قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

گروه هاو کانال های با امام خامنه ای تا ظهور - در ایتا ، سروش ، وات ساپ ، ای گپ و بله دنبال کنید

قرارگاه جهاد فرهنگی و اقتصادی

اهمیت مساله مهدویت مثل اهمیت نبوت است چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن است که همه انبیا برای آن آمده اند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته بر اساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیت هایی که خدای متعال در انسان قرار داده دوران ظهور دوران جامعه توحیدی است دوران حاکمیت توحید است دوران حاکمیت حقیقی دین دوران استقرار عدل است به معنای کامل و جامع این کلمه انبیا برای این آمدند

"جستجو در مطالب ویلاگ "

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سایت های کاریابی و کارآفرینی

اگر انسان دقیقی باشید حتما با شخصیت هایی مواجه شده اید که از همه چیز می نالند، نا امیدانه فکر می کنند، این افراد از زندگی خود لذتی نمی برند و  مدام در زندگی دچار بد بیاری می شوند. نقطه مقابل این افراد، انسان هایی هستند که امیدوارانه سخن می گویند، هیچ گاه به موانع و مشکلات زندگی نمی اندیشند، ترسی از آینده ندارند، معمولا روحیه ای بسیار شاد دارند و از لحظه لحظه های زندگی لذت می برند.

شاید شما بگویید این افراد خوش شانس هستند، ولی واقعیت امر اینگونه نیست! به طور کلی پدیده ی شانس وجود خارجی ندارد و زایده ی تخیل شماست!

پروردگار متعال قوانین بسیار دقیقی در عالم هستی وضع نموده است، تنها تفاوت گروه اول و گروه دوم در این است که گروه دوم خود آگاه یا نا خود آگاه این قوانین را رعایت می کنند ولی گروه اول علاوه بر اینکه این قانونمندی ها را رعایت نمی کنند در خلاف جهت آنها نیز حرکت می کنند.

یکی از این بزرگترین قوانین که تا به حال شناخته شده است، موضوع راز است.

احتمالا می پرسید راز چیست؟

آری، راز همان قانون جذب است، هر چیزی که وارد زندگی شما می شود خودتان آن را به درون زندگیتان جذب می کنید و آن چیز به خاطر تصویر های ذهنی شما به طرفتان جذب می شود. این تصاویر همان افکار شما هستند. به هرچیزی که فکر کنی به طرفت جذب می شود.

قانون جذب را می توان در ۳ عبارت خلاصه کرد: افکار، تبدیل می شوند به، اجسام

با توجه به این قانون می توان به ثروت، سلامتی، روابط مطلوب، احساس خوب و هر هدفی که در زندگی دارید، دست یافت.

راز همیشه عمل می کند چه آن را بدانید یا ندانید. هر دستاوردی که امروز در زندگیتان دارید خود شما به زندگیتان جذب کرده اید، در ابتدا ممکن است این موضوع را نپذیرید (در ادامه پاسخ خود را خواهید یافت)

آیا با این اوصاف کار تمام شده است؟ و وظیفه ما کنترل افکارمان است؟

جواب منفی است! کارشناسان می گویند که مغز انسان به طور متوسط، روزانه ۶۰۰۰۰ (شصت هزار) رشته فکری تولید می کند؛ کنترل این همه افکار اگر هم ممکن باشد، دیوانه کننده است، از این رو به کارگیری قانون جذب نیاز به مطالعه دارد که با مطالعه مطالب سایت به درک نسبی از آن خواهید رسید، (ان شاء الله)



خلاصه کتاب راز ( قسمت دوم )

خلاصه کتاب راز

پیشگفتار

سال گذشته زندگی ام حسابی به هم ریخت . از شدت کار از پا افتادم ، پدرم ناگهان از دنیا رفت و روابطم با همکارانم و کسانی که دوستشان داشتم دچار بحران شد . در آن موقع اصلا نمی دانستم که قرار است از دل این همه ناامیدی بزرگترین هدیه زندگی ام بیرون بیاید.

همان سال گذشته بود که به گوشه های از یک راز بزرگ که در واقع همان راز زندگی بود پی بردم.با خواندن کتابی که صد سال پیش چاپ شده بود و دخترم هیلی آن را به من هدیه داد به این راز بزرگ رسیدم .سپس شروع به مطالعه بیشتر در این زمینه کردم و در طول تاریخ به تعقیب رازی پرداختم که در این کتاب آمده بود .از اینکه فهمیدم تعداد زیادی مثل من این راز را کشف کرده بودند شگفت زده شدم . بزرگترین مردان تاریخ در شمار کاشفان این راز بودند:

افلاطون ،شکسپیر ،نیوتون ، ویکتور هوگو ، بتهوون ، لینکلن ، امرسون ، ادیسون و اینیشتین .

با ناباوری از خودم پرسیدم:« چطور است که همه این راز را میدانند ؟»

از آتش در میان گذاشتن این راز با مردم دنیا می سوختم بنابراین شروع کردم به پیدا کردن کسانی که زنده بودند و این راز را میدانستند. رویای ارائه کردن این راز به مردم دنیا در قالب یک فیلم از ذهنم بیرون نمی رفت و در طی دو هفته گروه تولید تلویزیونی من هم از این راز با خبر شدند . لازم بود که تمام اعضای گروه راز را بدانند چون بدون دانستن آن دست زدن به کاری که قصد انجامش را داشتیم غیرممکن بود.

مطمئن نبودیم که حتی یکی از این استادها هم حاضر باشد از او فیلم بگیریم اما راز را می دانستیم پس با ایمان کامل از استرالیا به آمریکا ،کشوری که بیشتر آنها در آنجا زندگی می کنند، پرواز کردیم.

هشت ماه بعد فیلم راز به نمایش درآمد، همین طور که فیلم راز دنیا را تسخیر می کرد ، داستان هایی از معجزه هایی که راز کرده بود به طرف ما سرازیر شد. مردم برای ما نامه می نوشتند و می گفتند که چطور با به کاربردن راز از دردهای مزمن، افسردگی و بیماری رها شده اند. می نوشتند که چطور بعد از تصادف رانندگی برای اولین بار راه رفته اند و حتی از بستر مرگ سالم و سرحال بلند شده اند .

هزاران سرگذشت به دست ما رسید که حکایت می کرد چطور افراد به پول زیاد رسیده اند و چک ها و پول هایی دریافت کرده اند که انتظارش را نداشته اند . کسانی از راز استفاده کرده بودند تا به خانه رویایی ،شریک زندگی،ماشین، شغل و ترفیع برسند. کسانی هم حکایت کردند که چطور ظرف چند روز پس از به کار بستن راز کسب وکارشان متحول شده بود . داستان های دلگرم کننده ای هم از خانواده های پرتنشی که فرزند داشتند و دوباره به آرامش رسیده بودند به دست ما رسید .

بعضی از عالی ترین داستانهایی که دریافت کردیم بچه هایی نوشته بودند که از راز استفاده کرده بودند تا چیزهایی را که می خواستند به طرف خودشان جذب کنند، چیزهایی مثل نمره های بالا و دوست های خوب.

این راز به دکترها انگیزه داده است که دانش راز را با بیمارهایشان در میان بگذارند. اساتید دانشگاه ها و دبیران مدارس هم با دانشجوها و دانش آموزان شان این راز را مطرح کرده اند. سالن های ورزشی با مشتری هایشان وکلیساهای متعلق به تمام فرقه ها و مراکز معنوی با پیروان شان از این راز سخن گفته اند .

همین طور که در میان صفحه های این سایت سفر می کنی و راز را یاد میگیری ، تشخیص می دهی که چطور می توانی هر چیزی را که بخواهی داشته باشی و هرکسی که بخواهی بشوی . شکوه و جلالی را که در انتظارت است را خواهی شناخت.

خلاصه کتاب راز

خلاصه کتاب راز ( قسمت سوم )


جان آساراف: ( کار آفرین )
“می توانیم هر چیزی را که انتخاب می کنیم، هرچه قدر هم که بزرگ باشد ، داشته باشیم. مهم نیست که خواسته ما چقدر بزرگ است . بگو بدانم ،می خواهی در چه جور خانه ای زندگی کنی؟ می خواهی میلیونر بشوی؟ چه کسب کاری می خواهی داشته باشی؟ می خواهی به موفقیت بیشتری برسی؟ واقعا چه می خواهی؟“


دکتر دنیس ویتلی : ( روانشناس و مربی بالا بردن توانمندی ذهن )
“رهبران گذشته که راز را می دانستند می خواستند قدرت راز را برای خودشان نگه دارند و آن را با کسی سهیم نشوند . به همین خاطر مردم را از این راز بی خبر نگه می داشتند . مردم هر روز صبح سر کار می رفتند و کارشان را به خوبی انجام می دادند و شب به خانه بر می گشتند . کارشان یکنواخت بود و قدرتی نداشتند چون راز دراختیار عده انگشت شماری بود.“


در سراسر تاریخ افراد بسیاری در آرزوی دانستن راز بوده اند و افراد بسیاری راهی برای منتشر کردن آن در سراسر دنیا پیدا کرده اند.


باب پراکتور: ( فیلسوف، نویسنده )

“احتمالا حالا داری از خودت می پرسی:«این راز چیه؟» برایت می گویم که چطور به آن پی بردم . تمام ما با قدرت نا محدودی که در درون مان وجود دارد فعالیت میکنیم . همه ما با قوانین یکسانی زندگی مان را هدایت می کنیم . قوانین طبیعی این دنیا به قدری دقیق هستند که ما به راحتی سفینه فضایی می سازیم ، افراد را به کره ماه می فرستیم و زمان فرود آن ها را روی کره ماه را با دقت صدم ثانیه تعیین می کنیم.
باید بدانی در هر جا که هستی ، هند استرالیا ،نیوزلند، استکهلم، لندن، تورنتو، مونترال یا نیویورک ، همه ما با یک نیرو کار می کنیم . یک قانون در همه جا جریان دارد.
این قانون همان قانون جذب است!
هر چیزی که وارد زندگی ات می شود خودت آن را به درون زندگی ات جذب می کنی و آن چیز به خاطر تصویرهای ذهنی ات به طرفت جذب می شود . این تصاویر همان افکار تو هستند. به هر چیزی که فکر می کنی به طرفت جذب می شود.“


شاعرهایی مانند ویلیام شکسپیر، رابرت براونینگ، ویلیام بلیک این قانون را در اشعارشان سروده اند.
متفکران بزرگی مانند سقراط، افلاطون، رالف والدو امرسون، فیثاغورث، سر فرانسیس بیکن، سر ایزاک نیوتون، یوهان ولفگانگ فون گوته، ویکتور هوگو با نوشته ها و تعالیم شان آن را با مردم در میان گذاشته اند. نام آن ها جاودان شده و به صورت افسانه، قرن ها باقی مانده است.
مذاهبی مانند هندوییسم، سنت هرمسی، بودایی، یهود، مسیحیت و اسلام و تمدن هایی مانند بابل و مصر باستان این قانون را از طریق نوشته ها و داستانهای شان در اختیار مردم گذاشته اند. در تمام دوران ها این قانون به شکل های مختلف در نوشته های قدیمی ثبت شده است. در ۳۰۰۰ سال قبلا از میلاد مسیح این راز را بر روی سنگ حک کرده اند.
این قانون از آغاز زندگی وجود داشته است.


باب پراکتور:


“فکر می کنی چرا درآمد ۱درصد از جمعیت حدود ۹۶ درصد از تمام پولی است همه مردم به دست می آورند؟ آیا فکر می کنی این مسئله تصادفی است؟ نه، برنامه ریزی شده است. این افراد چیزی را می دانند.آن ها این راز را می دانند و حالا تو هم با راز آشنا می شوی. “


افرادی که ثروت را به زندگی شان جذب کرده اند به صورت خودآگاه یا نا خودآگاه از راز استفاده کرده اند .آن ها به فراوانی و ثروت فکر می کنند و اجازه نمی دهند هیچ فکری که با فراوانی و ثروت در تضاد باشد در ذهن شان ریشه بدواند. افکار حاکم بر ذهن آن ها همه در ارتباط با ثروت است . آن ها ثروت را می شناسند و جز این فکر دیگری در ذهن شان وجود ندارد. چه از این موضوع آگاه باشند یا نباشند افکار غالب ذهن شان که مربوط به ثروت است ثروت را به طرف شان جذب می کند. دلیل ثروتمند شدن آن ها فعال شدن قانون جذب است.

هر چیزی شبیه خودش را جذب می کند


جان آساراف:
“ساده ترین شکلی که قانون جذب را برای خودم تجسم می کنم این است که خودم را یک آهن ربا تصور می کنم : همان طور که آهن ربا آهن را جذب می کند ،من هم شبیه افکار خودم را به طرف خودم جذب می کنم.“
تو قوی ترین آهنربا در این دنیا هستی. تو یک قدرت مغناطیسی درونی داری که از هر چیز دیگری در این دنیا (دنیای جسمانی) قوی تر است و این نیروی بی انتهای مغناطیسی از افکار تو منتشر می شود.


قانون جذب می گوید هر چیزی مثل خودش را جذب می کند. همین طور وقتی تو فکر می کنی، افکاری شبیه خودت را جذب می کنی.
زندگی تو در حال حاضر انعکاس افکار گذشته توست این افکار مواردی را که خیلی مهم می دانسته ای و نیز چیزهایی که آنها را زیاد هم مهم به حساب نمی آوردی شامل می شود. از زندگیت به راحتی می شود دید که افکار غالب تو در هر جنبه ای چه بوده اند، چون این همان افکاری است که آنها را تجربه کرده ای. تا به حال که این طور بوده است! حالا که داری راز را یاد می گیری می توانی همه چیز را (به اذن خدا) عوض کنی.
افکار مانند فرکانس عمل می کنند وقتی روی یک فکر متمرکز هستی، تمام چیز هایی را که روی آن فرکانس قرار دارند جذب خواهی نمود.


باب پراکتور:

“خودت را تجسم کن که در وفور نعمت زندگی می کنی، در نتیجه وفور نعمت را به طرف خودت جذب می کنی. این روش همیشه و در مورد هر شخصی جواب می دهد.“


وقتی خودت را ببینی که در وفور نعمت زندگی می کنی، از طریق قانون جذب با قدرت و آگاهانه شکل زندگیت را تعیین می کنی. به همین راحتی است. در این صورت به این سوال بدیهی مواجه می شویم: “پس چرا همه مردم آنطور که دلشان می خواهند و آرزو می کنند، نمیتوانند زندگی کنند؟”


جان اسارف:

“مسئله اینجاست که بیشتر مردم به چیز هایی فکر می کنند که نمی خواهند و تعجب می کنند که چرا این چیز ها مدام در زندگی شان پیدا می شوند.“


تنها دلیل اینکه مردم به چیز هایی که می خواهند نمی رسند این است که بیشتر به چیز هایی فکر می کنند که نمی خواهند تا چیز هایی که می خواهند. به افکارت توجه کن و به جمله هایی که می گویی گوش کن، قانون جذب همیشه افکار تو را عملی می کند، خواه مثبت و خواه منفی. قانون جذب مسلم است و اشتباه نمی کند.


وقتی افکارت را روی چیز هایی که می خواهی متمرکز می کنی و با تمام اراده روی آنها تمرکز می کنی و در حالت تمرکز باقی می مانی، در این لحظه با قوی ترین نیروی دنیا آنها را جذب می کنی. قانون جذب کلمه هایی مثل نمی خواهم، نه، یا هیچ یا هر کلمه منفی دیگر را به حساب نمی آورد. بنابر این وقتی این کلمات منفی را به زبان می آوری، قانون جذب معادل داخل دابل کوتیشن آنها را می فهمد و انجام می دهد.

نمی خواهم چیزی روی لباسم بریزم و کثیفش کنم.
“می خواهم روی لباسم چیز بریزم و کثیفش کنم ”
نمی خواهم موی سرم بد کوتاه شود.
“می خواهم موی سرم بد کوتاه شود ”
نمی خواهم دیر برسم.
“می خواهم دیر برسم ”

نمی خواهم رفتار اون با من بی ادبانه باشه.
” می خواهم رفتار اون و آدمای دیگه با من بی ادبانه باشه ”

نمی خواهم در رستوران جای ما رو به مشتری دیگه بده.
“می خواهم همیشه رستوران ها جای مار رو به بقیه بدن ”

نمی خواهم آنفولانزا بگیرم.
“می خواهم آنفولانزا و بیماری های دیگه بگیرم ”
با من اینطور حرف نزن.
“دوست دارم با من همین طوری حرف بزنی “

قانون جذب به تو همان چیزی را می دهد که به آن فکر می کنی. همین و بس.


باب پراکتور:
“قانون جذب همیشه عمل می کند، چه آن را باور داشته باشی یا نداشته باشی، چه آن را بفهمی یا نفهمی.“

تنها دانستن این قانون آن را فعال نمی کند. قانون جذب همیشه در زندگی تو و هر کس دیگری در سرتاسر تاریخ مؤثر بوده است. وقتی از این قانون بزرگ باخبر می شوی، متوجه می شوی که به طور باور نکردنی قوی هستی و می توانی با فکر کردن، آن زندگی که می خواهی برای خودت بسازی.

چه این را تشخیص بدهیم یا ندهیم بیشتر اوقات مشغول فکر کردن هستیم. وقتی با کسی صحبت می کنی یا گوش می دهی، داری فکر می کنی. وقتی روزنامه می خوانی یا تلویزیون تماشا می کنی، داری فکر می کنی، وقتی خاطرات گذشته را مرور می کنی، داری فکر می کنی، وقتی به مسئله ای که به آینده ات مربوط می شود، می پردازی داری فکر می کنی. وقتی رانندگی می کنی داری فکر می کنی. وقتی صبح برای رفتن سر کار آماده می شوی داری فکر می کنی. برای بسیاری از ما تنها موقعی که فکر نمی کنیم، زمانی است که خواب هستیم. اما نیروی جذب روی آخرین افکاری قبل از خوابیدن داشته ایم عمل می کنند. کاری کن که آخرین افکارت قبل از خوابیدن افکار خوبی باشند.

زندگی تو در دست خودت است. بدون در نظر گرفتن اینکه الآن کجا هستی و تا به حال چه اتفاقاتی در زندگی ات اتفاق افتاده است می توانی آگاهانه فکر هایت را انتخاب کنی و زندگی ات را تغییر بدهی. چیزی به اسم موقعیت غیر قابل تغییر وجود ندارد. تو می توانی تک تک شرایط زندگی ات را تغییر بدهی!

چه در گذشته نسبت به افکارت آگاه بوده ای یا نبوده ای، حالا داری از آنها آگاه می شوی. درست همین الان با دانستن راز از خواب عمیق بیدار و متوجه افکارت شده ای. حالا که راز را می دانی از دانش، قانون و قدرتی که به واسطه افکارت داری با خبر می شوی.

چیزی نیست که قانون جذب شامل آن نشود. زندگی تو آیینه افکاری است که دائم در ذهن داری. تمام موجودات زنده روی کره زمین از طریق قانون جذب عمل می کنند. تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که او ذهنی دارد که دارای قدرت تشخیص است. انسان می تواند از اراده اش برای انتخاب فکر هایش استفاده کند. انسان دارای قدرت تفکر با قصد قبلی و ساختن تمام زندگی با فکرش است.

مایکل بنارد بک ویت: ( نهان بین و مؤسس مرکز جهانی معنوی اگیپ )

“اغلب وقتی مردم، تازه شروع به درک این راز می کنند و به افکارشان دقت می کنند، از افکار منفی زیادی که در سر دارند به وحشت می افتند. این افراد باید بدانند که از لحاظ علمی ثابت شده که یک فکر مثبت صدها مرتبه قوی تر از یک فکر منفی است. دانستن این نکته تا حد زیادی نگرانی آنها را بر طرف می کند.”

خلاصه کتاب راز ( قسمت سوم )

 خلاصه کتاب راز ( قسمت چهارم )

خلاصه کتاب راز ( قسمت چهارم ) 

راز به زبان ساده

مایکل بنارد بک ویت
“ما در دنیایی زندگی می کنیم که علاوه بر قانون جاذبه قوانین دیگری هم وجود دارند. اگر از ساختمانی پرت بشوی اهمیتی ندارد که انسان خوبی هستی یا اینکه انسان بدی هستی در هر صورت به زمین بر خورد خواهی کرد.
قانون جذب یک قانون طبیعی است و مانند قانون جاذبه زمین بی طرف است. این قانون دقیق و بی عیب است.


دکتر جو ویتالی
“در حال حاضر هر چیزی که تو را احاطه کرده، از جمله چیز هایی که در زندگی از آنها شکایت می کنی، خودت جذب کرده ای. می دانم در وهله اول از شنیدن چیزی که می خواهم به تو بگویم نفرت داری. می دانم در جواب من خواهی گفت : من آن تصادف اتومبیل را جذب نکرده ام، این مشتری بخصوص که پدرم را در آورد جذب نکرده ام. من که این بدهکاری ها را جذب نکرده ام. می خواهم بی تعارف به تو بگویم: بله خود تو تمام مشکلات را به طرف خودت جذب کرده ای. پذیرفتن این موضوع خیلی سخت است، ولی پذیرفتن این واقعیت زندگی ات را متحول می کند.“

اغلب وقتی مردم برای اولین بار این قسمت از راز را می شنوند، آن دسته از وقایع تاریخی را به یاد می آورند که در آنها انسان های بیشماری نابود شده اند. برای آنها قابل درک نیست که این همه انسان این حادثه را به طرف خودشان جذب کرده باشند. طبق قانون جذب افکار آنها طوری بوده که روی فرکانس آن حادثه تنظیم شده بوده. اما نه به این معنا که آنها به آن حادثه بخصوص فکر می کرده اند بلکه به این معنی که فرکانس افکارشان به فرکانس آن حادثه مطابقت داشته است. اگر مردم باور داشته باشند که می توانند در زمان و مکان نامناسب گرفتار شوند و هیچ کنترلی روی شرایط خارجی ندارند، اگر مدام در مورد ترس، جدایی و ناتوانی فکر کنند این نوع، افکار می توانند آنها را به سمت گرفتار شدن در موقعیت نا مناسب بکشانند.

هیچ چیز نمی تواند وارد زندگی تو می شود مگر اینکه خود تو با فکر کردن مدام آن را طلب کنی.

دکتر جو ویتالی“اگر اولین بار است که این موضوع را می شنوی، ممکن است بگویی: وای پس باید فکر هایم را کنترل کنم! کار زیادی باید انجام دهم، ولی اینطور نیست و این کار خیلی لذت بخش است.“

لذت کار در این است که برای رسیدن به راز، راه های میانبر زیادی وجود دارد و تو باید میان بر هایی را انتخاب کنی که بهتر جواب می دهند.

مارسی شایموف
“کنترل تمام فکرهایی که در ذهن ماست کار بسیار مشکلی است زیرا محققان می گویند ما روزانه حدود شصت هزار رشته فکری داریم، می توانی تصور کنی که کنترل تمام این شصت هزار رشته فکری چقدر خسته کننده است؟ خوشبختانه راه راحت تری وجود دارد، راه راحت تر این است که احساسات مان را کنترل کنیم، احساسات به ما این امکان را می دهند تا بدانیم راجع به چه فکر می کنیم.“
هر چقدر راجع به اهمیت احساسات تاکید کنم باز هم کم است. احساسات تو مهمترین ابزاری هستند که به تو کمک می کنند زندگیت را بسازی.

باب دویل

“احساسات هدیه ای شگفت انگیز (از جانب خدا) هستند که به ما امکان می دهند بفهمیم داریم به چه فکر می کنیم.“

استر هیکس

“احساسات تو به دو دسته تقسیم میشوند: احساسات خوب و احساسات بد. تو تفاوت این دو را به خوبی می دانی چون یکی از آنها باعث خوشحالی و دیگر باعث ناراحتی می شود. احساسات بد همان احساس افسردگی، گناه، عصبانیت و بیزاری هستند. این دسته از احساسات اجازه نمی دهند تا تو احساس کنی که قدرتمند هستی.“
مهمترین چیزی که باید بدانی این است که غیر ممکن است در آن واحد احساس بد و افکار خوبی داشته باشی. این خلاف قانون جذب است چون افکار تو احساساتت را به وجود می آورند. اگر احساس بدی داری به این خاطر است که داری به چیزهایی فکر می کنی که باعث ایجاد احساس بد می شوند.

وقتی احساس بدی داری و هیچ تلاشی نمی کنی که افکارت را عوض کنی و احساس خوبی پیدا کنی، در واقع به قانون جذب می گویی:«شرایط بیشتری برای من به وجود بیاور که باعث شوند احساس بدی داشته باشم. آنها را به وجود بیاور!»

باب دویل

“واقعا خیلی ساده است. می پرسی: (لآن چه چیزی را دارم جذب می کنم؟)من می پرسم: <خب، چه احساسی داری؟> جواب می دهی: <خوبم> می گویم: <خیلی خوب است، همین طور ادامه بده.“

غیر ممکن است خوشحال باشی و در عین حال افکار منفی داشته باشی. اگر خوشحال هستی، به این خاطر است که به چیز های خوب فکر می کنی. همین طور که می بینی، می توانی بدون هیچ محدودیتی هر چیزی را که بخواهی در زندگیت داشته باشی. اما یک نکته وجود دارد: باید احساس خوبی داشته باشی. فکرش را بکن، آیا این همان چیزی نیست که همیشه می خواستی؟ قانون جذب واقعاً بی عیب و نقص است.

بگذار یک گام به جلوتر برویم. اگر احساسات تو در واقع پیامی از طرف دنیا باشند تا به کمک آنها بدانی که داری به چه فکر می کنی، چه؟

همه ما روز هایی را تجربه کرده ایم که کارها یکی بعد از دیگری خراب می شوند. این واکنش زنجیره ای، چه از آن آگاه باشیم یا نباشیم، با یک فکر شروع می شود. این یک فکر منفی افکار منفی بیشتری را جذب می کند، فرکانس تو در این افکار منفی زندانی می شود و در نهایت، اولین کار خراب می شود. بعد وقتی نسبت به این کاری که خراب شده واکنش نشان می دهیم کار های بیشتری خراب می شوند. واکنش های ما تنها کار های خراب و کارهای منفی بیشتری را جذب می کنند و این واکنش زنجیره ای همچنان ادامه پیدا می کند تا زمانیکه با عوض کردن آگاهانه افکار مان، خود را از فرکانس آن افکار خلاص کنیم. می توانی افکارت را به سمت افکاری که می خواهی هدایت کنی و از طریق احساست متوجه شوی که فرکانست را عوض کرده ای. قانون جذب این فرکانس جدید را دریافت می کند و با نشان دادن شکل جدیدی از زندگی به افکارت پاسخ می دهد.

حالا دیگر وقتش رسیده که احساسات خودت را مهار کنی و از آنها برای سریع تر رسیدن به چیزی که در زندگی می خواهی استفاده کنی.

خوب حالا چه احساسی داری؟ چند دقیقه وقت بگذار و به احساست فکر کن. اگر آن طور که می خواهی احساس خوبی نداری، روی درک احساس درونی ات تمرکز کن و قاطعانه آنها را بهتر کن. وقتی با هدف بهتر کردن روحیه خودت، به شدت روی احساساتت تمرکز کنی، می توانی هرچه قدرتمندتر احساساتت را بهتر کنی. یک راه این است که چشم هایت را ببندی تا حواست پرت نشود، کاملا روی احساساتت تمرکز کن و مدت یک دقیقه لبخند بزنی.


مایکل برنارد بک ویت

“باور کردن قانون جذب آسان نیست اما وقتی آن را قبول کنیم، نتایج حیرت انگیزی برای ما به بار می آورد. این قانون می گوید می توانی هر چیز بدی را که افکارت در زندگیت به وجود آورده اند آگاهانه با تغییر دادن افکارت خنثی کنی.“


باب پراکتور
“آیا می دانستی وقتی ناراحت هستی می توانی در یک چشم به هم زدن احساساتت را عوض کنی؟ یا یک قطعه موسیقی دل نشین گوش بده یا شروع کن به خواندن شعری که دوست داری. این جور کارها احساست را عوض می کند. یا به چیز زیبایی فکر کن، به یک بچه دوست داشتنی یا به کسی که واقعا دوستش داری فکر کن و روی این فکر باقی بمان! تضمین می کنم احساس خوبی پیدا خواهی کرد.“

فهرستی از احساس عوض کن های شخصی تهیه کن و آنها را در ذهنت داشته باش. منظور من از احساس عوض کن های شخصی چیز هایی است که می توانند در یک چشم بر هم زدن حال تو را عوض کنند. مثلا مرور خاطرات زیبا، اتفاقات خوش آینده، لحظات شاد گذشته، فکر کردن به کسی که دوستش داری و یا گوش کردن به موسیقی مورد علاقه ات. بنابر این هر وقت دیدی ناراحت، دمق، عصبانی یا مأیوس و یا احساس خوبی نداری، نگاهی به فهرست احساس عوض کن هایت بینداز و روی آن تمرکز کن. بسته به وضعیت و شرایطت هر بار یکی از آنها می تواند به تو کمک کند تا احساسات را عوض کنی. پس هر وقت حال خوشی نداشتی، یکی از آنها را به کار بگیر. اگر اثر نکرد، یکی دیگر را امتحان کن. ظرف یکی دو دقیقه با تغییر دادن فکرت احساست و فرکانس فکرت را عوض می کنی.

در دنیا نیرویی قوی تر از نیروی عشق نیست. احساس عشق بالاترین دامنه فرکانسی است که می توانی از خود منتشر کنی. اگر بتوانی تمام افکارت را در لفافی از عشق بپیچی، اگر بتوانی همه چیز و همه کس را دوست داشته باشی، زندگی ات متحول خواهد شد.
در واقع بعضی از بزرگترین متفکران دوران های گذشته از قانون جذب به عنوان قانون عشق نام برده اند.

اگر در این باره فکر کنی، دلیل این کار آنها را می فهمی. اگر نسبت به انسان دیگری افکار خصمانه داشته باشی، این خود تو هستی که نتیجه افکار را خواهی دید. تو با نتیجه افکارت نمی توانی به او صدمه بزنی بلکه تنها به خودت صدمه خواهی زد. اما وقتی نسبت به کسی افکار محبت آمیز داشته باشی فکر می کنی چه کسی سود می برد؟ خود تو! بنابر این هرچه عشق و محبت بیشتری احساس کنی، قدرت بیشتری را تحت کنترل خودت در خواهی آورد.

«قانونی که به فکر انسان قدرت محرکه لازم را می دهد تا به موضوع مورد نظر در دنیای مادی مرتبط شود و بنابراین اجازه نمی دهد انسان صاحب آن فکر هیچ نوع تجربه ای ناسازگار و ضد آن فکر را داشته باشد قانون جذب است که در واقع اسم دیگر عشق است. این قانون و بنیادی به طور ذاتی در همه چیز، در تمام نظام های فلسفی، در تمام مذاهب و علوم وجود دارد. از قانون عشق نمی شود فرار کرد. این احساس است که به فکر نیروی حیات می دهد. احساس اشتیاق است و اشتیاق همان عشق است. فکری که سرشار از عشق باشد شکست ناپذیر می شود.» چارلز هانل

مارسی شیموف
“وقتی شروع کردی به فهمیدن و حقیقتاً تسلط پیدا کردی روی افکار و احساساتت، آن وقت است که می فهمی چطور واقعیت خودت را خلق می کنی. آن وقت است که به آزادی می رسی و آن وقت است که تمام قدرت تو خودش را نشان می دهد“


این زندگی توست و منتظر تو بوده تا آن را کشف کنی شاید تا حال فکر می کرده ای که زندگی سخت و یک مبارزه است و مطابق قانون جذب زندگی ات سخت و مثل یک مبارزه هم بوده است. همین حالا با صدای بلند به دنیا اعلام کن: <<زندگی خیلی آسان است! زندگی خیلی خوب است! تمام چیز های خوب به طرف من می آیند!>>

حقیقتی در اعماق تو بوده که باید آن را کشف می کرده ای، آن حقیقت این است: <<تو لایق تمام چیز های خوبی که زندگی می تواند به تو بدهد هستی.>> به طور ذاتی این حقیقت را می دانی چون وقتی زندگی ات آن چنان خوب نیست احساس خیلی بدی پیدا می کنی. این حق طبیعی توست که از تمام چیز های خوب این دنیا برخوردار باشی. خودت زندگی ات را می سازی و قانون جذب وسیله شگفت انگیزی است که می توانی با آن هر چیزی را که در زندگی ات می خواهی خلق کنی. ورود تو را به جادوی زندگی و شناختن عظمت خودت خوش آمد می گویم.

خلاصه کتاب راز ( قسمت چهارم )


  • بازرگان

رمز موفقیت

کناب راز

نظرات  (۱۵)

  • محمد عباسی
  • سلام دوست عزیم

    من به وبت سر زدم و واقعا تبریک می گم از این همه سلیقه ای که به خرج دادی. دوست دارم از این سلیقه ات استفاده کنی و به وب منم سر بزنی ، نظرتو درباره اش بهم بدی و لایک هم بزنی،باعث افتخارم هست که به پیشنهادادت جامه عمل بپوشانم آدرس وبلاگم mtr94m.blog.irهست خوشحال میشم سر بزنی و اگه موردپسند  بود ما رو هم در وبلاگ زیبایت لینک کنی

    ممنون از شما که این مطالبو برامون گذاشتی با خواندن این کتاب  تونستم نگرشمو تو دنیای درونی و بیرونی خود عوض کنم موفق باشید
  • عباس بشیری
  • ممنونم خیلی خوب بود.

    عالیه.این اتفاقات دقیقا برای من افتاده است ولی متوحه آن نبودم.
    الان فهمیدم.
    همش واقعیت داره
    سلام .من فقط خواستم بگم که با استفاده از طریق این قانون تونستم معروف ترین بازیگر و پول دارترین فرد جهان بشم.واقعا ممنونم

    سلام عااااااالی بود واقعاااا انرژی گرفتم واسه یه زندگی جدید 
    سلام 
    ممنون از شما که باعث می‌شوید دنیای ما تغییر کنه
    وافعا حقیقت داره منتهی نیاز به تمرین مستمر داره
    خواهش میکنم بیشتر به این امور بپردازید.
    بینهایت سپاسگزارم
    خوب بودوبراساس این قانونباارزش استکه خداوند در قرآن می فرمایند که ونفخت فیه من روحی ازروح خداوند به انسان دمیده ‌شده پس انسان هرچقدر که به صفات خداوند نزدیکتر باشد طبعانقاط قوت وتواناییش بیشترخواهدبودومقتدرترمی گردد
    خوب بودوبراساس این قانونباارزش استکه خداوند در قرآن می فرمایند که ونفخت فیه من روحی ازروح خداوند به انسان دمیده ‌شده پس انسان هرچقدر که به صفات خداوند نزدیکتر باشد طبعانقاط قوت وتواناییش بیشترخواهدبودومقتدرترمی گرددوبااین توانایی میتواند بهترین سرنوشتهارابرای خود رقم زندچراکه متصل به بزرگترین منبع انرژی میباشد
    عالی بود واقعا سپاسگزارم
    روح به تنهایی حلال مشکلات نیست بلکه توام با جسم این امکانپذیر می باشد . جسم سالم همراه با تغذیه سالم ( متناسب با سن و سال  اشخاص و  نوع طبع  اشخاص  ) خیلی مهم است . اگر ما خواستیم یک ساختمان بسازیم ابتدا با فکر بعد بوسیله اجسام مانند قلم و کاغذ روی نقشه می آوریم سپس برای اجرا هم از اجسام و ابزار سالم ساختمان را به نحو عالی بنا می کنیم .
    من واقعا انرژی گرفتم به همه توصیه میکنم کتاب معجزه رو از دست ندید حتما بخونید من یه هفته است شروع کردم واقعا تو زندگیم معجزات زیادی افتاده

    ممنونم


    عاااالی بود من معجزات زیادی ازاین کتاب گرفتم 

    عاااالی بود من معجزات زیادی ازاین کتاب گرفتم 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    پخش زنده حرم