ﻓﺮا رﺳﺪ. ﭼﻮن ﻣﻦ درﮔﺬﺷــﺘﻢ، ﻫﺮ ﮐﺲ از ﻓﺮزﻧﺪان ﻣﻦ ﻧﺰد ﺗﻮ آﻣﺪ و آن را ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﮐﺮد، ﺑﻪ او ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪه و ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ از دﻧﯿﺎ رﻓﺘﻪا م. اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﺸﺎﻧﻪا ی ﮐﻪ آﻗﺎﯾﻢ ﻓﺮﻣﻮده ﺑﻮد ﻇﺎﻫﺮ ﺷــﺪ. اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم آن اﻣﺎﻧﺖ را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻫﻤﻪ را دﺳــﺘﻮر ﺑﻪ ﺧﻮدداری داد ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ درﮔﺬﺷﺖ اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ رﺳــﯿﺪ... روزﻫﺎ ﺷﻤﺮدﯾﻢ و ﺣﺴــﺎب ﮐﺮدﯾﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎن وﻗﺘﯽ ﮐﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺑﺮای ﺧﻮاﺑﯿﺪن ﻧﯿﺎﻣﺪ آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت رﺳﯿﺪه ﺑﻮد. (الکافی، ج2) پس از ﺷــﻬﺎدت اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم، اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ وی ﺑﯿﻌﺖ ﻧﻤﻮد، ام اﺣﻤﺪ ﺑﻮد. ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﻋﺮض ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ ﻫﻤﻪ دﻻﯾﻠﯽ آﺷــﮑﺎر ﺑﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ واﻻی اﯾﻦ ﺑﺎﻧﻮ اﺳﺖ.

بقعه مادر حضرت شاه چراغ در خیابان فرهنگ شیراز، کوچه مسجد باقرآباد قرار دارد و مقبره این بزرگوار برخلاف شکوه صحن و بارگاه احمدبن موسی شاه چراغ در اتاقی بسیار کوچک و محقر واقع شده است. روز زیارتی «ام احمد»، روزهای سه شنبه است.

منبع: نشریه آستان، شماره 50 – 49

فضایل حضرت شاه چراغ

حضرت سید امیر احمد علیه السلام ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است. در فضیلت احمد بن موسی علیهما السلام، سخن بسیار است.

به طور کلی از آنچه نسب شناسان، علمای رجال، محدثان، محققان، مورخان، مولفان و نویسندگان در خصوص احمد بن موسی علیهما السلام و فضایل وی نوشته اند، بر می آید که او کریم، شجاع، فاضل، صالح، پرهیزگار، صاحب ثروت و منزلت، بزرگوار و با عزت بوده و نزد پدرش منزلتی خاص داشته است. شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود، با قلم خود، قرآن بسیار نوشت و شخصی موثق و راوی احادیث زیادی از نیای خود بود.

در میان فرزندان حضرت موسی الکاظم علیه السلام «احمد» به کرم و جلالت و شجاعت و عبادت امتیاز داشت و شب ها تا صبح به عبادت مشغول بود و در عمر خود هزار بنده را خرید و در راه خدا آزاد کرد. (بحارالأنوار، ج 48، ص 284) 

شیخ مفید علیه الرحمه در کتاب ارشاد در شرح حال حضرتش می فرماید:

«حضرت احمد بن موسی علیهما السلام، جلیل القدر، کریم و پرهیزگار بود و حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام او را دوست و مقدم می داشت و مزرعه خود که معروف به «بسیره» بود را به او بخشید.

می گویند حضرت احمد بن موسی رضی الله عنه هزار بنده خرید و در راه خدا آزاد نمود. حسن بن محمد بن یحیی برای من حدیث کرد از جدش که گفت: شنیدم از اسماعیل فرزند حضرت موسی بن جعفرعلیهما السلام که می گفت: پدرم با فرزندان خود از شهر مدینه بسوی برخی از اموال خود بیرون رفت و با احمد بن موسی علیهما السلام بیست مرد از خدمتگزاران و خادمین پدرم همراه بودند و چنان مراسم احترام و ادب نسبت به آنجناب بجای می آوردند که هرگاه احمد بن موسی علیهما السلام می نشست آن بیست تن می نشستند و چون برمی خاست بپا می ایستادند. در چنین شرایطی پدرم احمد را قلباً چنان دوست می داشت و باطناً به وی مهر می ورزید که چون احمد از پدر غافل می گردید پدرم مخفیانه با گوشه چشم بر او نگاههای گرم و محبت آمیز می نمود و چشم از وی برنمی داشت و ما متفرق نمی شدیم تا اینکه احمد از جمع ما خارج نمی گشت.»

محمد کشی در کتاب خود، احمد بن موسی علیهما السلام را یکی از فضلای عصر خود نام می برد و او را از محدثانی می شمارد که احادیث زیادی از پدر و اجداد بزرگوارش نقل کرده و می نویسد که: احمد بن موسی علیهما السلام به دست مبارک خویش، قرآن کریم را نوشته است.

سید محسن امین، در اعیان الشیعه به نقل از محمد بن هارون موسی نیشابوری(محدث نیشابوری) در کتاب لُبّ الانساب، ضمن شرح فضایل احمد بن موسی علیهما السلام می نویسد:

«... و گفته می شود که احمد بن موسی علیهما السلام سه هزار بنده داشت و هزار بنده را آزاد کرد و هزار قرآن با دست مبارکش نوشت و او با عزت و بزرگوار و دارای منزلتی بزرگ بود. و احادیث بسیاری از پدر و اجدادش حکایت کرده است.

منبع: پایگاه شاه چراغ

سرگذشت محل دفن حضرت شاه چراغ

 

در اوایل قرن هفتم، شهر شیراز تحت سلطه «أبوبکر بن سعد مظفر الدین» قرار گرفت. وی انسانی مؤمن بود که به نشر دین اسلام علاقه داشت و به علما و مومنان احترام می گذاشت و سادات را دوست می داشت. وزراء و مأموران دولتی او نیز اینجنین بودند که از جمله آنان می توان «اﻣﯿﺮ ﻣﻘﺮب اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺴﻌﻮد ﺑﻦ ﺑﺪر» را نام برد که انسان بخشنده ای بود، آبادانی سرزمین ها و بهبود وضع مردم از اهداف او بود، به زیبایی و تنظیف شهر شیراز که پایتخت حکومت به شمار می رفت، همت گمارد و بناهای ویران و خرابه های آن را آباد نمود. 

او علاوه بر دستور آبادانی شهر شیراز، دستور داد محلی که سید احمد در آن به شهادت رسیده بود را آباد کنند. در هنگام إعمار بنا و خالی نمودن آوارها، کارگران به بدن تازه جوانی بلند قامت با سیمایی زیبا روبرو شدند که به علت ضربه شمشیری در سرش کشته شده بود. کارگران او را از خاک خارج نموند و امیر مسعود را مطلع ساختند که او به همراه برخی از مسئولین تحقیق به آن محل آمد که پس از تحقیقاتی بسیار، وجود دلائلی نظیر انگشتری که روی آن نوشته شده بود « العزة لله، أحمد بن موسی» با توجه به وقایع تاریخی که نقل شده بود، ثابت شد که این بدن أحمد بن موسی است. 

ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ و ﻣﻌﺘﺒﺮﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﻘﺪم و ﻣﺘﺄﺧﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﺮح ﺣﺎل و زﻧﺪﮔﺎﻧﯽ اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﻧﺪ، آﺷﮑﺎر ﺷﺪن مﺪﻓﻦ اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴــﻼم را در ﻋﻬــﺪ اﻣﯿﺮ ﻣﻘﺮب اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺴﻌﻮد ﺑﻦ ﺑﺪر ﺑﯿﻦ ﺳﺎل ﻫﺎی 326 تا 856 ﻣﯽ داﻧﻨﺪ.

ﺷــﯿﺮازﻧﺎﻣﻪ زرﮐﻮب ﺷــﯿﺮازی(ﺗﺄﻟﯿــﻒ ﺑﻪ ﺳــﺎل 467ه.ق) از ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺄﺧﺬﻫﺎﯾﯽ اﺳــﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﺪاﯾﺶ ﻗﺒﺮ اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴــﻼم را در ﻋﻬﺪ اﻣﯿﺮ ﻣﻘﺮب اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺴﻌﻮد ﺑﻦ ﺑﺪر ﺛﺒﺖ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺟﻨﯿﺪ ﺷﯿﺮازی، ﻫﯿﭻ ﮐﺲ از ﻣﺤﻞ ﺷﻬﺎدت اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳــﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم آﮔﺎه ﻧﺒﻮد ﺗﺎ زﻣﺎن ﻣﻘﺮب الدین مسعود بن ﺑــﺪر ﮐــﻪ وی ﻗﺒﺮ آن ﺣﻀﺮت را ﯾﺎﻓﺖ و ﺑﺮ آن ﮔﻨﺒﺪی ﺳــﺎﺧﺖ. درﺑﺎره اﯾﻨﮑﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺸﻬﺪ اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎاﻟﺴﻼم ﮐﺸﻒ ﺷﺪه، ﺟﻨﯿﺪ ﻫﯿﭻ ﮔﻮﻧﻪ آﮔﺎﻫﯽ ﻧﻤﯽ دﻫﺪ.

 وی در ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺟﺴــﺪ ﻣﺒﺎرک آن ﺣﻀﺮت ﻣﯽ اﻓﺰاﯾﺪ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺣﻀﺮت را روﯾﺖ ﮐﺮدﻧﺪ، رﻧﮓ ﻣﺒﺎرک وی ﺑﺮﻧﮕﺸــﺘﻪ و ﻫﯿﭻ ﺗﻐﯿﯿﺮی در ﺑﺪن آن ﺣﻀﺮت دﯾﺪه ﻧﺸﺪه و ﮐﻔﻦ وی ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺗﺎزه ﻣﺎﻧﺪه و از روی اﻧﮕﺸــﺘﺮی وی ﮐــﻪ ﻋﺒﺎرت »اﻟﻌﺰه اﷲ اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ« ﺑﺮ آن ﻧﻘﺶ ﺑﻮد، وی را ﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺄﺧﺬ، ﮐﻪ از ﻧﺰدﯾﮏ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﺤﻠﯽ ﻋﺼﺮ اﺗﺎﺑﮑﺎن اﺳــﺖ، ﻣﻨﺎﺑﻊ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در دﺳﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ آﺷﮑﺎر ﺷــﺪن ﻣﺸــﻬﺪ اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎاﻟﺴــﻼم را ﺑﻪ ﻋﺼﺮ اﻣﯿﺮ ب اﻟﺪﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ

سپس اﻣﯿﺮ ﻣﻘﺮب اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺴﻌﻮد ﺑﻦ ﺑﺪر دستور داد در همان جا که بدن ایشان را آنجا یافته بودند بر بدن شریف نماز بخوانند و همان جا با احترام و تجلیل در حضور علماء و بزرگان شیراز به خاک بسپارند و بر روی آن بنایی وسیع و زیبا بسازند تا زائران و عابران آن مزار را زیارت نمایند. این بنا تا سال 658 ه ق فوت ملک مظفر الدین پا بر جا ماند.

منبع: برگرفته از ماهنامه آستان
 
 
چرا شاه چراغ؟
 

ﺷﻪ ﭼﺮاﻏﯽ و ﻣﺸﮑﻮه ﻣﺸﮑﻮی ﺗﻮﺣﯿﺪ

ﻣﻪ ﻣﻀﯿﺌﯽ و ﻣﺮآت ﺟﻠﻮه ﯾﺰدان

ﺑـﺬات اﮐﻤﻞ و اﮐﻤﻞ زﻫﺮ ﭼﻪ در ﮔﯿﺘﯽ

ﺑﻪ ﻧﺎم اﺣﻤﺪ و اﺣﻤﺪ زﻫﺮ ﮐﻪ در ﮐﯿﻬﺎن

ﺷـﺎه در ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی اﺻﻞ و ﺧﺪاوﻧﺪ و ﻣﻬﺘﺮ و ﺑﺰرگ اﺳـﺖ. ﺳـﻼﻃﯿﻦ و ﺣﺎﮐﻤـﺎن ﭼـﻮن ﺧـﻮد را از ﺳـﺎﯾﺮ ﻣﺮدﻣـﺎن ﺑﺮﺗـﺮ ﻣﯽ ﭘﻨﺪاﺷـﺘﻨﺪ، ﺧﻮد را ﻣﻨﺘﺴـﺐ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﻣﯽﻧﻤﻮدﻧﺪ. ﻏﺎﻓﻞ از آﻧﮑﻪ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺛﺎﺑﺖا ﻧﺪ و ﻣﺠﺎزات ﺑـﺎ ﺟﻠﻮه ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﻧﺎﺑﻮد ﻣﯽ ﺷـﻮﻧﺪ و ﺳـﻠﻄﺎن ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺧﺪاوﻧـﺪ و اوﻟﯿﺎء اوﺳـﺖ.

در ﻟﻐﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻣﻌﺘﺒﺮ ﮐﻠﻤﻪ «ﺷـﺎه» ﭼﻨﯿﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺷـﺪه اﺳﺖ: «ﻫﺮﭼﯿﺰ ﮐﻪ در ﺑﺰرﮔﯽ و ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻪ ﺣﺴـﺐ ﺻﻮرت و ﻣﻌﻨﯽ از اﻣﺜﺎل ﺧﻮد ﻣﻤﺘﺎز ﺑﺎﺷﺪ.» اﺳﺘﻔﺎده از ﮐﻠﻤﺎﺗﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﺎه ﻣﺮدان و ﺷﺎه ﻧﺠﻒ(ﻟﻘﺐ ﺣﻀﺮت ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴـﻼم) و ﺷﺎه ﮐﺮﺑﻼ و ﺷـﻬﯿﺪان، ﺳﯿﺪاﻟﺸﻬﺪا(ﻟﻘﺐ ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪا ﻟﺴﻼم) در ﻣﯿﺎن ﺷﻌﯿﺎن ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺘﺪاول اﺳﺖ.

ﭼـﺮاغ وﺳـﯿﻠﻪ ای ﺑـﺮای ﻇﻬـﻮر روﺷـﻨﯽ در ﺑﺮاﺑـﺮ ﺗﺎرﯾﮑـﯽ و ﻇﻠﻤـﺖ اﺳـﺖ، ﭼـﻮن «ﭼـﺮاغ ﻫﺪاﯾـﺖ». ﺑﺪﯾـﻦ ﺳـﺒﺐ اﺋﻤـﻪ اﻃﻬـﺎر ﺑـﻪ ﭼﺮاغ ﻫـﺎی ﻓـﺮوزان ﺗﺸـﺒﯿﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ: «اﻟﺴﻼم ﻋﻠﯽ اﺋﻤﻪ اﻟﻬﺪی و ﻣﺼﺎﺑﯿﺢ اﻟﺪﺟﯽ» ﺳﻼم ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﭘﯿﺸﻮاﯾﺎن ﻫﺪاﯾﺖ و ﭼﺮاغ ﻫﺎی ﻓﺮوزان ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﻫﺎ. و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﮔﻮﯾﻨﺪ: «ان اﻟﺤﺴﯿﻦ ﻣﺼﺒﺎح اﻟﻬﺪی و ﺳﻔﯿﻨﻪ اﻟﻨﺠﺎة» » ﺑـﻪ درﺳـﺘﯽ ﮐﻪ ﺣﻀﺮت اﺑﺎ ﻋﺒﺪ ا اﻟﺤﺴـﯿﻦ ﭼـﺮاغ ﻫﺪاﯾﺖ و ﮐﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎت اﺳﺖ.

ﺷـﺎه ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺑﺰرگ و ﺑﺰرﮔﻮار و ﭘﺎک ﻧﮋاد و ﺷﺮﯾﻒ از ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ اﺳـﺖ و ﭼﺮاغ روﺷـﻨﺎﯾﯽ و ﻧﻮر اﺳـﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺷﺎه ﭼﺮاغ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻧﻮراﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﭼﺮاغ اﺳﺖ.

ﺷﺎه ﭼﺮاغ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﻟﻘﺐ ﺑﺎ ﺑﺮﮐﺖ ﺳﯿﺪ اﻟﺴﺎدات، اﻣﯿﺮ اﺣﻤﺪ، ﻓﺮزﻧﺪ ﻫﻔﺘﻤﯿﻦ ﻧﻮر آﺳـﻤﺎن اﻣﺎﻣﺖ اﺳﺖ و ﺷﻬﺮت آن در ﻧـﺰد ﺷـﯿﻌﯿﺎن ﺑـﻪ ﺧﺼـﻮص اﯾﺮاﻧﯿـﺎن از «اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳـﯽ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم» اﻓﺰون ﺗﺮ اﺳﺖ.

پیدا شدن مدفن احمد بن موسی و ارتباط آن با نام شاه چراغ

درباره پیدا شدن مدفن حضرت احمد بن موسی حکایتی نیز نقل شده است که توجه به آن دلیل نامیده شدن آن حضرت به «شاه چراغ» را نیز روشن می کند:

 تا زمان «امیر عضدالدوله دیلمی» کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی(ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن، خانه های متعدد ساخته شده بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم.

 هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید. امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند. درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند. اما امیر که مردی روشن ضمیر بود گفت: «اولین شب جمعه شخصاً به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم»

 چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن. چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: «شاه! چراغ»

امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی نمود که پیرزن چراغ را به او نشان می داد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را دید در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل برآمد اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد باز نور چراغ با روشنایی زیاد خود نمایی می کرد، خلاصه اینکه امیر شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مامور می کند و... مقبره فرزند ارشد موسی بن جعفر(ع) حضرت شاه چراغ پیدا می گردد و به دستور امیر بر بالای آن جایگاهی ساخته می شود که تا امروز زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت است.

 
کتابنامه حضرت احمد بن موسی علیهما السلام
 

حالات فیض آثار حضرت احمد بن موسی الکاظم ، شاه چراغ  علیهما السلام

این کتاب در سال 1326 هجری قمری به قلم جلال الدین محمد مجلدالاشراف توسط انتشارات کتابخانه احمدی شیراز طبع شده است. این کتاب چاپ سنگی در قطع وزیری و در پنجاه صفحه با خط نستعلیق نگاشته شده است.

آفتاب شیراز

زندگی حضرت شاه چراغ علیه السلام طی هفت گفتار در این کتاب تحقیق و بررسی شده است. کتاب نوشته محمد زارعی است و توسط انتشارات ابرار در سال 1377 به چاپ رسیده است. مولف با ذکر تاریخچه ای از طلوع اسلام در فارس و هچرت سادات در گفتار دوم به زندگی حضرت پرداخته و سپس به خادمان حرم و بارگاه و کرامات حضرت اشاراتی می نمایند. بخشی از کتاب نیز به زیارت های مخصوص اختصاص دارد.

زندگی و قیام احمد بن موسی علیهما السلام

مجموعه یاد شده پژوهش و تحقیقی تاریخی بر زندگی حضرت شاه چراغ علیه السلام است که مسیر حرکت و وقایع روی داده در زمان حضرت در فارس را بررسی و کنکاش کرده است. این کتاب توسط جلیل عرفان منش تالیف و در قطع رقعی انتشار یافته است.

حکایت مهر

شرح حال و زندگی احمد بن موسی علیهما السلام و اشعار و سروده هایی که در ستایش و مقام و مرتبه ایشان تا کنون نگارش یافته در این کتاب جمع آوری شده است. این مجموعه را محمد حسین رستگار تألیف و توسط انتشارات آستان مقدس احمدی علیه السلام در سال 1384 به بازار عرضه شده است. در این کتاب آداب و رسوم شیرازیان در زیارت امامزادگان و نیز فهرست اسامی و نشانی زیارتگاههای شهر شیراز ذکر شده است.

بارگاه نور

از جمله کتاب های کامل و مستند درباره شرح احوال و شخصیت حضرت احمد بن موسی شاه چراغ علیه السلام است که توسط محمد حسین رستگار به تألیف در آمده است.

کتاب در سال 1377 توسط انتشارات آستان مقدس احمدی علیه السلام چاپ و منتشر شده است. بی شک این کتاب که تحقیق و پژوهشی جامع است در برگیرنده اطلاعات مورد نیاز خوانندگان است. کتاب دارای تصاویری رنگی از صحن و بارگاه مطهر است.

دو رساله در حالات و کرامات حضرت شاه چراغ علیه السلام

این کتاب که تصحیح و تحشیه ای از محمد یوسف نیری است در سال 1378 توسط مرکز نشر دانشگاه شیراز انتشار یافته است. کتاب در قطع وزیری و در 288 صفحه تدوین گردیده است. چاپ دوم کتاب در سال 1383 از سوی ناشر به علاقه مندان عرضه شده است.

شرح احوال و شخصیت حضرت احمد بن موسی علیهما السلام با زیارتنامه

این کتاب که در دو قطع وزیری و پالتوبی توسط محمد حسین رستگار تدوین شده ضمن نگاهی به احوال و شخصیت حضرت ادعیه های مناسب مراقد شریف را در بر دارد.

کتاب توسط انتشارات آستان مقدس احمدی علیه السلام به دفعات مورد تجدید چاپ قرار گرفته است. آداب زیارت و اقدامات انجام شده در حرمین شرفین در این دو کتاب به رشته تحریر در آمده است.

محبان اهل بیت

این مجموعه ضمن شرح حال و شخصیت حضرت احمد بن موسی شاه چراغ علیه السلام به کرامات و معجزات حضرت در برآورده ساختن حاجات نیازمندان که در پناه آن بارگاه ملکوتی شفا یافته اند می پردازد.

این پژوهش مستند را محمدحسین رستگار انجام داده و انتشارات آستان مقدس احمدی علیه السلام در سال 1378 منتشر نموده است. کتاب در قطع وزیری و در 154 صفحه نگارش یافته آداب دعا و تاریخچه ای از زیارت و فرهنگ و آداب آن را نیز در بر می گیرد.

العزه الله احمد بن موسی علیهما السلام

کتاب مشتمل بر شرح حال و زندگینامه حضرت و ادعیه مناسب زیارتگاه هاست و توسط بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس به سال 1385 در قطع جیبی منتشر شده است. آداب زیارت و گوشه هایی از شرح کرامات حضرت شاه چراغ علیه السلام بخش هایی از این کتاب است.

زیارت و معنویت

این مجموعه که از سوی انتشارات آستان مقدس انتشار یافته است تولیدی نرم افزاری است و طی آن کلیه اطلاعات مورد نیاز درباره شرح حال و شخصیت حضرت شاه چراغ علیه السلام را به کاربران ارائه می دهد. اذن دخول، ادعیه های اختصاصی و آداب زیارت و دیگر دعاهای مشاهد شریفه در این سی دی قرار گرفته است.

زیارتنامه، بارگاه نور

این کتابچه که در قطع جیبی طراحی گردیه مشتل بر زیارتنامه های مشاهده شریفه و ادعیه مختص مراقد منوره بوده و ضمن ذکر مطالبی پیرامون آداب زیارت و زندگی حضرت احمد بن موسی الکاظم شاه چراغ علیهما السلام خوانندگان را با شرح حال و شخصیت حضرت سید میر محمد علیه السلام و شهید محراب حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب نیز آشنا می سازد. نمونه هایی از کرامات حضرت احمد بن موسی شاه چراغ علیه السلام در این کتابچه آمده است. این کتاب ویرایش جدی کتاب « العزة لله» احمد بن موسی الکاظم علیه السلام است.

به سوی نور

به منظور آگاهی زوار از شرح حال و شخصیت حضرت احمد بن موسی الکاظم علیهما السلام این کتابچه از سوی آستان مقدس در قطع جیبی تدوین و عرضه شده است. گفت و گویی با تولیت محترم آستان مقدس احمدی و محمدی علیهما السلام، شرح حال و زندگینامه حضرت شاه چراغ علیه السلام، گفت و گو با تنی چند از شفا یافتگان در حرم شریف، آداب زیارت بقاع متبرکه و زیارتنامه امامزاده واجب التعظیم سید الشهدا امیر احمد بن موسی الکاظم علیه السلام از دیگر مطالب این کتابچه است.

این کتابچه تاکنون به طور مکرر از سوی آستان مقدس تجدید چاپ گردیده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

طلوع نور

مطالب این کتابچه با رویکرد به شرح حال حضرت شاه چراغ علیه السلام، دارای عناوینی از جمله شخصیت حضرت، ورود به سرزمین فارس، شهادت، آشکار شدن مزار شریف بوده در مقدمه و مطالب آغازین این کتابچه با ذکر نمونه هایی از فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها نحوه زندگانی آن بانوی بزرگوار را فرا رو و چراغ راه همه انسان ها خصوصاً زنان جامعه بشری دانسته است.

مولف همچنین با نگارش سطوری چند ارزش های والای حجاب را برشمرده است.

رساله آثار احمدیه

این رساله، در حالات و کرامات و مناقب حضرت امیر احمد بن موسی الکاظم علیهما السلام نوشته عارفانه و حکیم بزرگ سیزدهم و چهاردهم هجری قمری، مرحوم سید جلال الدین محمد حسینی ذهبـــی متخلص به قدســـی و ملقب به مجدالاشراف شیرازی است.

این کتاب برای اول بار با نام حالات فیض آثار احمد بن موسی الکاظم علیهما السلام انتشار یافته و اثر فعلی به سال 1353 توسط چاپخانه میهن تبریز در قطع رقعی انتشار یافته است. کار معرفی شده جزء اولین منابع مکتوب در حوزه مورد بحث می باشد.

رساله هدیه احمدی

این کتاب را زنده یاد استاد محمد هادی سلاحی تألیف نموده و ضمن شرح احوال و شخصیت سید السادات الاعاظم حضرت سید میر احمد بن موسی الکاظم علیهما السلام و ذکر تاریخچه اولین بناء در روضه مطهره، توضیحاتی درباره صحن، ایوان، درب های ورودی، رواق ها و ضریح، به مدایح و مناقب حضرت اشاره می نماید.

کتاب در سال 1341 هجری شمسی به نگارش آمده است.

می توان گفت این اثر برای نخستین بار موقعیت بنای حرم مطهر و یادداشت هایی پیرامون تاسیسات تکمیلی آستان مقدس داشته و سروده های برخی شعرا در آن جمع آوری گشته است.

خورشید شیراز

برای نخستین بار داستان زندگی حضرت سید امیر احمد بن موسی الکاظم علیهما السلام در رویکردی بدیع و تازه در حوزه ای که مخاطبان خاص و فراوان خود دارد برای گروه های سنی ب و ج توسط آقای سید مجتبی جعفری زوج تحت عنوان خورشید شیراز به نگارش در آمده است.

این اثر با تصویرگری و قطع ویژه کودکان توسط انتشارات رخشید و انتشارات آستان مقدس احمدی و محمدی علیهما السلام همزمان با اولین همایش «نور و آینه» در سال 86 به بازار عرضه و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت.

زبان ساده، تصاویر مناسب، ایجاز در زبان، اثر را به تولیدی مطلوب برای کودکان و نوجوانان و منبعی برای فراگیری بخشی از تاریخ تشیع بدل ساخته است.

چلچراغ شیراز

جدیترین اثر تحلیلی که در خصوص قیام حضرت احمد بن موسی علیهما السلام و برادران امام رضا علیه السلام به بازار عرضه شده، پژوهشی است که توسط آقای جلیل عرفان منش صورت پذیرفته است.

نویسنده که پیش از این نیز در این موضوع کتابی را ارائه کرده اند، ابهامات و تشکیک های پیشین را روشن ساخته و به تعمیق و گسترش دامنه پژوهش خود دست یازیده است.

نویسنده با مراجعه به منابع و کتب فراوان توانسته است تحلیلی دقیق از این واقعه مهم در تاریخ تشیع ارائه نموده و در خصوص رویدادهای حادث شده در فارس و شهادت حضرت در مکان فعلی اسناد و مدارکی مطرح نماید. این اثر را بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی در قطع وزیری و شمارگان سه هزار جلد چاپ و انتشار داده است.

آفتاب شیراز

این اثر که توسط محمد جواد مهری کرمانشاهی تألیف شده نگاهی اجمالی به زندگانی امامزاده حضرت شاه چراغ علیه السلام داشته و شرحی از ورود ایشان به ایران، مبارزات، شهادت، پیدا شدن پیکر مطهرشان دارد.

کتاب همچنین حاوی زندگانی حضرت سید امیر محمد علیه السلام و سید علاء الدین حسین علیه السلام و چند زیارت نامه است. کتاب در قطع جیبی و توسط انتشارات مشرقین قم به علاقه مندان عرضه شده است. مولف درباره اکثر مراقد شریفه تألیفی چنین ارائه کرده است.

منبع: پایگاه شاه چراغ
 
تو باید از احمد بن موسی یاری بطلبی

یکی از رزمندگان جبهه های حق علیه باطل با توسل به حضرت احمد بن موسی شاه چراغ علیه السلام بهبودی خود را بدست آورد. رزمنده اسلام منصور قاضی زاده در گفتگو با خبرنگاران رسانه های گروهی، چنین اظهار داشت:

 در عملیات والفجر یک، بر اثر اصابت گلوله کاتیوشا و موج انفجاری که نزدیکی من، صورت گرفت ابتدا ذات الریه گرفتم و بعد دردی کشنده سراسر کمر و پایم را فرا گرفت تا اینکه به کرمان برای معالجه انتقال یافتم.

در این شهر بعد از اینکه پزشکان مرا جواب کردند، گفتند امکان دارد در تهران معالجه شوم. پایم دیگر حرکت نمی کرد، دردم به قدری بود که نمی توانستم به تهران بروم. از طرفی از معالجه خود ناامید بودم. چون پزشکان گفته بودند بر اثر صدمات وارده به رگ کمر و نخاع امکان دارد دیگر نتوانم فعالیت بدنی داشته باشم. شب را با دعای کمیل و توسل به امامان آغاز کردم، نیمه های شب وقتی که در میان درد جانفرسا به خواب رفتم، در رویا منظره ای عجیب دیدم.

در خواب، صحرایی در نظرم مجسم شد، لبانم خشک بود و دنبال نجات دهنده ای می گشتم. در همین حال آقایی به من نزدیک شد، خوب که دقت کردم دیدم آن آقا شهید آیت الله دستغیب است. ایشان جلو آمدند و با همان لهجه شیرازی از من سوال کردند: «به دنبال چه می گردی؟» من جریان را گفتم، ایشان گفتند: آن چیزی که که تو دنبال آن هستی در این بیابان پیدا نخواهی کرد، تو باید از احمد بن موسی یاری طلبی. در میان درد و ناله، صبح از خواب برخاستم و به نزد سیدی به نام خوشرو،  رفته، جریان ماوقع و آنچه را که در خواب دیده بودم با ایشان در میان گذاشتم.

وی توصیه نمود که هرچه زودتر به شیراز بروم. بعد از وضو وارد حرم مطهر شدم. در کنار حرم، پاهایم لیز خورد و ضعفی سراسر بدنم را فرا گرفت. دوباره دست به ضریح گرفتم و تضرع و زاری را آغاز نمودم که از حال رفتم. بخود که آمدم احساس کردم دیگر دردی در پاها و کمرم نیست. بلند شدم و راه رفتم و از حرم بیرون آمدم. در آستانه صحن مطهر عصایم را به یکی از خدام آستان دادم و گفتم دیگر به این نیازی ندارم.

منبع: پایگاه شاه چراغ
 
 
من شما را دیروز شفا دادم

سیمین تاج جمالی، اهل ابراهیم آباد رامجرد 23 ساله چنین می گوید: ده روز قبل بعد از یک سردرد شدید حالت تشنج به من دست داد. تمام بدنم سوزش بسیار زیاد پیدا نمود. قادر به شناسایی همسر و فرزندانم نبودم. تمام فامیل هایم را که اطرافم بودند می دیدم ولی فکر می کردم آنها غریبه اند و آنها را بجا نمی آوردم.

مرا به چند بیمارستان و دکتر خصوصی برای درمان بردند که اثری نبخشید تا اینکه دیروز در خواب دیدم که حضرت شاه چراغ علیه السلام به منزل ما آمدند و دست مبارک خود را بر سرم گذاشتند و فرمودند: به زیارت ما بیا.

از خواب بیدار شدم و پشت سر هم درخواست نمودم که نزدیکانم مرا به شاه چراغ برای زیارت ببرند. بالاخره دیروز بعداز ظهر همراه خانواده ام که یادم نیست چه کسانی بودند مرا به شاه چراغ آوردند و در حالی که زیر بغلم را گرفته بودند مرا به حرم مطهر بردند. در حال زیارت بودم که متوجه شدم حالم بسیار خوب شده است. همه مریضی ها از تنم رخت بربسته بود. امروز صبح به یاد مریضی و حالتی که به من دست داده بود افتادم و ترسیدم و ظهر دوباره به زیارت آمدم و در حرم در عالم رویا حضرت را دیدم که فرمودند: من شما را دیروز شفا دادم. صلوات بفرستید و بلند شوید. من هم همین کار را کردم.

منبع: پایگاه شاه چراغ


با هزاران امید

جابر خالدی 24 ساله و اهل روستای علیا خفرک سفلی از توابع مرودشت می باشد. در دوران سلامت چندین بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافته و همراه با سایر رزمندگان اسلام در جنگ حق علیه باطل شرکت نموده و علیرغم شهادت برادرانش به اسامی حمید و مسعود خالدی یکدم از مبارزه با صدامیان کافر دست برنداشته بود.

او به دنبال شهادت برادرانش و دیگر ناراحتی ها و مصیبت های خانوادگی سرانجام در شب دهم ماه رمضان پس از افطار دچار سکته می شود و طرف چپ بدن بخصوص پای چپش بطور کامل فلج می گردد. وی بلافاصله به وسیله نزدیکان و همسایگانش به بیمارستان مرودشت منتقل شده و سپس به دو تن از پزشکان خصوصی مراجعه می کند که نتیجه ای نمی بخشد.

وی آنگاه به توصیه پزشکان مرودشت به بیمارستان شهید فقیهی شیراز اعزام می شود، ولی پس از آزمایشات مختلف و عکسبرداری از همه جا ناامید شده بالاخره در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان بر اساس خوابی که یکی از نزدیکانش می بیند که وی در حرم حضرت شاه چراغ علیه السلام شفا یافته است، به وسیله چند نفر از بستگانش با هزاران امید به پابوس فرزند هفتمین اختر آسمان ولایت و امامت حضرت احمدبن موسی علیهما السلام می شتابد و با قرائت قرآن و دعا از آن بزرگوار طلب شفا می نماید.

دقایقی پس از نیمه شب ملاحظه می کند که یک روحانی بالای سر او ایستاده و همراه با او دست به دعا برداشته است. وی پس از لحظاتی روحانی مزبور را دیگر نمی بیند و متوجه می شود طنابی که پای او را به ضریح بسته است باز شده و در میان هلهله زائرینی که در حاشه ضریح مقدس به نوحه خوانی و سینه زنی مشغولند او افسوس می خورد و با خود می گوید که چرا من نمی توانم همدوش این برادران به سینه زنی بپردازم.

در همین لحظات بناگاه از خود بیخود می شود و به یک باره روی پای خویش می ایستد. زائرین حرم با مشاهده وضعیت این جوان افلیج که بصورتی غیر مترقبه شفا یافته بلافاصله او را در آغوش می گیرند و شکر و سپاس می گویند.

منبع: پایگاه شاه چراغ


از زبان یک خادم

در ﯾﮑﯽ از شب های ﺳﺮد زﻣﺴﺘﺎن ﮐﻪ ﺑﺮﺣﺴﺐ اﻧﺠﺎم وﻇﯿﻔﻪ ﻃﺒﻖ روال ﺟﺎری، ﺳﺎﻋﺖ 21 ﺷﺐ در ﺣﺎل ﺑﺴﺘﻦ درب های ﺣﺮم ﺑﻮدم، از زوار ﺧﻮاﻫﺶ می کردم که ﺣﺮم را ﺗﺮک ﮐﻨﻨﺪ، در این میان ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮدم ﮐﻪ ﯾﮏ دﺧﺘﺮ و ﻣﺎدرش ﮐﻨﺎر ﺿﺮﯾﺢ ﻣﻄﻬﺮ رو ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺸﻐﻮل دﻋﺎ و راز و ﻧﯿﺎز ﺑﻮدﻧﺪ، ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻧﺰدﯾﮏ ﺷﺪم و ﻣﺆدﺑﺎﻧﻪ از آﻧﺎن درﺧﻮاﺳﺖ ﮐﺮدم ﮐﻪ ﺣﺮم را ﺗﺮک ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. آﻧﺎن ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻣﺎ از راه دور ﺗﺒﺮﯾﺰ آﻣﺪها ﯾﻢ و دﺧﺘﺮﻣﺎن ﻣﺮﯾﺾ اﺳﺖ و دارای ﺑﯿﻤﺎری ﻏﺪه ﺳﺮﻃﺎﻧﯽ در ﮔﺮدن ﻣﯽ باشد، آﻣﺪه ایم ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﮐﺖ ﺧﺎﻧﺪان ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ و ﺣﻀﺮت ﺷﺎﻫ چراغ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم دﺧﺘﺮﻣﺎن ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ.

آنها درﺧﻮاﺳﺖ ﮐﺮدند ﮐﻪ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ در ﮐﻨﺎر ﺿﺮﯾﺢ ﻣﻄﻬﺮ ﺣﻀﺮت ﺷﺎﻫ چراغ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ وﻇﯿﻔﻪ و ﻋﻠﯽ رﻏﻢ ﻣﯿﻞ ﺑﺎﻃﻨﯽ آﻧﺎن را به بیرون حرم هدایت کردم. صبح که ﺑﻪ ﺣﺮم ﻣﻄﻬﺮ ﺟﻬﺖ اﻧﺠﺎم وﻇﯿﻔﻪ آﻣﺪم. ﯾﮑﯽ از ﺧﺪام ﺑﻪ ﻃﺮف ﺑﻨﺪه ﺣﻘﯿﺮ آﻣﺪ و ﻣﻘﺪار ﮐﻤﯽ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ ﺑﺮاﯾﻢ آورد، ﺑﻨﺪه از او ﺳﺌﻮال ﮐﺮدم اﯾﻦ ﭘﻮل ﺑﺎﺑﺖ ﭼﻪ ﭼﯿﺰی است. ﻣﻦ ﮐﻪ ﭘﻮﻟﯽ از ﺷﻤﺎ ﻃﻠﺐ ﻧﮑﺮدم.

در ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻔﺖ: آن ﺧﺎﻧﻮاده ﺗﺒﺮﯾﺰی ﮐﻪ دﯾﺸﺐ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎن آﻧﺎن را از ﺣﺮم ﺧﺎرج ﮐﺮدی، ﻣﺎﺟﺮای ﺧﻮدﺷﺎن را اﻣﺮوز ﺑﺮای ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ﺣﺮم ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮده اﻧﺪ: آن ﺷﺐ ﺗﻮﺳﻂ آن ﺧﺎدم ﺑﺎ دﻟﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ و ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎن ﺑﻪ ﺑﯿﺮون از ﺣﺮم ﻫﺪاﯾﺖ ﺷﺪﯾﻢ و ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﻞ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﺧﻮد ﻣﺮاﺟﻌﻪ و ﻣﺸﻐﻮل اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﺑﻮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﻫﺎی ﺷﺐ ﺑﺎ ﺻﺪای ﻫﻖ ﻫﻖ ﮔﺮﯾﻪ دﺧﺘﺮم از ﺧﻮاب ﺑﯿﺪار ﺷﺪﯾﻢ و او ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎن و اﺷﮏ ﺷﻮق ﮔﻔﺖ: ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﺣﻀﺮت اﺣﻤﺪﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ اﻟﺴﻼم واﺳﻄﻪ ﺷﻔﺎی او در درﮔﺎه ﺑﺎرﯾﺘﻌﺎﻟﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ و اداﻣﻪ داد ﮐﻪ در ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻮاب ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮدم آﻗﺎﯾﯽ ﻣﺘﯿﻦ و ﻣﻨﻮر ﺑﻪ اﻟﻄﺎف اﻟﻬﯽ وارد ﺷﺪ و ﮔﻔﺖ دﺧﺘﺮم از ﭼﻪ ﭼﯿﺰی ﻧﺎراﺣﺖ ﻫﺴﺘﯽ، و دﺳﺖ ﻧﻮازش ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﮐﺸﯿﺪ و ﮔﻔﺖ ﻧﺎراﺣﺖ ﻧﺒﺎش، ﺷﻤﺎ از اﯾﻦ درد و ﻧﺎراﺣﺘﯽ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺘﻪ ای و از اﺗﺎق ﺧﺎرج ﺷﺪ و ﻣﻦ از ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻮاب ﺑﯿﺪار ﺷﺪم در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ اﺛﺮی از ﺑﯿﻤﺎری ﻧﺒﻮد.

منبع: نشریه آستان، شهریور 139

 

 
 
  • بازرگان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
پخش زنده حرم