توصیه های اخلاقی و عرفانی از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط
یکی
از شاگردان مرحوم شیخ نقل میکند که آن بزرگمرد همواره به گدایی دربخانه
خدا سفارش میکرد و میفرمود: شبی یکساعت دعا بخوانید اگر حال دعا نداشتید
باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید.
ادعیهای که معمولا از سوی شیخ
سفارش میشد دعای عدلیه، دعای توسل و دعای یستشیر بود و دیگر مناجات حضرت
امیر (ع) در مسجد کوفه که با ذکر (مولای یامولای) همراه است مناجاتهای
پانزده گانه حضرت سجاد ع، رانیز فراوان توصیه میکرد و میفرمود: هر یک از
این پانزده دعا، یک خاصیت دارد . مثلا مناجات تائبین محبت دنیا را کم
میکند . مرحوم شیخ یکی از خواص تلاوت صبحگاهی سوره صافات وتلاوت شبانگاهی
سوره حشر را دست یافتن به صفای باطن میدانست و برای سوره واقعه اثر
فراوانی قایل بود.
از دستورهای شیخ برای مداوت براذکار اینهاست:
1- برای افزایش قدرت انسان در غلبه بر نفس ذکر: یا دایم یا قایم
2- برای دوستی خداوند متعال در دل: هزار صلوات تا چهل شب
3- برای سرکوبی نفس: هر روز سیزده مرتبه ذکر: اللهم لکالحمد و الیک المشتکی و انت المستعان.
4- برای چیرگی بر نفس: مداومت بر ذکر لاحول و لاقوهالابالله العلیالعظیم
5- ذکر: یا غنی یاکریم دویست بار بعد از نماز بسیار مؤثر است.
علاوه بر اینها قرائت روزانه زیارت عاشورا را مورد تاکید شیخ بود که خود آن را ترک نمیکرد .
جناب
شیخ به ذکر: یا زکیالطاهر من کل افت بقدسه سفارش میکرد جناب شیخ در
برابر درخواست مکرر یاران برای تشرف به محضر مقدس آقا امام زمان عج،
سفارشهای خاصی فرموده که از آنجمله میتوان به مورد زیر اشاره کرد: شبی
یکصد بار آیه کریمه ربادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرجا صدق واجعل لی من
لدنک سلطانا نصیرا تا چهل شب.
پای سخنان شیخ:
1- ای انسان خودت را بشناس و با او باش و رفاقت کن ، ملکوت و ملائکه دوستان تواند.
2- اگر ما به قدر ترسیدن از یک عقرب از عقاب خدا، بترسیم همه کارهای عالم درست میشود.
3- حدکمال انسان این است که به خدا برسد یعنی مظهر او بشود.
4- خدا به قدری مهربان است که گویا فقط همین یک بنده را دارد. که دایم به او میگوید این کار را بکن و آن کار را مکن تادرست شوی.
5- با خدا انسی داشتم التماس کردم، سرخلقت را به من بفرمایید، خطاب آمد احسان، احسان به خلق بعد از بندگی ما.
6- به سادات احترام بگذارید آنان را در هر مرتبه و منزلی که هستند گرامی بدارید.
7- میزان ارزش اعمال، میزان محبت به خداست.
8- تقوی منزلتی دارد، مرتبه نازله آن انجام واجبات و ترک محرمات.
9- مرتبه عالیه تقوی پرهیز کردن از غیر خداست.
10- رسیدگی به فقرا انسان را عاشق خدا میکند.
11- مردم را به خدا دعوت کنید نه به خود.
12- آنچه پس از انجام فرائض حال بندگی را درانسان ایجاد میکند نیکی به مردم است.
13- هیچ چیز مثل عمل به احکام برای ترقی وتعالی بشر مؤثر نیست.
14- تو برای خداباش، خدا و ملائکهاش برای تو خواهند بود.
15- به مردم رسیدگی کنید تا خدا به شما رسیدگی کند.
16- اهل بیت را خرج گرفتاریهای زندگی و دنیایتان نکنید، آنها چراغ راه شما در طریق توحیدی و خداشناسی هستند.
17- تاثیر روزی حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلالزاده بخورد و مثل حرامزاده شود یا حرامزاده بخورد و حلالزاده شود.
18- اگر کسی برای خدا کار کند چشم دلش باز میشود.
استاد
به مدارج رفیع از سلوک و معرفت رسیده است. نمونهای والا از عارفان است که
در پرتو ایات و روایات توانستهاند تابشی از باطن را به تماشا بنشینند،
راهی که امثال شیخ پیمودهاند با آنچه باطل صفتان صوفینما و درویشان دکان
دار از آن گذشتهاند فرسنگها فاصله دارند.
درنگ در زوایای زندگی شیخ
روشنگر این حقیقت است که وی با ریاضت ودرویشی به این مقام و منزلت نایل
نشده و در تعلیمات خود نیز هرگز به این امور سفارش نکرده، بلکه آنچه او را
بدین جایگاه رسانده و منزلت بخشیده است مداومت وی بر سرکوبی نفس و پایداری
در برابر خواهشها و آرزوهای دور و دستنیافتنی بشراست، آرزوهایی که هر چه
بیشتر برآورده شود گستردهای افزونتر را میطلبد.
قابل ذکر است که ،
نقطه
عطف و راز جهش در زندگی شیخ ماجرایی است تکان دهنده، عبرتانگیز و آموزنده
شبیه داستان حضرت یوسف و ابن سیرین که همان توحید تجربی است. فقیه عالیقدر
حضرت آیتالله سیدمحمد هادی میلانی (ره) به این داستان اشاره نموده از قول
شیخ: که در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان دلباخته من شد و
سرانجام در خانهای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم رجبعلی خدا تو را
خیلی امتحان کرده بیا و یک بار ت خدا را امتحان کن و از این جرام آماده و
لذت بخش به خاطر خدا صرفنظر کن و سپس عرضه داشتم خدایا! من این گناه را به
خاطر تو ترک میکنم تو هم مرا برای خودت تربیت کن. همین کف نفس و پرهیز از
گناه موجب بصیرت و بینایی او گردید چنانکه خود فرمود: روزی از چهار راه
مولوی و از مسیر خیابان سیروس به چهارراه گلوبندک رفتم و برگشتم، فقط
یکچهره آدم دیدم.
ایشان میفرمود: مراقب دلهایتان باشید، غیر خدا را
در آن راه ندهید تا ببینید آنچه را دیگران نمیبینند بشنوید آنچه را دیگران
نمیشوند.
در جای دیگر اشاره دارد: اگر چشم برای خدا کار کندمی شود
عینالله اگر گوش برای خدا کار کند میشود اذن الله، اگر دست برای خدا کار
کند میشود یدالله تا میرسد به قلب انسان که اگر برای خدا باشد میشود
عرشالله.
جانب شیخ چنان در خدا غرق بود که وجود او را خدا مسخر کرده
بود غیر از او نمیدید و هرچه میدید خدا میدید اول و آخر کلامش خدا بود و
در نتیجه شدت محبت به خدا و اهل بیت علیهم السلام حجابی میان او و خدا و
اهل بیت نبود و به تمام عوالم راه داشت، با ارواح در برزخ از آغاز خلقت
تاکنون صحبت میکرد آنچه را هر کس در دوران عمر خود طی کرده بود به محض
اراده میدید و نشانههای آن را میگفت و آنچه را اراده میکرد و اجازه
میدادند آشکار میکرد.
شیخ رجبعلی نکوگویان
(خیاط) بعد از سالها خدمت در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بعد
از گذشت 79 بهار از زندگی پربرکتش دراین دنیای فانی سرانجام در روز 22
شهریور یکهزار و سیصد و چهل هجری شمسی در تهران دیده فروبست و به خاطرهها
پیوست.
جهت کسب اطلاعات بیشتر پیرامون این عارف فرهیخته توصیه می شود
به کتاب «کیمیای محبت،یادنامه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط نکوگویان - ره،مولف :
حجت الاسلام محمدی ری شهری ،انتشارات دارالحدیث » مراجعه نمائید .
برگرفته از پرسمان