نقش حضرت آیتالله خامنهای در دفاع مقدس (سال اول جنگ)- بخش اول
مقدمه
نقش نخبگان و شخصیتهای مهم در روند وقایع و حوادث تأثیرگذار، بهویژه جنگها، از اهمیت بسزایی برخوردار است، در بررسی و تحلیل جنگها، بررسی نقش سطوح تصمیم گیر و فرماندهان، یکی از فاکتورهای مهم و اصلی محسوب میشود. در این میان، جنگ ایران و عراق به خاطر ماهیت متفاوتی که از بعد عقیدتی و ایدئولوژیکی با جنگ دیگر دارد و جنگی است که بر یک ملت انقلابی مسرور از پیروزی تحمیل شد، بررسی سطوح مختلف فرماندهی آن و تحلیل نقش شخصیتهایی که در هدایت و برنامهریزی آن دخالت مستقیم داشتند، از ضرورتهایی است که باید در دستور کار مراکز مطالعاتی مربوط به دفاع مقدس قرار گیرد. هرچند تعداد معدودی از شخصیتهای آن دوره، خاطراتشان را درباره جنگ در قالب انتشار کتاب و یا مقاله ارائه کردهاند اما هنوز آن چنانکه باید به این موضوع بهطور کامل پرداخته نشده است. ازجمله شخصیتهایی که در طول دوره جنگ تحمیلی و در عرصه مدیریت جنگ و دفاع مقدس متقبل شدند. نظر به اینکه تشریح عملکرد ایشان در طول جنگ تحمیلی، از ظرفیت یک مقاله خارج است کوشیدیم عملکرد ایشان را در طول سال اول جنگ و قبل از دوران ریاست جمهوری ایشان مورد تبیین قرار دهیم.
اولین روز جنگ تحمیلی
آیتا... سید علی خامنهای با توجه به موقعیت سیاسی و اجتماعی خود و با اعتقاد عملی بالایی که به حفظ تمامیت ارضی کشور و انقلاب اسلامی در مقابل دشمنان آن داشت و همچنین جایگاهی که نزد رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) داشته، از نخستین روز شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 بهطور عملی وارد عرصه دفاع مقدس گردید و تا آخرین روز جنگ بهعنوان یکی از عناصر اصلی تصمیمگیری و از ارکان اجرایی و سیاسی در امر مذاکرات سیاست خارجی مربوط به جنگ و پشتیبانی از آن بوده است.
اولین حضور ثبتشده آیتا... خامنهای در رابطه با دفاع مقدس، شرکت در اولین جلسه مسئولان سیاسی و نظامی کشور در اتاق فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در 31 شهریور میباشد. این جلسه برای بررسی چگونگی برخورد با تجاوز نظامی عراق به تمامیت ارضی کشور تشکیلشده بود. در این جلسه علاوه بر ایشان و فرماندهی انتظامی، ابوالحسن بنیصدر رییسجمهور و فرمانده کل قوا، آیتا... بهشتی، هاشمی رفسنجانی، شهید رجایی و آیتا... اشراقی داماد امام خمینی (ره) و عدهای دیگر نیز حضور داشتهاند. حجتالاسلام محمد ریشهری، که در آن زمان در سازمان عقیدتی و سیاسی ارتش بوده و در جلسه یادشده نیز شرکت داشته، میگویند: وقتی در آن جلسه پیشنهاد شد که یکی از اعضای سابق شورای انقلاب (6) برای بررسی وضعیت جنگ از نزدیک به جبههها برود و در آنجا نظارت داشته باشد، نخستین کسی که این پیشنهاد را پذیرفت، آیتا... خامنهای بود. همچنین ایشان 1 اولین اطلاعیه در مورد شروع جنگ را تهیه و از رادیو به اطلاع مردم رسانید.2 آیتا... خامنهای در خاطراتش در اینباره میگوید: «در یکی از هیجانانگیزترین لحظات جنگ، لحظه شروع جنگ و یا به تعبیر درستتر، زمانی بود که از حمله تجاوزگرانه عراق مطلع شدیم. همانطور که همه ملت ایران به یاد دارند، جنگ در بعدازظهر روز سی و یکم شهریور سال 1359 اتفاق افتاد. در آن روز من در کارخانهای نزدیک فرودگاه مهرآباد سخنرانی فرابرسد. ناگهان صدای عجیبی از پنجرهها و درها شنیدیم که ناشی از موج انفجار بود. برادران پاسداری که با من بودند، بلافاصله بیرون رفتند و خبر آوردند چند هواپیمای شکاری در آسمان دیدهاند که روی فرودگاه مهرآباد و جاهای دیگر بمب پرتاپ کردهاند. طبعاً لازم بود من سخنرانیام را، که موجب تقویت روحیه کارگران میشد، انجام دهم. پس از انجام سخنرانی و بهسرعت به محل ستاد مشترک رفتم و با بقیه مسئولان کشور به بحث و بررسی این رویداد غیرمنتظره پرداختهایم. در آنجا بحث شد که این مسئله را چگونه به مردم اطلاع دهیم و چه طور به آنان توضیح دهیم و چه طور به آنان توضیح دهیم که در مقابل جنگی قرارگرفتهاند که ابعاد و زمان آن مشخص نیست؟ بالاخره تصمیم جمعی بر این شد که من، بهعنوان نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع و کسی که هر هفته از طریق نماز جمعه با مردم صحبت میکردم و آنها با مطالب و صدایم آشنا بودند، مطالب را با مردم در میان بگذارم. اطلاعیهای تهیه کردم و در رادیو خواندم.»3
ایشان باوجوداینکه روحانی بود، اندکی پس از آغاز جنگ، لباس نظامی پوشید و در جبههای جنگ جنوب کشور حضور یافت. درواقع پس از کسب موافقت امام خمینی (ره)، از سوی ایشان مأموریت یافت تا عازم جبهههای جنگ شود و گزارش را از وضعیت جبهها و امکانات پشتیبانی – رزمی نیروهای عراقی تهیه و به سازماندهی نیروها برای مقابله با دشمن کمک کند.4 در این راستا وی نیمه دوم 1359 و ماههای آغازین سال 1360 را در مناطق جنگی جنوب و سپس غرب کشور حضور داشت.5
استقرار در اهواز و فعالیت در چهارچوب ستاد جنگهای نامنظم
آیتا... خامنهای ابتدا قصد عزیمت به منطقه عملیاتی دزفول را داشت؛ امام پس از کسب اطلاعاتی از اوضاع منطقه و نیازهای بیشتر منطقه اهواز و عملیاتهای نامنظم و ضرورت پشتیبانی جبهههای خرمشهر از اهواز، در لشکر 92 اهواز مستقر شد. ایشان در مصاحبهای که با تهیهکنندگان مجموعه تلویزیونی روایت فتح انجام داده، جزئیات اقدامات خود و برخی اقدامات مشترک خود با شهید چمران را چنین بازگو میکند: «در آنجا به ط.ر کلی دو نوع کار وجود داشت. دران ستادی که ما بودیم، مرحوم دکتر چمران فرمانده آن تشکیلات بود و من نیز همانجا مشغول انجام کارهایی بودم. یک نوع از این کارها در خود اهواز بود؛ که عملیات و کارهای چریکی و تنظیم گروههای کوچک برای کار درصحنه عملیات بود. البته در اینجاها هم بنده در همان حد توان مشغول بودهام. مرحوم چمران هم با من به اهواز آمد. در یک هواپیما باهم وارد اهواز شدیم. مرحوم چمران داخل همان پادگان لشکر 92 آورده بودند؛ ولی من همراهی نداشتم. محافظتی را هم که داشتم، همه را مرخصی کردم. گفتم من دیگر به منطقه میروم، شما به منطقه میروم، شما میخواهید حفاظت جان مرا بکنید؟! من به مرحوم چمران گفتم: چه طور است من هم لباس بپوشم بیایم؟ گفت: خوب است. بد نیست. گفتم پس یکدست لباس هم به من بدهید. یکدست لباس سربازی آوردند، پوشیدم همان شب اول به عملیات رفتیم، شاید دو ساعت طول کشید و این در حالی بود که من جنگیدن بلد نبودم، فقط بلد بودم تیراندازی کنم. عملیات جنگی اصلاً بلد نبودم؛ غرض اینیکی از کارهای ما در اهواز بود که عبارت بود از تشکیل گروههایی که بهاصطلاح آن روزها برای شکار تانک میرفتند.
نوع دوم کار، کارهای مربوط به بیرون اهواز بود؛ ازجمله؛ پشتیبانی خرمشهر و آبادان و بعد، عملیات شکستن حصر آبادان بود که از محمدیه نزدیک دارخوین شروع شد. کار دوم، کمک به اینها و رساندن خمپاره بود. بایستی از ارتش بهزور میگرفتیم. البته خود ارتشیها هیچ حرفی نداشتند و باکمال میل میدادند منتها آن روز در رأس ارتش فرماندهی وجود داشت که بهشدت مانع از این بود که چیزی جابهجا شود و ما با مشکلات زیاد، گاهی چیزی برای برادران سپاهی میگرفتیم. البته برای ستاد خود ما جرئت نمیکردند ندهند؛ چون من آنجا بودم و آقای چمران هم آنجا بود. من نماینده امام (ره) بودم؛ لذا ما هرچه میخواستیم، راحت تهیه میکردیم؛ لکن بچههای سپاه بهخصوص آنهایی که میخواستند به منطقه بروند در عسرت بودند یکی از کارهای ما پشتیبانی از اینها بود»6
یکی از اقدامات مهم و مؤثر آیتا... خامنهای در ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران، کمک به شکلگیری و اقدامات نظامی نیروهای نظامی مردمی؛ مثل؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیجیان بود؛ لذا از این رهگذر کمک زیادی به مردمی شدن جنگ کردند. بازدید از مناطق جنگی، حضور در مناطق جنگی حتی در خطوط تماس با دشمن، و کارهای تبلیغی موجب تقویت نیروهای رزمنده میگردید. یکی از مهمترین فعالیتهای ایشان انجام سخنرانی در جمع رزمندگان مناطق و تقویت روحیه آنها بود. حضور مداوم یک روحانی، که درعینحال یک رجل سیاسی بود، در جبههها نمونهای از عمل به شعارها بود.
عهدهداری امور جنگ توسط شورای عالی دفاع
آیتا... خامنهای در تاریخ 20 اردیبهشت 1359 طی حکمی از سوی امام خمینی (ره) به همراه مصطفی چمران بهعنوان نمایندگان ایشان در شورای عالی دفاع ملی تعیین شدند، متن حکم به این شرح است:
«بسم آ... الرحمن الرحیم
20/2/1359
جناب حجتالاسلام آقای حاج سید علی خامنهای – دامت افاضات- برای تشکیل شورای عالی دفاع ملی بر مبنای اصل یکصد و ده قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جنابعالی بهعنوان مشاور از طرف اینجانب منصوب میشوید و در این موقع، چون در وضع استثنایی هستیم، لازم است هر هفته با بررسی کامل و باکمال دقت رویدادهای داخلی ادارات مختلف ارتش را برای اینجانب ارسال دارید.
روح آ... موسوی الخمینی»7
شایانذکر است که این شورا در زمان دولت موقت تشکیلشده بود و مهدی بازرگان رییس آن بود. پس از آغاز جنگ تحمیلی و ضرورت مدیریت منسجم جنگ و دفاع از کشور، بهفرمان امام خمینی (ره) در 20 مهر 1359 شورای عالی دفاع عهدهدار کلیه امور جنگ شد:
«بسما... الرحمن الرحیم
نظر به موقعیت استثنایی دفاع از کشور اسلامی و حساسیت فوقالعاده آن، تا موقعی که جنگافروزان به کار تجاوزگرانه خود ادامه میدهند، مراتب زیر اخطار مقرر میشود:
- کلیه امور مربوط به جنگ در تحت نظر شورای عالی دفاع بهاضافه یک نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید اداره شود و این شورا موظف است تمام قوای مسلح را هماهنگ نماید و هیچ گروه یا شخصی تخلف از ادامه شورای مذکور نباید بکند و در غیاب آقای خامنهای و آقای چمران، دو نفر از نمایندگان، که یکی از آنها رییس مجلس شورای اسلامی است، باید در شورا شرکت کند.
- در اداره مناطق جنگی، کلیه نیروها باید از شورای مذکور تبعیت نمایند و تصمیمیات دراینباره با شورای مذکور است.
- تبلیغات مطلقاً، چه رادیو، تلویزیون و یا مطبوعات، باید تحت نظر شورای مذکور باشد و رسانههای گروهی و مطبوعات حق پخش مصاحبات و یا نطقها و نوشتهها را بدون مراجعه و دستور از شورای مذکور ندارند.
- سیاست خارجی مربوط به دفاع با شورای مذکور است و کسان دیگر بدون اجازه، حق دخالت ندارند.
- کلیه بیانها و نوشتهها و تبلیغات و پخش اعلامیهها بدون اجازه مستقیم از شورای مذکور جداً ممنوع است.
- دولت، مأمور جلب متخلفین و تحویل آنها به دادگاههای انقلاب است.
- دادگاهها به جرائم حسب وضع دفاعی و انقلابی عمل میکنند.
- شورا موظف است در مناطق جنگی نمایندگانی تعیین نماید که بهوسیله آنها امور انجام گیرد و موجب تأخیر نشود.
20 مهر 59/2 ذیالحجه 1400،
روح آ... الموسوی الخمینی»8
آیت آ... خامنهای ضمن اینکه نماینده امام (ره) در شورا بود، سخنگو و یکی از اعضای مؤثر شورا بود. که رییس این شورا ابوالحسن بنیصدر، رییسجمهور و فرمانده کل قوا، بود. علت مؤثر بودن ایشان در مباحث و تصمیمات شورا این بود که بهصورت مستقیم در جبهههای جنگ حضور داشت و هر هفته صرفاً برای شرکت در جلسه شورا و ایراد خطبههای نماز جمعه به تهران میآمد و بلافاصله به جبهه جنوب برمیگشت. ایشان همواره سعی میکرد در همه و یا اکثر جلسات شورا حضورداشته باشد. این وضعیت از 20 مهر 1359 تا زمان ترورشان در 6 تیر 1360 همواره برقرار بوده است. آیت آ... خامنهای در پایان جلسههای عادی و بعضاً جلسههای فوقالعاده شورای عالی دفاع، تصمیمات مباحث غیر محرمانه جلسه را طی مصاحبهای در اختیار خبرگزاریها و رسانههای گروهی قرار میداد و به سؤالات آنها پاسخ میگفت.9 برخی مواقع نیز زمانی که رییسجمهور، نخستوزیر و برخی از اعضای شورا در حال بازدید از مناطق جنگی بودند، جلسه شورا در آن ناطق برگزار میشد.
آیت آ... خامنهای در تحلیل کارایی شورای عالی دفاع در پیشبرد امور جنگ و ابعاد آن میگوید:
«[شورای عالی دفاع] به مسائل جنگ نظارت میکرد، اخبار جنگ را میگرفت و در خود جلسه شورا تحلیل میکرد. در تشویق فرماندهان و راهنمایی آنها و آگاهی مسئولان امر از رویدادهای جنگ بسیار مؤثر بود. در هماهنگی بین سپاه و ارتش هم خیلی تأثیر داشت و اگر شورای عالی دفاع نبود، مطمئناً ما بسیاری از موفقیتها را؛ چه در طول جنگ و چه در خود نظام جنگ و چه در مسائل وابسته به جنگ؛ مثل: نگهداری، تحویل و آمادهسازی وسایل جنگی، تجهیز نیروها و بسیج عمومی نداشتیم و به این موفقیتها نمیرسیدیم و بنابراین شورای عالی دفاع موفق بود.»
در مورد کانالهای خبری شورای عالی دفاع در رابطه با اخبار جنگ نیز ایشان میگوید: «مطمئنترین کانال خبری ما کانال فرماندهان، ارتشیان و سپاهیان هستند و همانطوری که میدانید رییس ستاد مشترک ارتش و فرمانده سپاه پاسداران عضو شورای عالی دفاع هم هستند که بهترین و مستندترین و صحیحترین اخبار و گزارشهای جنگ از کانال فرماندهان، ارتشیان و سپاهیان است و همانطور که میدانید رییس ستاد مشترک ارتش و فرمانده سپاه پاسداران عضو شورای عالی دفاع هم هستند که بهترین و مستندترین و صحیحترین اخبار و گزارشهای جنگ از کانالهای نظامی و سلسلهمراتب بهوسیله این دو نفر به شورا میرسد. یکی [دیگر] از اساسیترین کانالهای خبری ما کانال مشاورت هاست؛ برای مثال: آن زمانی که بنده نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بودم، دفتری در ستاد مشترک به نام دفتر مشاورت علمی تأسیس کردم؛ چون من نماینده امام (ره) بودم با یک پرسنل معین و یک وظایف مشخص و ما این وظایف را انجام میدادیم که ازجمله آنها خبرگیری از حوادث ارتش ازجمله میدان جنگ بود.»10
مشاور نظامی امام خمینی (ره)
یکی از علل عزیمت و حضور آیتا... خامنهای در جبهههای جنگ، ارائه گزارش مستند و دستاول از رخدادها و مسائل گوناگون جنگ بهصورت هفتگی به امام خمینی (ره) بود. ایشان بهمحض بازگشت از جبهه مستقیم به حضور امام (ره) میرسید و گزارش جبهه را ارائه میکرد و بعد از آن به کارهای دیگر رسیدگی میکرد.11 آیتا... خامنهای خاطره جالبی نیز از یکی از این دیدارها با امام خمینی (ره) نقل میکند: «سال 59 که گاهی به مناطق جنگی میرفتم، هر دفعه هفتهای یکبار برای نماز جمعه به تهران میآمدم و از راه که میرسیدم، خدمت امام (ره) میرفتم. یکبار که خدمت ایشان رفته بودم، لباس کار سربازی به تنم بود. وقتی سوار هواپیما شدم که به اینجا بیایم، قبا میپوشیدم و عمامه سرم میگذاشتم و این لباس هم آن زیر میماند؛ یعنی لباس نداشتم که عوض کنم و همانطوری هم خدمت امام (ره) میرفتم. ایشان وقتیکه چشمشان به این لباس نظامی افتاد، تعبیری کردند که احتمال میدهم درجایی آن را نوشته باشم. اجمالش یادم است. ایشان گفتند: این مایه افتخار است که یک روحانی، لباس رزم به تنش میکند. و این درست است و همان چیزی است که باید باشد.»12
امام خمینی (ره) یک هفته پس از انصراف آیتا... منتظری از امامت نماز جمعه تهران در تاریخ 24 دی 1358، طی حکمی آیتا... خامنهای را به این سمت منصوب کرد.13 وی اولین نماز جمعه را در 28 دی 1358 بهجا آورد.14 از این تاریخ تا واقعه ترور ایشان در 6 تیر 1360 در مسجد ابوذر تهران، بهجز تاریخهای 24 بهمن 1359 و اول اسفند 1359، که در رأس یک هیئت تبلیغی به کشور هند سفر کرد، بهصورت مستمر همه نمازهای جمعه تهران به امامت ایشان برگزار گردیده است.15
تریبون همگانی نماز جمعه وسیلهای بود که آیتا... خامنهای از آن طریق، موضوعات و مسائل مربوط به جنگ را موردبررسی قرار میداد و ضمن اعلام اخبار دستاول دقیق از جبهههای جنگ به مردم و اطلاعرسانی در این زمینه و همچنین مشخص کردن تکلیف و وظیفه مردم در قبال جنگ، دیدگاههای خود و دیدگاه رسمی دولت را به اطلاع جهانیان میرساند. به نمونهای از این نوع صحبتها در خطبههای نماز جمعه اشاره میشود. ایشان در خطبه مورخ 25 مهر 1359 اینچنین میگوید:
«گزارشی که بهطور مجمل باید از جبهههای درگیری در خوزستان به عرض شما برادران و خواهران برسانم، این است که در همه جبهههای جنگ، از دزفول تا خرمشهر در تمام مناطق خوزستان که من رفتم و شاهد بودم نمونههای شجاعت و فداکاری صدر اسلام دیده میشود. جنگ بهراستی جنگ اصحاب رسولا...(ص) با کفار و مشرکان است. نیروهای اسلام در جبهه دزفول توانستند دشمن را به عقب برانند. در اهواز، دشمنان در ظرف این چند روز راههای گوناگونی را برای حمله به شهر اهواز و یا محاصره آن اتخاذ کردند که هر دفعه با مشت محکم برادران رزمنده روبهرو شدند و عقب نشستند. خرمشهر و آبادان با شجاعت و فداکاری از خود دفاع میکنند. دشمن تجهیزات خود را به قیمت مزدوری اربابان از آنکسانی که به دستور آنها حرکت میکند، میجنگد، میگیرد؛ اما ما باید خودمان تهیه کنیم. ما باید خودمان روی پای خودمان بایستیم و این کاری است دشوار؛ اما دشواریای است که این ملت امروز دارد آن را با سربلندی تحمل میکند.»16
حضور در جبهه آبادان
آیتا... خامنهای در خاطراتش از سال اول جنگ مکرر یادآوری میکند که بسیار علاقهمند بوده که در جبهههای مختلف و حتی خطوط تماس با دشمن حضور پیدا کند، تا از سقوط شهرها و مناطقی که در معرض سقوط به دست دشمن بودند، جلوگیری کند، البته یکی از مأموریتهای مهم ایشان، که بسیار موفقیتآمیز هم بود، تأمین امکانات پشتیبانی و رزمی و ایجاد هماهنگی بین یگانهای رزمی سپاه و ارتش و تلاش برای رفع کاستیها و یا به حداقل رساندن آنها بود. ایشان در مورد حضور در جبهه آبادان میگوید: «من دلم میخواست بروم آبادان؛ اما نمیشد. تا اینکه یکوقت گفتم: هر طور شده، من باید بروم آبادان؛ و این وقتی بود که حصر آبادان شروع شده بود؛ یعنی دشمن از رودخانه کارون عبور کرده رفته بود به سمت غرب و یک پل را در آنجا گرفته بود و یواشیواش سرپل را توسعه داده بود. طوری شد که جاده اهواز ـ آبادان بسته شد. من از طریق هوا، با هلیکوپتر، از ماهشهر به جزیره آبادان رفتم.»17
آیتا... خامنهای پس از ورود به آبادان در جمع نیروهای رزمنده شیرازیها و تهرانی، سخنرانی نمود؛ سپس از یگانهای رزمی و نیروهای سپاهی بازدید کرد. ایشان در مورد وضعیت نیروها و امکانات آنها میگوید: «من یکی دو روز بیشتر در آبادان نبودم و به اهواز برگشتم. وضع آنجا را قابلتوجه یافتم؛ یعنی دیدم در عین غربتی که بر همه نیروهای رزمنده ما، در آنجا حاکم بود، شرایط رزمندگان ازلحاظ امکانات هم شرایط نامساعدی بود؛ حقیقتاً وضعی بود که انسان غربت جمهوری اسلامی را در آنجا حس میکرد؛ چون نیروهای خیلی کمی در آنجا بودند و تهدید و فشار دشمن، بسیار زیاد و خیلی شدید بود. ما آنجا فقط شش تانک داشتیم که همین آقای اقاربپرست رفته بود ازاینجا و آنجا جمع کرده بود و تعمیر کرده بود. این شرایط واقعی ما بود؛ اما روحیهها در حد اعلی. واقعاً چیز شگفتآوری بود! دیدن این مناظر برای من خیلی جالب بود. یکی دو روز آنجا بودم و بازدید میکردم و هدفم این بود که هم گزارش دقیقی ازآنجا بهاصطلاح برای کار خودمان داشته باشم. (وضع منطقه را از نزدیک ببینم و بدانم چهکار باید بکنم؟) و هم اینکه به رزمندگانی که آنجا بودند، خداقوتی بگویم. رفتم به یکایک آنها خداقوتی گفتم. همهجا سخنرانیهایی کردم و با بچههایی که جمع میشدند حرف میزدم. با بچههای بسیجی عکسهای یادگاری گرفتم و برگشتم.»18
یادداشت ها
1. خاطرهها، محمدمهدی ریشهری، ج 1، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1383، صص 192-191.
2. خاطرات ماندگار (مجموعه خاطرات پخششده از رادیو معارف)، به کوشش احمد اسفندیار، قم، مشهور، 1384، ص 12.
3. همان صص 12-11.
4. روزنامه جمهوری اسلامی، ش 387 (13 مهر 1359)، ص 1.
5. مصاحبهها؛ مجموعه مصاحبههای حجتالاسلاموالمسلمین سید علی خامنهای رییسجمهور اسلامی ایران در سالهای 1361 و 1362، به کوشش مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران: سروش، 1366، صص 8-7.
6. خاطرات و حکایتها، ج 10، به کوشش مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، تهران:1383، صص 7-20 [مصاحبه آیت آ... خامنهای با تهیهکنندگان مجموعه «روایت فتح، 11 شهریور 1372]
7. صحیفه امام، ج 2، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378، ص 281.
8. همان، ج 13، صص 264-263.
9. روزنامه جمهوری اسلامی، ش 409 (10 آبان 1359)، ص 6، همان، ش 410 (11 آبان 1359)، ص 12؛ همان، ش 509 (14 اسفند 1359)، ص 2؛ همان، ش 546(7 اردیبهشت 1360)، ص 2.
10. مصاحبهها، همان، صص 9-8.
11. اکبر هاشمی، انقلاب در بحران، کارنامه و خاطرات سال 1359، به کوششش عباس بشیری، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1384، ص 242.
12. جرعه نوش کوثر، زندگینامه مقام معظم رهبری، به کوشش مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، تهران: دوازدهم، 1384، صص 178-177.
13. صحیفه سجادیه، ج 12، همان، ص 116.
14. در مکتب جمعه، مجموعه خطبههای نماز جمعه تهران، ج 2، به کوشش مرکز فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات چاپخانه وزارت ارشاد اسلامی، 1364، صص 3-1.
15. همان، ج 2 و 3، اکثر صفحات.
16. همان، ج 2، ص 350.
17. خاطرات و حکایتها، ج 1، همان، صص 15-12.
18. همان، صص 18-16.
ادامه دارد ...
* برگرفته از مقالۀ: سجاد راعی، نقش آیتالله خامنهای در دفاع مقدس (سال اول جنگ)، فصلنامه نگین ایران، شماره 26.
- ۹۷/۰۴/۲۱