و اَقِم الصّلوه انّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.
نماز را برپا دار، زیرا نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد و یاد خدا بسیار بزرگتر است.« عنکبوت ، 45»
- ۰ نظر
- ۰۶ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۱
و اَقِم الصّلوه انّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.
نماز را برپا دار، زیرا نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد و یاد خدا بسیار بزرگتر است.« عنکبوت ، 45»
سخنران:
حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد بحث که برای چند جلسه انتخاب کردیم ، بحث گناه شناسی هست ، بارها خدمتتون عرض کردم
تمام طاعات و عبادات در صورتی به درد ما می خوره که ممزوج و مخلوط با گناه نشده
باشه ، امام باقر (ع) هم در این رابطه می فرمایند : خم های عسل عبادت خود را با
سرکة گناه مخلوط نکنید ! که این عسل مخلوط با سرکة گناه را در روز قیامت هیچ کس از
شما نخواهد خرید .
زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد. مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت. روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی،
در یکی از کشورهای اروپایی بودم همه پرسی کرده بودند که مشکل شما چیست؟
خانمی می گفت : مشکل ما امنیت خانواده است . نمیدانم شوهرم من را میخواهد یا نمیخواهد . با کسی دیگر رابطه دارد یا ندارد .
مردی میگفت : نمیدانم زنم با کسی رابطه دارد یا ندارد. خانواده ها به هم ریخته است ، نظام خانواده پاره شده است. هشتاد و پنج درصد یکی از کشورهای اروپایی مشکلشان این است که نظام خانواده از هم گسسته شده است .
آرامش روانی و تمرکز فکری در سایه کنترل نگاه
با
چشم چرانی های خیابانی ، نه تنها در صد تلاش ها و مو فقیت ها کم می شود ،
بلکه آرامش از بین می رود . کسی که چشم چرانی می کند ، مرتب در حال اذیت
جسمی خود است و مثل آن مانند کسی است که پول ندارد و جلوی مغازه کباب فروشی
هم ایستاده است ، مرتب دهانش پر آب میشود و قورتش میدهد
با
چند تا از رفیـقام سوار تاکسی بودیـم که راننـده ی تاکسی برای اینکه ما رو
نصیحــت کنه که در این سنین جوانی مواظب خودتون باشید ، گفت : بیست سی سال
قبل وقتی که 18 سالم بود ، توی محلمون یک زن خراب زندگی می کــرد که شوهر
هم داشـت . یه بار وسوسه شدم که باهاش رابطه داشته باشم . خلاصه وقتی که
شوهــرش نبود رفتم خـونش و مشغول شـدیم . اواخر کار بود که در خونشو زدند .
زن فوری لباساشو پوشید و رفت دم در ؛ شوهرش اومده بود . زن هم گفت : حاجی امـروز آبگـوشت داریم برو چـند تا نون بخـر و بـیا . شوهرش رفت و من هم لباسمو پوشیدم و از خونه زدم بیرون .
کانال تلگرام
اتاق فکرجهاد فرهنگی و اقتصادی
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود
در زمان حضرت موسی ـ علیه السلام ـ مردی با زنی زنا کرد وقتی به خانه خویش آمد، مردی را با زن خود دید، آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد.
جوانک شاگرد بزاز، بی خبر بود که چه دامی در راهش
گسترده شده . او نمی دانست این زن زیبا و متشخص که به بهانه خرید پارچه به
مغازه آنها رفت و آمد می کند، عاشق دلباخته اوست و در قلبش طوفانی از عشق و
هوس و تمنا برپاست . یک روز همان زن به در مغازه آمد و دستور داد مقدار
زیادی جنس بزازی جدا کردند، آنگاه به عذر اینکه قادر به حمل اینها نیستم .
در تاریخ ۲۰ مهرماه سال ۶۵ جوانی به نام امین ، نامه ای برای مجله ی زن روز می نویسد و داستان عجیب زندگی خود را بازگو می کند:
نامه ی اول:
پسری ۱۷ ساله هستم و
در خانواده ای مرفه و ثروتمند زندگی می کنم. پدرو مادرم هر دو پزشک هستند
و از صبح زود تا پاسی از شب را خارج از منزل سپری می کنند. انقدر مشغله ی
کاری شان زیاد است که اصلا از خودشان نمی پرسند تنها فرزندشان ( من ) کجا
هستم ؟ چکار می کنم ؟ با چه کسی رفت و امد دارم؟…
آشیخ رجبعلی خیاط راحت میتوانست گناه کند. منزل خالی بود، اما خودش میگوید: وقتی آن دختر به من اعلان کرد، وحشت کردم و از منزل فرار کردم.
به گزارش خبرگزاری مهر، علی جعفری در برنامه ای به ابعادی از زندگی علامه
محمد تقی جعفری پرداخت و اظهارداشت: افرادی مانند علامه جعفری مردان بزرگی
هستند که مایه خیر و برکات برای جامعه اند و خداوند نیز بر برکت عمر آنها
بیش از پیش میافزاید.
موسی(ع) جوانی پرانرژی و پرتوان، پس از درگیری ب....
موسی(ع) جوانی پرانرژی و پرتوان، پس از درگیری با فرعونیان، از مصر به سوی مدائن هجرت کرد. نزدیک مدائن – همان شهری که شعیب پیامبر(ع) در آن می زیست- به جایی رسید که چوپانان برای گوسفندان خویش از آن آب برمی گرفتند. ناگهان دختران جوانی را دید که در کناری ایستاده اند و گوسفندانشان را حفاظت می کنند. از آنان پرسید چه می کنید؟ گفتند: منتظریم تا مردان از این چاه برای گوسفندان آب بیرون آورند و بعد که خلوت شد ما برای گوسفندان خویش آب جستجو می کنیم. موسی(ع) آن جوان باغیرت و پرهمّت برای گوسفندان آنان از چاه آب کشید و آن حیوان ها سیراب شدند و دختران جوان هم به سوی خانه خویش رفتند. هنگامی که آن دو دختر جوان پیش پدر پیر خود رفتند با یادآوری جریان آب رسانی آن جوان به گوسفندان خویش، از جوانمردی و مردانگی او سخن به میان آوردند. شعیب یکی از آنان را فرستاد که آن جوان را به خانه دعوت کند. آن دختر پیش پدر این پیشنهاد را داد که: